یهودا، مسئول دخل و خرج
آنگاه یهودای اَسخَریوطی که یکی از آن دوازده تن بود، نزد سران کاهنان رفت تا عیسی را به آنها تسلیم کند. مرقس ۱۴: ۱۰
دانستن انگیزۀ اصلی خیانت یهودا کار آسانی نیست. بطور کلی پی بردن به انگیزههای درونی هر انسانی دشوار است. امّا، شاید اطلاعاتی که اناجیل از شخصیت یهودا در اختیار ما قرار میدهند، بتواند ما را در شناخت بعضی از انگیزههای خیانت او یاری دهد. انجیل لوقا، رخنۀ شیطان در قلب یهودا را عامل تصمیم شوم او برمیشمارد، ولی توضیح بیشتری در مورد دلیل این رخنه در اختیار ما قرار نمیدهد. امّا، در انجیل متی و مرقس گفتگوی یهودا با سران کاهنان جهت تسلیم کردن عیسی، بلافاصله بعد از ماجرای ریختن عطر بر سر عیسی توسط مریم نقل شده است. ظاهراً، این عمل مریم و عکسالعمل عیسی، سبب برافروخته شدن خشم تعدادی از شاگردان، بویژه یهودا شده بود، و شاید همین امر سبب شد که یهودا راه خود را از عیسی جدا کند. از روایت اناجیل، میتوان اینطور برداشت کرد که یهودا تا قبل از این ماجرا رفتاری کاملاً طبیعی داشته، در تمام فعالیتهای روزمرۀ خدمتی مانند سایر رسولان عمل میکرده است، تا آنجا که احتمالاً خود یهودا نیز از دامی که شیطان بر سر راهش گسترده بود باخبر نبود. امّا، یوحنا جزئیات بیشتری در مورد شخصیت یهودا در اختیار ما قرار میدهد. هرچند، او نیز ریختن عطر توسط مریم را مانند دیگر اناجیل روایت میکند، امّا در روایت یوحنا، یهودا بهنوعی سخنگوی ناراضیان در این ماجراست. همچنین، یوحنا اضافه میکند که دلیل نارضایتی یهودا دلسوزی او برای فقرا نبود، بلکه او قصد دزدی بیشتر از هزینۀ دخلوخرجی که نزدش بود را داشت.
سرانجام، یهودا عیسی را به قیمت سی سکۀ نقره تسلیم دشمنان کرد. تفاوت ارزش عیسی برای مریم و یهودا نشانۀ روشنی از ارزشهای متفاوت حاکم در قلوب ما انسانها است. یکی برای پرستش عیسی، گرانبهاترین چیزی را که در اختیار دارد به نشانۀ تعلق خاطرش نثار او میکند، دیگری گرانبهاترین موجود هستی را با مبلغی ناچیز معاوضه میکند.
برای عمل شوم یهودا میتوان انگیزههای دیگری نیز یافت، امّا، بیشک پول یکی از بتهای ساکن در قلب یهودا بوده است. شاید اگر او، به هشدارهای عیسی در مورد پول و ثروت به دقت گوش فرا داده بود، یک چنین پایان هولناکی را تجربه نمیکرد.
مطالعهٔ کتاب مقدس
مرقس ۱۴: ۱۰
آنگاه یهودای اَسخَریوطی که یکی از آن دوازده تن بود، نزد سران کاهنان رفت تا عیسی را به آنها تسلیم کند.
*متی ۶: ۱۹ - ۲۴؛ *مرقس ۱۴: ۱۰ - ۱۱
گنج در آسمان
۱۹«بر زمین گنج میندوزید، جایی که بید و زنگ، زیان میرساند و دزدان نَقْب میزنند و سرقت میکنند. ۲۰بلکه گنج خود را در آسمان بیندوزید، آنجا که بید و زنگ زیان نمیرساند و دزدان نَقْب نمیزنند و سرقت نمیکنند. ۲۱زیرا هر جا گنج توست، دل تو نیز آنجا خواهد بود.
۲۲«چشم، چراغ بدن است. اگر چشمت سالم باشد، تمام وجودت روشن خواهد بود. ۲۳امّا اگر چشمت فاسد باشد، تمام وجودت را ظلمت فرا خواهد گرفت. پس اگر نوری که در توست ظلمت باشد، چه ظلمت عظیمی خواهد بود!
۲۴«هیچکس دو ارباب را خدمت نتواند کرد، زیرا یا از یکی نفرت خواهد داشت و به دیگری مهر خواهد ورزید، و یا سرسپردۀ یکی خواهد بود و دیگری را خوار خواهد شمرد. نمیتوانید هم بندۀ خدا باشید، هم بندۀ پول.
خیانت یهودا
۱۰آنگاه یهودای اَسخَریوطی که یکی از آن دوازده تن بود، نزد سران کاهنان رفت تا عیسی را به آنها تسلیم کند. ۱۱آنها چون سخنان یهودا را شنیدند، شادمان شدند و به او وعدۀ پول دادند. پس او در پی فرصت بود تا عیسی را تسلیم کند.
*لوقا ۲۲: ۱ - ۶
خیانت یهودا
۱و امّا عید فَطیر که به پِسَخ معروف است نزدیک میشد، ۲و سران کاهنان و علمای دین در جستجوی راهی مناسب برای کشتن عیسی بودند، زیرا از شورش مردم بیم داشتند. ۳آنگاه شیطان در یهودای معروف به اَسخَریوطی که یکی از دوازده شاگرد بود، رخنه کرد. ۴او نزد سران کاهنان و فرماندهان نگهبانان معبد رفت و با آنان گفتگو کرد که چگونه عیسی را به دست ایشان تسلیم کند. ۵آنان شاد شدند و موافقت کردند مبلغی به او بدهند. ۶او نیز پذیرفت و در پی فرصت بود تا در غیاب مردم، عیسی را به آنان تسلیم کند.
*یوحنا ۱۲: ۱ - ۸ و ۱۳: ۱۸ - ۳۰
تدهین عیسی
۱شش روز پیش از عید پِسَخ، عیسی به بِیتعَنْیا، محل زندگی ایلعازَر آمد، همان که عیسی او را از مردگان برخیزانیده بود. ۲در آنجا برای تجلیل او شام دادند. مارتا پذیرایی میکرد و ایلعازَر از جمله کسانی بود که با عیسی بر سفره نشسته بود. ۳در آن هنگام، مریم عطری گرانبها از سنبل خالص را که حدود یک لیترا بود برگرفت و پاهای عیسی را با آن عطرآگین کرد و با گیسوانش خشک نمود، چنانکه خانه از رایحۀ عطر آکنده شد. ۴امّا یهودای اَسخَریوطی، یکی از شاگردان عیسی، که بعدها او را تسلیم دشمن کرد، گفت: ۵«چرا این عطر به سیصد دینار فروخته نشد، تا بهایش به فقرا داده شود؟» ۶او این را نه از سر دلسوزی برای فقرا، بلکه از آن رو میگفت که دزد بود؛ او مسئول دخل و خرج بود و از پولی که نزدش گذاشته میشد، میدزدید. ۷پس عیسی گفت: «او را به حال خود بگذارید! زیرا این عطر را برای روز دفن من نگاه داشته بود. ۸فقیران را همیشه با خود دارید، امّا مرا همیشه ندارید.»
پیشگویی خیانت یهودا
۱۸«آنچه میگویم دربارۀ همۀ شما نیست. من آنان را که برگزیدهام، میشناسم. امّا این گفتۀ کتب مقدّس باید به حقیقت پیوندد که ”آن که نان مرا میخورَد، با من به دشمنی برخاسته است.“ ۱۹پس اکنون پیش از وقوع، به شما میگویم تا هنگامی که واقع شد، ایمان آورید که من هستم. ۲۰آمین، آمین، به شما میگویم، هر که فرستادۀ مرا بپذیرد، مرا پذیرفته، و هر که مرا پذیرفت، فرستندۀ مرا پذیرفته است.»
۲۱عیسی پس از آنکه این را گفت، در روح مضطرب شد و آشکارا اعلام داشت: «آمین، آمین، به شما میگویم، یکی از شما مرا تسلیم دشمن خواهد کرد.» ۲۲شاگردان به یکدیگر نگریسته، در شگفت بودند که این را دربارۀ که میگوید. ۲۳یکی از شاگردان، که عیسی دوستش میداشت، نزدیک به سینۀ او تکیه زده بود. ۲۴شَمعون پطرس با اشاره از او خواست تا از عیسی بپرسد منظورش کیست. ۲۵پس او کمی به عقب متمایل شد و بر سینۀ عیسی تکیه زد و پرسید: «سرور من، او کیست؟» ۲۶عیسی پاسخ داد: «همان که این تکه نان را پس از فرو بردن در کاسه به او میدهم.» آنگاه تکهای نان در کاسه فرو برد و آن را به یهودا پسر شَمعون اَسخَریوطی داد. ۲۷یهودا چون لقمه را گرفت، در دم شیطان به درون او رفت. آنگاه عیسی به او گفت: «آنچه در پی انجامِ آنی، زودتر به انجام رسان.» ۲۸امّا هیچیک از کسانی که بر سفره نشسته بودند، منظور عیسی را درنیافتند. ۲۹بعضی گمان بردند که چون یهودا مسئول دخل و خرج است، عیسی به او میگوید که آنچه برای عید لازم است بخرد، یا آنکه چیزی به فقرا بدهد. ۳۰پس از گرفتن لقمه، یهودا بیدرنگ بیرون رفت. و شب بود.