مناظره در خصوص پرداخت مالیات
«پس مال قیصر را به قیصر بدهید و مال خدا را به خدا.» مرقس ۱۲: ۱۷
هر سه انجیل همنظر، این واقعه را در وضعیت مشابهی گزارش کردهاند. پس از حکایت باغبانهای ظالم عیسی سه بار با حملات مخالفین روبرو میشود. دستاویز این حملات به عیسی، موضوع پرداخت مالیات به قیصر، قیامت مردگان و بزرگترین حکم خدا است.
فریسیان و هرودیان در ظاهر با فتوای شرعی در خصوص پرداخت مالیات نزد عیسی آمدند، اما در حقیقت در پی بهدام انداختن عیسی بودند، عملی که قبلا در مرقس ۳: ۶ سعی بر آن کرده بودند.
اگر عیسی به سوال ایشان پاسخ مثبت میداد مردم وی را محکوم میکردند زیرا وی اشغال و تسلط رومیها را به سرزمین مقدس به رسمیت میشناخت، پس وی چگونه میتوانست به عنوان مسیح موعود خود را معرفی کند در حالی که مطابق ذهنیت یهودیان قرن اول، مسیح میبایست اشغالگران رومی را بیرون کرده، پادشاهی داود را استوار کند؟ اگر نظر به عدم پرداخت مالیات میداد به صورت فردی شورشی درنظر گرفته میشد و در مقابل مقامات و حاکمیت قرار میگرفت که نتیجه آن برخورد حتمی با او و پیروانش بود.
عیسی از ایشان سکهای طلب کرد تا تزویر ایشان را آشکار کند، زیرا همه آنها سکه با خود داشتند که برای امرارمعاش و سود خویش با خود حمل میکردند و داشتن این سکه که شمایل قیصر بر روی آن بود ایشان را ناپاک نمیکرد.
گویا عیسی پیروان خویش را دعوت میکند که آنچه از آن خداست به خدا دهند و آنچه از آن این دنیاست به دنیا واگذار کنند. مسیحیان پس از واقعه مرگ و رستاخیز عیسی دریافتند که ملکوت خدا مانند حکام زمینی نیست. عیسی نیامد تا حکومت باستانی داود را دوباره برقرار سازد، زیرا ملکوت او از این عالم نیست چنانکه خود در مواجهه با پیلاتس می فرماید: « پادشاهی من از این جهان نیست. اگر پادشاهی من از این جهان بود، خادمانم میجنگیدند تا به دست یهودیان گرفتار نیایم. اما پادشاهی من از این جهان نیست.» (یوحنا ۱۸: ۳۶)
پادشاهی او مانند قیصر نیست که با سکههای به نقش خویش خراج از مردمان طلب کند و نه مانند حکام این جهان که ملت خویش را بهسوی جنگ و سلطهطلبی هدایت کند، لکن ملکوت وی دعوتی است، از تمامی گمگشتگان و طردشدگان به سوی آرامی.
مطالعهٔ کتاب مقدس
مرقس ۱۲: ۱۷
عیسی به آنها گفت: «پس مال قیصر را به قیصر بدهید و مال خدا را به خدا.» آنها از سخنان او حیران ماندند.