نان روزانه

کلام امروز: مرقس ۱۰: ۴۳ و ۴۴ | مطالعهٔ کتاب مقدس: *فیلیپیان ۲: ۳ -۱۱*اول قرنتیان ۱: ۱۸ - ۳۱

رهبر خادم

هرکه می‌خواهد در میان شما بزرگ باشد، باید خادم شما شود. و هرکه می‌خواهد در میان شما اوّل باشد، باید غلام همه گردد.

مرقس ۱۰: ۴۳ و ۴۴

پس از تصمیم عیسی برای رفتن به اورشلیم و پیشگویی او در مورد چگونگی دستگیری، مرگ و سپس قیامش از مردگان، مرقس بلافاصله ماجرای تقاضای یعقوب و برادرش یوحنا مبنی بر نشستن بر دست راست و چپ عیسی در پادشاهی آسمان را روایت می‌کند. در پایان این ماجرا، به سبب برداشت‌های انسانی و اشتباه شاگردان از  پادشاهی خدا، عیسی لازم می‌بیند که با اشارۀ مجدد به مرگ خود، دلیل آن را نیز برای شاگردان خود توضیح دهد.

تقاضای یعقوب و یوحنا از عیسی و بدنبال آن برانگیخته‌شدن خشم سایر شاگردان بر این دو، این حقیقت را آشکار ساخت که با وجود سه‌سال‌و‌نیم زندگی آنها با عیسی، شاگردان هنوز با معیارهای انسانی به تبیین جهان اطراف و روابط خود با دیگران پرداخته، درک چندانی از معیارهای پادشاهی خدا پیدا نکرده بودند. از‌این‌رو، مانند بسیاری از انسان‌های دیگر حس برتری‌جویی، سروری و فرمانروایی بر دیگران، عطش و تمنّای دل آنها نیز بود.

امّا، عیسی از این فرصت بهره جست، بر لزوم داشتن نیّات و انگیزه‌هایی کاملاً متفاوت و متضاد با انگیزه‌های انسانی در میان آنها تاکید ورزید. او با ردِ اصول جاری و حاکم در روابط انسانها، پیروی از این اصول را برای پیشبرد پادشاهی خدا زیان آور می‌بیند. لذا با کلام عیسی، شاگردان در‌می‌یابند که غلامی و خدمت به دیگران تنها طریقِ مقبول واقع شدن آنها نزد خداست.

پس از توضیحات کافی در مورد یک چنین امر مهم و خطیری، عیسی دلیل مرگ خود را نیز برای شاگردان خود بیان می‌کند تا آنها در ‌یابند که در دل و افکار استاد شان چه می‌گذرد. حال که عیسی عمیق‌ترین سِرِّ دل خود را با شاگردانش در میان گذاشته است و آنها به بزرگترین هدف زندگی ایثار‌گرانۀ او پی برده‌اند، عیسی از آنان می‌خواهد که همین شیوه را الگوی رهبری خود قرار دهند.

خدمت صادقانه و بخشش بدون چشم داشت به دیگران نشانۀ رفعت و علو شخصیت است. داشتن این انگیزه در رهبری منجر به پرورش خصائلی می‌شود که دسترسی به کمال خالق را مد‌نظر دارد. لذا از منظر خدا، خدمت نشانۀ بزرگی است و غلامان حقیقی جایگاه نخست را در حضور پادشاه ابدی تصاحب خواهند کرد.

مطالعهٔ کتاب مقدس

مرقس ۱۰: ۴۳ و ۴۴

هرکه می‌خواهد در میان شما بزرگ باشد، باید خادم شما شود. و هرکه می‌خواهد در میان شما اوّل باشد، باید غلام همه گردد.

*فیلیپیان ۲: ۳ -۱۱

۳هیچ کاری را از سَرِ جاه‌طلبی یا تکبّر نکنید، بلکه با فروتنی دیگران را از خود بهتر بدانید. ۴هیچ‌یک از شما تنها به فکر خود نباشد، بلکه به دیگران نیز بیندیشد. ۵همان طرز فکر را داشته باشید که مسیحْ عیسی داشت:
۶او که همذات با خدا بود،
از برابری با خدا به نفع خود بهره نجست،
۷بلکه خود را خالی کرد
و ذات غلام پذیرفته،
به شباهت آدمیان درآمد.
۸و چون در سیمای بشری یافت شد
خود را خوار ساخت
و تا به مرگ،
حتی مرگ بر صلیب
مطیع گردید.
۹پس خدا نیز او را به‌غایت سرافراز کرد
و نامی برتر از همۀ نامها بدو بخشید،
۱۰تا به نام عیسی هر زانویی خم شود،
در آسمان، بر زمین و در زیر زمین،
۱۱و هر زبانی اقرار کند که عیسی مسیحْ ’خداوند‘ است،
برای جلال خدای پدر.

*اول قرنتیان ۱: ۱۸ - ۳۱

پیام صلیب و حکمت دنیوی
۱۸زیرا پیام صلیب برای آنان که هلاک می‌شوند جهالت است، امّا برای ما که نجات می‌یابیم قدرت خداست. ۱۹زیرا نوشته شده است:
«حکمتِ حکیمان را نابود خواهم ساخت
و فهم فهیمان را باطل خواهم گردانید.»
۲۰براستی، حکیم کجاست؟ عالِمِ دین کجاست؟ مباحثه‌گرِ این عصر کجاست؟ مگر خدا حکمت دنیا را جهالت نگردانیده است؟ ۲۱زیرا از آنجا که بنا بر حکمتِ خدا، دنیا نتوانست از طریق حکمتْ خدا را بشناسد، خدا چنان مصلحت دید که از راه جهالتِ موعظه، کسانی را که ایمان می‌آورند، نجات بخشد. ۲۲زیرا یهودیان خواستار آیت‌اند و یونانیان در پی حکمت، ۲۳ولی ما مسیح مصلوب را وعظ می‌کنیم که یهودیان را سنگ لغزش است و غیریهودیان را جهالت، ۲۴امّا فراخواندگان را، چه یهودی و چه یونانی، مسیحْ قدرت خدا و حکمت خداست. ۲۵زیرا جهالتِ خدا از حکمتِ انسان حکیمانه‌تر و ناتوانیِ خدا از قدرتِ انسان تواناتر است.
ایمانداران قُرِنتُس و حکمت دنیوی
۲۶ای برادران، وضع خود را، آن هنگام که خدا شما را فرا خواند، در نظر آورید. بیشتر شما با معیارهای بشری، حکیم محسوب نمی‌شدید؛ و بیشتر شما از قدرتمندان یا نجیب‌زادگان نبودید. ۲۷امّا خدا آنچه را که دنیا جهالت می‌پندارد، برگزید تا حکیمان را خجل سازد؛ و آنچه را که دنیا ضعیف می‌شمارَد، انتخاب کرد تا قدرتمندان را شرمنده سازد؛ ۲۸خدا آنچه را که این دنیا پَست و حقیر می‌انگارد، بلکه نیستیها را، برگزید تا هستیها را باطل سازد، ۲۹تا هیچ بشری در حضور او فخر نکند. ۳۰از اوست که شما در مسیحْ عیسی هستید، که از جانب خدا برای ما حکمت شده است، یعنی پارسایی، قدّوسیت و رهایی ما. ۳۱تا چنانکه آمده است: «هر که فخر می‌کند، به خداوند فخر کند.»

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.