نان روزانه

کلام امروز: مرقس ۸: ۳۵ | مطالعهٔ کتاب مقدس: یوحنا ۱۰: ۱۱ – ۲۱

حیات ابدی

زیرا هرکه بخواهد جان خود را نجات دهد، آن را از دست خواهد داد؛ امّا هرکه به خاطر من و به خاطر انجیل جان خود را از دست بدهد، آن را نجات خواهد داد. مرقس ۸: ۳۵

پس از اعتراف پطرس به مسیح بودن عیسی، ما با بعضی از چالش بر انگیز ترین تعالیم عیسی در شاگردی و پیروی از او روبرو می‌شویم. احتمالاً یکی از اهداف عیسی در بیان یک چنین سخنان دشواری، زیر و رو کردن باورهای اشتباه شاگردانش در مورد ماموریت مسیح موعود بود. در حقیقت با این چند جملۀ کوتاه دیگر نباید جای شکی برای شاگردان باقی می‌ماند که تا پیروزی کامل مسیح و برقراری پادشاهی او راهی بس طولانی و دشوار در پیش است، راهی که همۀ آنها در محقق شدن آن سهمی بر عهده خواهند داشت. آنان باید به خوبی در می‌یافتند که عیسی هیچیک از آنها را به ایمانی غیر فعال دعوت نکرده است.

با اندکی دقت بر سخنان چالش برانگیز عیسی، می‌توان دریافت که در حقیقت او پیروان خود را دعوت می‌کند که با چشم اندازی متفاوت به زندگی نظر افکنند. توجه بیش از اندازه به جهان مادّی و مبنا قرار دادن آن به عنوان غایت زندگی، درک شخص از مقصود آفرینش را منحرف کرده، تمرکز او را محدود به حفظ داشته‌های خود خواهد کرد، که البته جان و حیات شخص نیز در زمرۀ همین دارائی‌هاست. به همین خاطر، عیسی از پیروان خود دعوت می‌کند که افق دید خود را وسعت بخشیده، به آنسوی جهان مادی چشم بدوزند. یقیناً، قصد او به هیچ وجه بی ارزش شمردن زندگی در این جهان نیست، بلکه کاملاً بر عکس، عیسی از همه دعوت می‌کند که با جستجوی معنایی دائمی و عمیق‌ برای زندگی به ارزش واقعی آن پی ببرند.

حال، در یک چنین چشم اندازی، عیسی افراد را به سوی خود می‌خواند. او با بیان مفاهیم روحانی گنگ و مبهم شخص را بی هدف و سرگشته به حال خود رها نمی‌کند، بلکه عیسی با پیشگویی در بارۀ مرگ خود بر صلیب، توجه شاگردان را به رویدادی کاملاً عینی جلب می‌کند. عیسی در مقام شبان نیکو، خود در جلوی گوسفندان حرکت خواهد کرد و پیش از همه جان خود را برای گوسفندانش فدا خواهد کرد. حتی مهمتر از آن، با برخاستن از مردگان، به ادعای خود مبنی بر نجات ابدی جانِ پیروان جان بر کفِ خود جامۀ عمل می‌پوشاند.

مطالعهٔ کتاب مقدس

مرقس ۸: ۳۵

زیرا هرکه بخواهد جان خود را نجات دهد، آن را از دست خواهد داد؛ امّا هرکه به خاطر من و به خاطر انجیل جان خود را از دست بدهد، آن را نجات خواهد داد.

یوحنا ۱۰: ۱۱ – ۲۱

۱۱«من شبان نیکو هستم. شبان نیکو جان خود را در راه گوسفندان می‌نهد. ۱۲مزدور، چون شبان نیست و گوسفندان از آنِ او نیستند، هر گاه بیند گرگ می‌آید، گوسفندان را واگذاشته می‌گریزد و گرگ بر آنها حمله می‌برد و آنها را می‌پراکَنَد. ۱۳مزدور می‌گریزد، چرا که مزدوری بیش نیست و به گوسفندان نمی‌اندیشد. ۱۴من شبان نیکو هستم. من گوسفندان خود را می‌شناسم و گوسفندان من مرا می‌شناسند، ۱۵همان‌گونه که پدر مرا می‌شناسد و من پدر را می‌شناسم. من جان خود را در راه گوسفندان می‌نهم. ۱۶گوسفندانی دیگر نیز دارم که از این آغل نیستند. آنها را نیز باید بیاورم و آنها نیز به صدای من گوش فرا خواهند داد. آنگاه یک گله خواهند شد با یک شبان. ۱۷پدر، مرا از این رو دوست می‌دارد که من جان خود را می‌نهم تا آن را بازستانم. ۱۸هیچ‌کس آن را از من نمی‌گیرد، بلکه من به میل خود آن را می‌دهم. اختیار دارم آن را بدهم و اختیار دارم آن را بازستانم. این حکم را از پدر خود یافته‌ام.»
۱۹به سبب این سخنان، دیگر بار میان یهودیان اختلاف افتاد. ۲۰بسیاری از ایشان گفتند: «او دیوزده و دیوانه است؛ چرا به او گوش می‌دهید؟» ۲۱امّا دیگران گفتند: «اینها سخنان یک دیوزده نیست. آیا دیو می‌تواند چشمان کوران را بگشاید؟»

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.