مرگ مسیح
«ولی خدا او را از دردهای مرگ رهانیده، برخیزانید، زیرا محال بود مرگ بتواند او را در چنگال خود نگاه دارد.» اعمال رسولان ۲: ۲۴
مسیح توسط مرگ خویش بر آخرین دشمن انسان، یعنی مرگ، غالب آمد. «دشمن آخر که باید از میان برداشته شود، مرگ است.» (اول قرنتیان ۱۵: ۲۶)، مسیحِ از میان مردگان برخاسته، نوبر خوابیدگان گردیده است. «اما مسیح بهراستی از مردگان برخاسته و نوبر خفتگان شده است. زیرا همانگونه که مرگ از طریق یک انسان آمد، رستاخیز مردگان نیز از طریق یک انسان پدیدار گشت.» (اول قرنتیان ۱۵: ۲۰-۲۱) او قدرت مرگ را شکست و بر شرارت این جهان پیروز گردیده است، پس گورها مردگان را پس میدهند. «دریا مردگانی را که در خود داشت، پس داد؛ مرگ و جهان مردگان نیز مردگان خود را پس دادند، و هر کس بر حسب اعمالی که انجام داده بود، داوری شد.» (مکاشفه ۲۰: ۱۳)
پدران کلیسا، آرمیدن مسیح در قبر را با استراحت خدا در هفتمین روز آفرینش مطابقت دادهاند. آرمیدن مسیحِ عیسی در قبر، سَبت را به اتمام میرساند، زیرا او با مرگش دنیا را از نو خلق نمود و عمل آفرینش خدا را به کمال رسانید.
چنانکه عمل آفرینش با جدا کردن نور از تاریکی آغاز گردید، مرگ و رستاخیز مسیح شروع کار خدا در روز اول آفرینش نوین است. مسیح با فروتنی کامل، گناه و مرگ و نتایج آن را کاملاً بر عهده گرفت، او از اورشلیم اخراج شد، در بیرون از شهر بر صلیب به ظلمت مرگ سپرده شد، تا به نور رستاخیز خویش روز هشتم یا روز اول آفرینش نوین را در نور خدا افتتاح کند، بنابراین مرگ و رستاخیز مسیح افتتاح ایام نوین آفرینش جدید است.
کار مسیح بر روی صلیب، و پیروزی وی بر مرگ، نجات انسانها را مهیا میسازد. ثمر این نجات، بنای قومی جدید و خاص خداوند است که همانا کلیسای اوست، پس همانطور که مسیح بر مرگ پیروز شد و بندهای مرگ نتوانست او را در خود نگه دارد، همچنین دردهای مرگ نخواهد توانست بر کلیسای وی پیروز شود.
اینک کلیدهای ملکوت آسمان، به کلیسای او سپرده شده است.
مطالعهٔ کتاب مقدس
اعمال رسولان ۲: ۲۴
«ولی خدا او را از دردهای مرگ رهانیده، برخیزانید، زیرا محال بود مرگ بتواند او را در چنگال خود نگاه دارد.»