ناحیۀ جلیل بخشی از منظرۀ رویای هر مسیحی است، رفتن به آنجا شگفتیِ آن را در ذهن ما تقویت میکند. خطوط تپهها، فضای دریاچه، روستاهایی که خط ساحلی را در آغوش میگیرند، همگی همانگونهاند که عیسی دیده است. کفرناحوم، آبادی کوچکی که عیسی در آن زیست، سخن گفت، شفا داد و فراخواند، هنوز همانجاست تا در آن قدم بزنیم، بیندیشیم و دعا کنیم.
عیسی با سادهترین پیام آمد: «توبه کنید.» چرا؟ زیرا پادشاهی آسمان نزدیک شده است (آیۀ ۱۷). این قلبِ قلبِ انجیل است. بگردید، بهگونهای دیگر به اشیاء بنگرید، ببینید که پادشاهی میآید. شیوهای که عیسی به این پیام تجلی بخشید، برای دو جفت برادری که متن امروز از آنان میگوید، آنقدر قانعکننده بود که نتوانستند در برابر آن مقاومت کنند. شاید متی با کاربرد واژۀ «بیدرنگ» (آیات ۲۰ و ۲۲) تأثیری نمایشی به عمل مردان جوان بخشیده باشد که کار روزانهشان را ترک کردند و به راه افتادند تا دنیا را با عیسی ببینند. من تصور میکنم که ممکن است آنها در وقت خوردن و آشامیدن با هم مفصل صحبت کرده باشند، اما نتیجه همان است: آنان رفتند.
برای ما چقدر طول میکشد تا نیمکت راحت خود را رها کنیم و با عیسی در ماجرایی واقعی همسفر شویم؟ ماجراهای ایمان میتوانند همانقدر که روحانیاند، مربوط به جسم نیز باشند، اما درگیر کردن تمام زندگی ما با شاگردیِ توأم با پذیرش خطر از بزرگترین چالشهای خداست. در مقام مقایسه، این کار سختتر از برخاستن مردگان است. آن چهار مرد جوان در ساحل شاد بودند، اما عیسی قصد داشت با بیشتر خواستن از آنها، بیشتر به آنها ببخشد.
نخستین گام ما برای ترک ساحل چه میتواند باشد؟
Bible Study
متی ۴:۱۲-۲۳
وقتی عیسی شنید که یحیی بازداشت شده است به استان جلیل رفت. ولی در شهر ناصره نماند بلکه به کفرناحوم که در کنار دریای جلیل و در نواحی زبولون و نفتالی واقع است رفت و در آنجا ماندگار شد. با این کار سخنان اشعیای نبی تحقّق یافت که میفرماید: «زبولون و نفتالی، سرزمینهایی که در مسیر دریا و آنسوی اردن هستند. جلیل در قسمت بیگانگان. قومی که در تاریکی به سر میبرند نور عظیمی خواهند دید و بر آنانی که در سرزمین سایهٔ مرگ ساکنند نوری خواهد درخشید.» عیسی از آن روز به اعلام پیام خود پرداخت و گفت: «توبه کنید زیرا پادشاهی آسمان نزدیک است.» وقتی عیسی در کنار دریای جلیل قدم میزد، دو برادر یعنی شمعون ملقّب به پطرس و برادرش اندریاس را دید که تور به دریا میانداختند زیرا آنها ماهیگیر بودند. عیسی به ایشان فرمود: «دنبال من بیایید تا شما را صیّاد مردم گردانم.» آن دو نفر فوراً تورهایشان را گذاشته به دنبال او رفتند. عیسی از آنجا قدری جلوتر رفت و دو برادر دیگر یعنی یعقوب زِبدی و برادرش یوحنا را دید که با پدر خود زِبدی در قایق نشسته، مشغول آماده کردن تورهای خود بودند. عیسی آنها را نزد خود خواند و آنها فوراً قایق و پدرشان را ترک کرده به دنبال او رفتند. '
مزمورهای ۲۷ و ۱
خداوند نور من و نجات من است، از که بترسم؟ خداوند مرا از تمام خطرها حفظ میکند، هرگز هراسان نخواهم شد. وقتی شریران دور مرا گرفتند و خواستند مرا بکشند، لغزیدند و افتادند. اگر لشکری به من حمله کند، نخواهم ترسید، حتّی اگر دشمنان برای جنگ با من بیایند، باز هم به خدا توکّل خواهم کرد. یک چیز از خداوند خواستم، فقط یک چیز، و آن این است که تمام دوران عمرم در خانهٔ خداوند باشم و زیبایی جمال او را مشاهده کنم و دربارهٔ او تفکّر نمایم. در روز تنگی مرا پناه خواهد داد. او مرا بسلامت در خیمهٔ خود حفظ خواهد نمود، و مرا بر روی صخرهای بلند مطمئن میسازد. پس بر دشمنانم که دور مرا گرفتهاند پیروز خواهم شد. با فریاد شادی در معبد بزرگ او قربانی خواهم گذرانید، و برای او سرود خواهم خواند و او را ستایش خواهم نمود. خداوندا، دعای مرا بشنو، بر من رحمت فرموده دعایم را مستجاب کن. تو فرمودهای: «طالب من باشید!» خداوند، از صمیم قلب میگویم که طالب تو هستم، روی خود را از من پنهان نکن! و بر من خشمگین مباش، و بندهٔ خود را از درگاهت مران. تو مددکار من بودهای، ای خدای نجات بخش من، مرا ترک مکن و رد منما. حتّی اگر پدر و مادرم مرا ترک کنند، خداوند مرا ترک نخواهد کرد. خداوندا! راه خود را به من نشان بده، و بهخاطر دشمنانم مرا به راه راست هدایت نما. مرا به دست دشمنانم مسپار، آنها با شهادت دروغ و نیرنگ برضد من برخاستهاند. میدانم که رحمت و نیکوییهای خداوند را در این زندگی باز هم خواهم دید. بر خداوند توکّل کن، ایمان داشته باش و ناامید مشو.'
'خوشا به حال کسیکه با شریران مشورت نمیکند و به راه گناهکاران نمیرود و با مسخرهکنندگان همنشین نمیشود، بلکه خوشی او اطاعت از شریعت خداوند است و شب و روز به دستورات او میاندیشد. او مانند درختی است که در کنار نهر آب کاشته شده باشد، میوهٔ خود را در موسمش میدهد و برگهایش پژمرده نمیگردد و در همهٔ کارهای خود موفّق است. امّا شریران چنین نیستند. بلکه آنان مانند کاهی هستند که باد آنها را پراکنده میسازد. بنابراین شریران در روز داوری محکوم خواهند گردید و در جمع ایمانداران نخواهند ایستاد. خداوند راهنما و حافظ نیکوکاران است امّا عاقبت بدکاران هلاکت و نابودی است
۱قرنتیان ۱:۱۰-۱۸
ای برادران من، به نام خداوند ما عیسی مسیح از شما درخواست میکنم که همهٔ شما در آنچه که میگویید توافق داشته باشید و دیگر بین شما اختلاف و نفاقی نباشد بلکه با یک فکر و یک هدف کاملاً متّحد باشید. زیرا ای برادران من، اعضای خانوادهٔ «خلوئی» به من خبر دادهاند که در میان شما نزاعهایی وجود دارد. منظورم این است که یکی میگوید: «من طرفدار پولس هستم.» و دیگری میگوید: «من طرفدار اپلس هستم.» آن یکی خود را پیرو پطرس میداند و دیگری خود را پیرو مسیح! آیا مسیح به دستهها تقسیم شده است؟ آیا پولس برای شما مصلوب گردید؟ آیا به نام پولس تعمید گرفتید؟! خدا را شکر که هیچیک از شما را جز کرسپوس و غایوس تعمید ندادم. بنابراین هیچکس نمیتواند ادّعا کند که من او را به نام خود تعمید دادهام. آری من همچنین خانوادهٔ استیفان را نیز تعمید دادم، ولی جز ایشان دیگر کسی را بهخاطر ندارم که تعمید داده باشم. به هر حال مسیح مرا نفرستاد که تعمید دهم، بلکه تا بشارت دهم و او نمیخواست که من با فصاحت کلام سخن بگویم، مبادا قدرت صلیب او بیاثر شود. پیام صلیب برای آنانی که در راه هلاکت هستند، پوچ و بیمعنی است ولی برای ما که در راه نجات هستیم، قدرت خداست. '