نان روزانه

کلام امروز: پیدایش ۱۱: ۸ | مطالعهٔ کتاب مقدس: پیدایش ۱۱: ۱- ۹

برج بابل

پس خداوند آنان را از آنجا بر روی تمامی زمین پراکنده ساخت و از ساختن شهر بازایستادند.

پیدایش ۱۱: ۸ 

برج بابل تنها برج زمانهٔ خود نبوده است. باستان‌شناسان در بیش از سی شهر مختلف باستانی بین‌النهرین برج‌های مقدس کشف کرده‌اند که آنها را «زیگورات » می‌نامند. در واقع، می‌توان گفت یک زیگورات برج طبقه‌داری بوده که روی آخرین طبقهٔ آن معبدی قرار داشته که به منزلهٔ مسکن خدایان بوده است. حتی مواردی نیز بوده که در یک شهر دو زیگورات وجود داشته است. در شهر «اور» که زادگاه خاندان ابراهیم است، زیگوراتی از سال ۲۲۰۰ قبل از میلاد، یعنی چندین قرن پیش از زمان ابراهیم وجود داشته که حتی تا ۵۵۰ سال قبل از زمان عیسی مسیح نیز پا برجا بوده است. همچنین، باستان‌شناسان در بابل محل یک زیگورات را کشف کرده‌اند.

با تمام این اوصاف، هدف و انگیزهٔ ساخت آن زیگورات‌ها با برج بابل در روایت پیدایش کاملاً متفاوت است. از آنجا که زیگورات‌ها بناهای مذهبی بودند، مردم بین‌النهرین آنها را به منظور پرستش خدایان می‌ساختند. در‌حالی‌که هدف از ساخت برج بابل برای کسب نام و شهرت بود (۱۱: ۴). علاوه‌بر‌این، زیگورات‌ها علامت و نشان تعدد خدایان بودند، در صورتی‌که نیاکان قوم اسرائیل بین‌النهرین را ترک کرده بودند تا از خداوند راستین پیروی کرده و قوم خدای یکتا را بنیان‌گذاری نمایند. از‌این‌رو، برج بابل نمی‌توانسته نمادی از وجود خدایان در بین نیاکان قوم باشد.

باری، آنچه بر آن مردمان و برج بابل واقع گردید، گویا که پیش‌نمونی بود از واقعهٔ عظیم روز پنطیکاست. نزول خداوند در آنجا (۱۱: ۵) بی شباهت به نزول خداوند روح القدس در پنطیکاست نیست (اعمال رسولان باب ۲). در بابل خدا زبانشان را مشوش ساخت تا سخن یکدیگر را نفهمند (۱۱: ۷)  و پراکنده گردند (۱۱: ۸)؛ زیرا که در پی برافراشتن نام خود بودند، اما از آنجا که در روز پنطیکاست شاگردان خواهان برافراشتن نام خدا و جلال او بودند، خدا نیز قدرت تکلم به زبان‌های غیر را به آنان بخشید (اعمال ۲: ۴) تا دیگران پیغام نجات را به هر زبانی که می‌دانند بشوند و بفهمند (اعمال ۲: ۶) و سپس پراکنده گردند تا آنچه یافته‌اند را به گوش هم زبانان خود برسانند.

مطالعهٔ کتاب مقدس

پیدایش ۱۱: ۸

پس خداوند آنان را از آنجا بر روی تمامی زمین پراکنده ساخت و از ساختن شهر بازایستادند.

پیدایش ۱۱: ۱- ۹

برج بابِل
۱و اما، تمامی زمین را یک زبان و یک گفتار بود. ۲و چون مردم از مشرق کوچ می‌کردند، در سرزمین شِنعار دشتی هموار یافتند و در آنجا ساکن شدند. ۳آنان به یکدیگر گفتند: «بیایید خشتها بزنیم و آنها را خوب بپزیم.» ایشان را خشت به جای سنگ و قیر به جای ملات بود. ۴آنگاه گفتند: «بیایید شهری برای خود بسازیم و برجی که سر بر آسمان ساید، و نامی برای خود پیدا کنیم، مبادا بر روی تمامی زمین پراکنده شویم.» ۵اما خداوند فرود آمد تا شهر و برجی را که بنی‌آدم بنا می‌کردند، ببیند. ۶و خداوند گفت: «اینک آنان قومی یگانه‌اند و ایشان را جملگی یک زبان است و این تازه آغازِ کارِ آنهاست؛ و دیگر هیچ کاری که قصد آن بکنند، از ایشان بازداشته نخواهد شد. ۷اکنون فرود آییم و زبان ایشان را مغشوش سازیم تا سخن یکدیگر را درنیابند.» ۸پس خداوند آنان را از آنجا بر روی تمامی زمین پراکنده ساخت و از ساختن شهر بازایستادند. ۹از این رو آنجا را بابِل نامیدند، زیرا در آنجا خداوند زبان همۀ جهانیان را مغشوش ساخت. از آنجا، خداوند ایشان را بر روی تمامی زمین پراکنده کرد.

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.