از مردان انتظارات بیشتری طلب میشود!
تا همین یکی دو نسل قبل، نقش افراد در خانواده بسیار صریح و روشن بود، مرد به امور بیرون از خانه، و زن به امور داخل خانه رسیدگی میکرد. البته این نوع نگاه به زمان گذشته، باعث تعجب برخی ( و بدون شک خشم برخی دیگر) خواهد شد. ولی واقعیت این است که امروزه خطوط مسئولیتها بسیار تار شدهاند، و زندگی خانوادگی پیچیدهتر از هر زمان دیگری شده است!
امروزه مردان بیشتر از قبل در زندگی فرزندانشان دخیل هستند و در مسائل خارج از محل کارشان فعالترند. البته مایهٔ خوشحالی است که مردان این کارها را با اکراه انجام نمیدهند. در واقع آنها از فرصتهایی که میتوانند با فرزندانشان سپری کنند و همسرانشان را برای کار خارج از خانه حمایت کنند، لذت میبرند.
ولی این مشارکتها در پارهای مواقع، با هزینههایی همراه است! اکثر مردانی که فرزندی دارند باید برای تمامی ساعاتی که فرزندشان را به مدرسه رساندهاند و یا برای جشن یا مسابقهای در مدرسه مرخصی ساعتی گرفتهاند، ساعات بیشتری را برای جبران در محل کار سپری کنند. این دست به دست کردن مسئولیتها باعث ایجاد نوعی بیثباتی شغلی میشود! بهطوری که در برخی از کشورها دیده شده است، مردان در طول عمرشان حدود ۱۷ بار محل کار و تا ۵ بار حرفهشان را تغییر میدهند.
امروزه انتظار از مردان فراتر از خانه و محل کارشان است. فشارهای فرهنگی و اجتماعی از قبیل رسیدگی به والدین، بیشتر ورزش کردن، داشتن تحصیلات بهتر ، حضور پر رنگتر در زندگی تحصیلی فرزندان و یا فشارهایی که بهعنوان مرد مسیحی وجود دارد، مثل بیشتر خدمت کردن، در همهٔ جلسات شرکت کردن، بیشتر کتاب مقدس خواندن (به تنهایی، با همسر، با بچهها)، بیشتر در امور اجتماعی فعالیت داشتن و حتی بیشتر با مردم دربارهٔ مژدهٔ خوش نجات صحبت کردن!
بسیاری از مردانی که من با آنها صحبت کردهام فکر میکنند زندگی؛ بازی برد و باخت است. برای موفقیت در قسمتی، باید قسمت دیگری را قربانی کنی! آنها به نظر، متحمل سنگینی بار جرمی هستند که آنها را خسته و آزرده کرده است. احساس تقصیری که بهعنوان یک پدر، همسر، دوست، همسایه، کارمند و یا یک مسیحی به اندازه کافی فعالیت نکردهاند!
عیسی مسیح به ما وعدهٔ آرامش داده است:
«بیایید نزد من، ای تمامی زحمتکشان و گرانباران، که من به شما آسایش خواهم بخشید. یوغ مرا بر دوش گیرید و از من تعلیم یابید، زیرا حلیم و افتادهدل هستم، و در جانهای خویش آسایش خواهید یافت. چرا که یوغ من راحت است و بار من سبک.» متی ۱۱: ۲۸-۳۰
با این حال، شمار بسیاری از مردان مسیحی ( از جمله کشیشان و خادمین)، در واقع خسته، پریشان، بیش از حد متعهد، در معرض خطر خستگی روحی و ناتوانی از ادامهٔ کارشان هستند.
مردان نیاز دارند تا برای هدایت و اولویتبندی انتظارات و مسئولیتهای زندگی، کمک دریافت کنند و در این جهان مضطرب و بیقرار، آسایش را پیدا کنند.
مردان تحت تأثیر وسوسههای جنسی هستند
وسوسهٔ انجام گناه خیلی قبلتر از اختراع اینترنت وجود داشته است، ولی در این عصر ارتباطات، افتادن به گناه و به طور خاص گناه جنسی، بسیار فراگیر و آسان شده است. محتوای صریح و واضح جنسی در همه جا و همه وقت به آسانی یافت میشود.
مردان از سنین نوجوانی با پورنوگرافی مواجه میشوند (بهطور میانگین اولین برخورد از ۱۲ سالگی اتفاق میافتد)، و کمکم با محتوای خشنتر و فاسدتری، در مکانها و دستگاههای بیشتری روبهرو میشوند. بر اساس گزارش سازمان کاوننت آیز (سازمانی که فعالیتهای اینترنتی را بررسی میکند)، ۶۴ درصد از مردانی که خود را مسیحی میدانند حداقل ماهی یک بار به پورنوگرافی نگاه میکنند، تا جایی که ۲۰ درصد از تمام جستجوها در گوشیهای موبایل در رابطه با مسائل جنسی است!
بیشترین مقالاتی که در بین مردان مسیحی طرفدار دارند دربارهٔ خلوص جنسی است. وقتی از مردانی که تازه به مسیح ایمان میآورند پرسیده میشود «از چه گناهی در زندگیتان میخواهید آزاد شوید»، در حدود ۶۰ درصد مردان زیر ۴۵ سال به گناه جنسی اشاره میکنند!
هرچقدر از اهمیت مبارزه با این درگیری بگوییم باز هم کم گفتهایم. تمامی آمارها به شیوع این مشکل اشاره میکنند. امروزه هر داستان و اتفاقی را که میشنوید، متوجه این موضوع میشوید که افرادی که درگیر امور هرزگی و جنسی هستند، به چه شدتی به جامعه، خانواده، ازدواجها، خدمات و بالاتر از همه، جلال خدا خدشه وارد کردهاند.
مردان (و پسران) باید برای این نبرد بزرگ روزگار تجهیز شوند.
کدامیک از چالشهای نامبرده شده در بالا برای شما آشنا است؟ آیا راه حلی برای مقابله با این چالشها سراغ دارید؟
در قسمت بعدی (پایانی) این مقاله به موارد دیگری از چالشهایی که مردان با آن مواجه هستند اشاره خواهیم کرد.