نان روزانه

کلام امروز: مرقس: ۲: ۱۰-۱۱ | مطالعهٔ کتاب مقدس: مرقس ۲: ۱ - ۱۲

مناظره  دربارهٔ بخشش

«حال تا بدانید که پسر انسان بر زمین اقتدار آمرزش گناهان را دارد…» مرقس: ۲: ۱۰

 

این متن در بطن روایت شفای مرد دردمندی است که با شکافتن سقف، وی را با تختش به نزد عیسی می‌آورند. (مرقس ۲: ۱ – ۱۲) گویا در این روایت عیسی می‌خواهد که چشمان بسته یهودیان را به حقیقتی فراتر از شفای مرد مفلوج بگشاید؛ حقیقت اقتدار پسر انسان در بخشایش گناهان! در روایات یهودی، پسر انسان در ایام آخر خواهد آمد تا گناهکاران را داوری کرده، عادلان را نجات بخشد. این پسر انسان با فیض مسیحایی خود مرز بین گناهکاران و عادلان را از هم متمایز ساخت تا آنچه را که شریعت در آن ناتوان بود، در فیض آغاز گردد، چنانکه که آیات و گفتار او بر این ایام نوین ملکوت شهادت می‌داد.

عیسی در آنجا به کاتبان نیز قدرت خداوندی خود را نمایان ساخت چرا که در دل خود اندیشیدند که او کفر می‌گوید و بخشیدن تنها از آن خداوند است. عیسی در مقام خداوندی خود می‌توانست از افکار همه آگاه باشد و گویا همین نقطه‌ای بود که عیسی خاطرنشان کند که گناهان ما رابطه مستقیمی با افکار ما دارند.

با وجود عکس‌العمل خاموش کاتبان، آنها همان اتهامی را به عیسی وارد می‌کنند که در جلسه محاکمه عیسی در شورای یهود بر او وارد می‌کنند (مرقس ۱۴: ۶۴) و این دلیل محکومیت عیسی به مرگ می‌شود؛ گویا مرقس به ما یادآوری می‌کند که همین کاتبان بعدا محکوم‌کنندگان او خواهند شد.

افراد زیادی در آن مکان و در آن لحظه جمع بودند که قدرت عیسی را نظاره‌گر بودند، یهودیان باخبر از پیشگویی عهد عتیق و افرادی که بی‌خبر از آن بودند. حضور عیسی در آنجا تحقق رویای شب دانیال نبی فصل ۷: ۱۴ بود که پسر انسان می آید و «حکومت و جلال و پادشاهی به او داده شد تا تمامی قوم‌ها و ملت‌ها و زبانها او را خدمت کنند» و گناهکاران به حضور او  به جهت داوری خواهند ایستاد و او قدرت داوری و بخشایش گناهان را دارد. پسر انسان کافیست که سخنی گوید تا گناهکار را از گناهان خویش آزاد سازد و از مرض شفا بخشد.

عیسی از ازل نیکویی خود را با باراندن باران به یکسان بر نیکان و بدان ونیز با تاباندن آفتاب به یکسان اثبات کرده بود، اما آن روز… آن روز هم عیسی در مقام پسر انسان قدرت خداوندی خود را به همه به یکسان نمایان ساخت و خوشا به حال آنان که ایمان آوردند و چشمانشان گشوده شد و نیز خوشا به حال آنان که در ایمان ماندند….

 

مطالعهٔ کتاب مقدس

مرقس: ۲: ۱۰-۱۱

حال تا بدانید که پسر انسان بر زمین اقتدار آمرزش گناهان را دارد» - به مفلوج گفت: «به تو می‌گویم، برخیز، تشک خود برگیر و به خانه برو!»

مرقس ۲: ۱ - ۱۲

شفای مرد مفلوج
۱پس از چند روز، چون عیسی دیگر بار به کَفَرناحوم درآمد، مردم آگاه شدند که او به خانه آمده است. ۲گروهی بسیار گرد ‌آمدند، آن‌گونه که حتی جلوی در نیز جایی نبود، و او کلام را برای آنها موعظه می‌کرد. ۳در این هنگام، جمعی از راه رسیدند و مردی مفلوج را که چهار نفر حمل می‌کردند، پیش آوردند. ۴امّا چون به سبب ازدحام جمعیت نتوانستند او را نزد عیسی بیاورند، شروع به برداشتن سقف بالای سر عیسی کردند. پس از گشودن سقف، تشکی را که مفلوج بر آن خوابیده بود، پایین فرستادند. ۵چون عیسی ایمان آنها را دید، مفلوج را گفت: «ای فرزند، گناهانت آمرزیده شد.» ۶برخی از علمای دین که آنجا نشسته بودند، با خود اندیشیدند: ۷«چرا این مرد چنین سخنی بر زبان می‌رانَد؟ این کفر است! چه کسی جز خدا می‌تواند گناهان را بیامرزد؟» ۸عیسی در دم در روح خود دریافت که با خود چه می‌اندیشند و به ایشان گفت: «چرا در دل چنین می‌اندیشید؟ ۹گفتن کدام‌یک به این مفلوج آسانتر است، اینکه ”گناهانت آمرزیده شد“ یا اینکه ”برخیز و تشک خود را بردار و راه برو“؟ ۱۰حال تا بدانید که پسر انسان بر زمین اقتدار آمرزش گناهان را دارد» - به مفلوج گفت: ۱۱«به تو می‌گویم، برخیز، تشک خود برگیر و به خانه برو!» ۱۲آن مرد برخاست و بی‌درنگ تشک خود را برداشت و در برابر چشمان همه از آنجا بیرون رفت. همه در شگفت شدند و خدا را تمجیدکنان گفتند: «هرگز چنین چیزی ندیده بودیم.»

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.