مدیریت احساسات چیست؟
مدل ساده و مختصر مدیریت احساسات شامل تمرکز و توجه زیاد به؛
۱) تصدیق احساسات
۲) حمایت (احساسی و عملی)
درک و عملی کردن این مدل از مربیگری برای بسیاری از والدین و سرپرستان راحت بوده است. بسیاری نیز بر این باورند که این مدل ساده از مربیگری از سایر مدلهای دیگر برای شروع راحتتر است.
قدم اول: تصدیق کردن احساسات
اولین مهارت برای مدیریت احساسات، تصدیق کردن احساسات در عزیزانمان است. منظور از تصدیق کردن یعنی تایید و اعتبار بخشیدن به آنچه که آنها احساس میکنند. برای این کار ابتدا باید یاد بگیریم بهجای استفاده از کلمه “اما” ،از کلماتی مثل “چون” و “زیرا “استفاده کنیم. به طور مثال؛ وقتی یکی از عزیزانتان به شما میگویند: خیلی ناراحت هست که نتوانسته در آن جمع خانوادگی شرکت کنند، شما احتمالا جواب میدهید:
“میفهمم که چقدر دلت میخواسته اونجا باشی، اما همیشه سری بعدی وجود دارد.”
حالا کلمه “اما” را به “زیرا” تغییر دهید و سعی کنید دلایلی را برای احساس ناراحتی او پیدا کنید. به طور مثال میتوانید بگویید:
“میفهمم که چقدر ناراحت هستی که نتوانستی در آن جشن حضور داشته باشی، چون میدونستی که خیلی مهمانی خاطره انگیزی خواهد بود.”
وقتی شما کلمهٔ “اما” را بکار میبرید، تا حدودی اجازهٔ احساس ناراحتی را از شخص میگیرید. در واقع شما میگویید: “چون برنامههای بعدی دیگری خواهیم داشت، پس الان ناراحت بودنت معنی ندارد.” اما وقتی کلمهٔ “چون” را به کار میبریم ، نه تنها احساس ناراحتی را در فرد تصدیق میکنیم بلکه به او یاد آور میکنیم که حق داری که به خاطر این دلایل الان این احساس را داشته باشی.
اعتبار بخشیدن به احساسات عزیزانمان، هرچند اگر با آنها شخصا مخالف باشیم، باعث آرام شدن آنها میشود. در واقع، اعتبار بخشیدن به احساس افراد زمانی بالاترین تاثیر را خواهد داشت که ما حداقل سه دلیل برای احساسی که دارند بیاوریم. به طور مثال: تصور کنید فرزند شما از نمرهای که در امتحان ریاضی خود گرفته است بسیار ناراحت است. شما میتوانید با گفتن این جمله و تایید کردن، بر احساس او تاثیر بگذارید : “میتونم درک کنم که چرا اینقدر ناراحت هستی، چون نه تنها این امتحان برات خیلی مهم بود، بلکه وقت زیادی را هم برای آماده شدن براش گذاشتی و اینکه فرصت دوبارهای برای جبران نخواهی داشت.”
همیشه لازم نیست برای هر سه دلیل ، کلمه “چون که”، “بخاطر اینکه “، “زیرا” را مرتب تکرار کنید. اما برای شروع بهتر است استفاده کنید تا در گفتارتان به شکل عادت در بیاید.
اگر میخواهید تاثیر اعتبار بخشیدن به احساسات را بیشتر کنید، سعی کنید زمانی که با عزیزانتان صحبت میکنید، تُن صدایتان را با آنها هماهنگ کنید، به طور مثال؛ اگر آنها احساس ناراحتی دارند و با تُن آرام و غمگینی صحبت میکنند، شما هم سعی کنید با همان تُنِ صدا با آنها صحبت کنید، اما اگر آنها عصبانی هستند و با تُن صدای بلندتری صحبت میکنند، شما نیز سعی کنید انرژی که در صدای خودتان است را کمی بالاتر ببرید. این کار باعث میشوید که سیستم مغزی و احساسی آنها آرام شود و فرو بنشیند.
قدم ۲:۱ همیاری و پشتیبانی- نیاز احساسی را برآورده کنید
وقتی که فرد احساس کند، احساسش معتبر است و از طرف شما درک و تصدیق شده است، آنگاه شما میتوانید به حمایت احساسی بپردازید. همانطور که قبلا گفتیم، با هر احساسی، نیازی همراه است. اگر عزیز شما احساس ناراحتی دارد، به او دلداری و تسلی دهید بهطور مثال: او را در آغوش بگیرید. اگر شخص عصبانی است، به او کمک کنید که آنچه را که نیاز دارند به شما بگویند! به طور مثال: شاید آنها احتیاج به وقت تنهائی دارند، شاید احتیاج دارند که به آنها گوش داده شود. اگر آنها احساس شرم و یا نگرانی دارند، شما میتوانید به آنها احساس اطمینان و کمکهای عملی ارائه دهید.
قدم ۲:۲ نیاز عملی را برآورده سازید
و در آخر زمان مشکل گشایی و یا حل مسئله است! بیشتر اوقات وقتی ما با شرایط احساسی سختی روبرو میشویم بهجای درک کردن احساساتمان به فکر حل کردن مشکل و رأی مسئله میافتیم. دقت داشته باشید که شما با پَرش از دو مرحلهٔ اول در واقع دارید در مقابله حل کردن مشکل احساسی خود استقامت نشان میدهید. وقتی عزیزان شما احساسی را تجربه میکنند، شما به جای درک کردن آنها فقط راه حل ارائه میدهید، این کار فقط باعث کلافه شدن بیشتر آنها میشود. پس به یاد داشته باشید قبل از اینکه بخواهید به صورت عملی و با ارائه راه حل به عزیزانتان کمک کنید، اول از همه به آنها گوش دهید، سعی کنید آنها را درک کنید ، احساسات آنها را تصدیق کنید، و نیاز احساسی آنها را برآورده کنید.
نکات عملی:
یکی از نکات بسیار مهم در یادگیری مهارت مربیگری (کوچینگ) احساسات، اعتبار بخشیدن به احساس در افراد است. این کار باعث میشود، سیستم عصبی افراد آرام شود و احساس پذیرش در آنها را بالاتر رود. خیلی اوقات تصدیق و اعتبار بخشیدن به احساس یک شخص اینقدر تاثیر گذار است که شخص به کمک شما در مرحلههای بعدی نیازی نخواهد داشت. در واقع گاهی همین که افراد احساس کنند احساسشان درست است و مورد درک واقع شدند، خود به خود آرام میشوند و خودشان به راحتی نیازشان را تشخیص میدهند.
دقت داشته باشید، تصدیق کردنِ احساسات در دیگران در واقع یک روش جدید گفتاری و ارتباط است که در شروع ممکن است عجیب به نظر برسد. شما ممکن است در ابتدا عکس العملها یا جوابهایی از جمله:
” چرا حرف زدنت اینجوری شده؟
نه، تو نمیتونی منو درک کنی.
نه من ناراحت نیستم، عصبانی هستم!
سعی کنید از شنیدن این جملات دلسرد نشوید. همهٔ این عکس العملها در ابتدا نرمال و طبیعی است. به یاد داشته باشید که شما در حال یادگیری روش جدید گفتاری و ارتباطی هستید. سعی کنید با تکنیک سه دلیل، مدام مهارت تصدیق و اعتبار بخشیدن به احساسات در عزیزانتان را تمرین کنید تا این به شکل یک عادت برای شما در بیاید. با یادگیری این مهارت تجربه، طوفان احساسی عزیزانتان خیلی آرامتر و سریعتر سپری خواهند شد.
جملات زیر نمونههایی از عبارتهایی است که برای تصدیق و اعتبار احساسات دیگران میشود استفاده کرد:
- حق داری احساس …… داشته باشی چون …. ( ۳ دلیل)
- قابل درک است که چرا این احساس را داری چون…..(۳ دلیل)
- میتونم تصور کنم چرا این احساس…… اینقدر زیاد است چون ….. (۳ دلیل)
- میفهمم چرا اینطور احساس میکنی چون (۳ دلیل)