پیشگفتار:
اطاعت موضوعی بحث برانگیز است. بعضی از خانوادهها انتظار دارند که کودکانشان از آنها اطاعت کنند و آمادهاند تا وقتی که کودکان مرتکب اشتباهی میشوند، به آنها تعلیم دهند. بعضیها میخواهند کودکان همیشه از آنها اطاعت کنند! درغیراینصورت، با آسیب یا تنبیه شدید مواجه میشوند. بعضی از خانوادهها معتقدند که کودکان فقط باید از زندگی لذت ببرند و در خانهٔ خود و جامعه، مثل یک پرنده آزاد باشند. در نتیجه، کودکان با توجه به شرایط و نتیجهٔ انتخابهایشان تصمیم میگیرند که از بزرگترها اطاعت یا نااطاعتی کنند. برخی از کودکان همیشه از روی ترس اطاعت میکنند و برخی دیگر، نااطاعتی میکنند؛ چون هرگز در مورد درست و غلط بودن نتایج کارهایشان چیزی یاد نگرفتهاند.
دربارهٔ اطاعتکردن، روشها و نتایج مختلف زیادی وجود دارند. اما این روزها، اغلب اوقات اطاعت بهعنوان نشانهای از ضعف در نظر گرفته میشود. والدین میپرسند: «چرا ما باید از دیگران اطاعت کنیم؟ چرا نمیتوانیم در هر زمانی که میخواهیم، همان کسی باشیم که خودمان میخواهیم؟ چرا باید قوانینی برای کودکان و انتظاراتی از آنها داشته باشیم؟ کودکان خیلی کوچک و درمانده هستند، اینطور نیست؟ آنها فقط به محبت و مراقبت نیاز دارند تا در این دنیا رشد کنند. آزادی، کلیدِ رشد سالم آنهاست.»
اما پدر ما، خدایی که در آسمان است، در کلامش به فراوانی دربارهٔ اطاعت صحبت میکند. در عهدعتیق، داستانهای زیادی دربارهٔ اشخاص مطیع مطرح شده است که به ما نشان میدهند خدا چگونه بهخاطر اطاعتشان به آنها پاداش داد. همچنین، داستانهای زیادی دربارهٔ اشخاص نامطیع آورده شده که نشان میدهند با انتخاب مسیر نااطاعتی، چه اتفاقی برایشان افتاد.
البته ممکن است بگوییم که دوران عهدعتیق سپری شده و هیچ ارتباطی با دنیای امروز ما ندارد. اما، ما بهعنوان پیروان عیسی مسیح، باید ایمان داشته باشیم که این مطالب به همان اندازه برای ما مفید است که برای مخاطبین آن زمان. درست نیست که عهدعتیق را بیارزش بدانیم، زیرا حقایق بسیاری را بیان کرده و نمونههای بیشماری را به ما نشان میدهد. نمونههایی که در عصر حاضر نیز بر زندگی ما تأثیر میگذارند. عیسی میگوید که به این دنیا نیامده که شریعت را نابود کند (روش عهدعتیق)، بلکه آن را تأیید کند. (متی ۱۷:۵) همچنین، کتابمقدس به ما میگوید: «تمامی کتب مقدس الهام خداست و برای تعلیم و تأدیب و اصلاح و تربیت در پارسایی سودمند است.» (دوم تیموتائوس ۱۶:۳)
هر بخش، هدفی دارد و درسی را به ما میآموزد. پس ما باید دربارهٔ اطاعت به کودکان خود تعلیم دهیم. خدا در کلامش نمونههای زیادی به ما داده است. مانند ابراهیم که اطاعت کرد و سرزمین و قوم خود را رها کرد، موسی که اطاعت کرد و اسرائیلیها را از مصر خارج کرد، نوح که با وجود طعنه و تمسخر مردم محلی؛ یک کشتی بزرگ ساخت، و حتی عیسی که تا مرز رنج از پدر اطاعت کرد و بر روی صلیب جان داد. اطاعت برای خدا مهم است و برای ما برکاتی را با خود میآورد!
چه کسی میخواهد برکات خدا را از دست بدهد؟ من نمیخواهم، شما هم نمیخواهید و قطعاً کودکان هم نمیخواهند. پس بگذارید به کودکان خود تعلیم دهیم که خدا چه انتظاری از آنها دارد، بگذارید به آنها تعلیم دهیم که چگونه اطاعت کنند، بگذارید از آنها انتظار داشته باشیم که اطاعت کنند و بهخاطر انجام این کار به آنها پاداش دهیم! اطاعت در پادشاهی خدا مهم است. بگذارید که این پادشاهی را برای کودکان خود باز کنیم؛ چون به آنها نیز تعلق دارد (متی ۱۴:۱۹). بگذارید که مانع آنها نشویم! خدا بهخاطر انجام این کار به شما و به آنها برکت خواهد داد!
نگاهی به کتابمقدس:
پیدایش ۱:۶-۱۷:۹
آیهٔ کلیدی:
پیدایش ۹:۶ «نوح مردی بود پارسا و در روزگار خویش بیعیب. نوح با خدا راه میرفت.»
مفهوم کلیدی:
وقتی ما، فرزندان محبوب خدا، او را محبت کرده و از او اطاعت میکنیم، او از ما خوشحال شده و بهخاطر این اطاعت، ما را برکت میدهد.
اهداف درس (دانستن، احساسکردن، انجامدادن):
۱- بدانند که نوح، مردی بود پارسا که از خدا اطاعت کرد و به همین دلیل، خدا او را از سیل بزرگی که همهٔ چیزهای روی زمین را نابود کرد، محافظت کرد. او با نوح عهدی بست که نشانهٔ آن یک رنگینکمان بود.
۲- احساس کنند که آنها هم میتوانند با دوستداشتن خدا و اطاعتکردن از وی، او را خوشحال کنند.
۳- راههایی را برای اطاعت از خدا پیدا کرده، تلاش کنند که هر روز این کار را انجام دهند.
وسایل مورد نیاز:
– کتاب مقدس
– خوراکی
– کیسه/ سبد هدایا
– سرودهای پرستشی کودکانه
– کارتهایی برای یادداشتکردن، مداد
– کارتهای تصاویر داستان خانوادهٔ نوح و کشتی
– الگوی کشتی نوح، چوبهای مخصوص کاردستی، ماژیک، چسب
– کارتهای داستان نوح
– وایت بُرد (تخته سفید) یا کاغذ، ماژیک
– تصویر واقعی از سیلهایی که در دنیا اتفاق افتاده است
خوشامدگویی:
– سرود خوشامدگویی (سرود مربوط به این قسمت و قسمتهای دیگر، برای دانلود در آخر همین صفحه قرار داده شدهاند.)
- خوراکی: خوراکیهایی را به بچهها بدهید که نیاز به تمیزکاری بعد از خوردن نداشته باشند. مانند آبمیوه و بیسکویت. زمانی را برای خوردن خوراکیها تعیین کنید: مثلاً ۱۰ دقیقه.
- زمان گفتگو: با بچهها دربارهٔ هفتهای که داشتند صحبت کنید. از آنها بپرسید چه کارهایی کردند، چه احساسی داشتند و… . نشان دهید که به آنها اهمیت میدهید.
- درس هفتۀ گذشته را پیگیری کنید.
پرستش و هدیه:
– سرودهایی دربارهٔ نوح یا اطاعت.
– جمعآوری هدایا (به یک سبد یا کیسه برای جمعآوری هدایا نیاز دارید. به آنها بگویید که این هدایا را بهعنوان پرستشی برای خدا جمعآوری میکنید و آن را برای کمک به دیگران استفاده خواهید کرد.)
رمز قدرت خدا
اطاعت از خداوند رمز قدرت ماست | در هر توفان و سختی خدا محافظ ماست | |
خداوند پدر ماست ما فرزندانشیم | همگی مانند نوح گوش به فرمانشیم (۲بار) | |
یک روز خدا به نوح گفت: «قراره توفان بیاد | از آسمون بارون و روی زمین سیل بیاد | |
باید که تو بسازی یک کشتی غولآسا | میخوام نجات بدم من فرزندان خدا را | |
نه تنها خونوادت حتی حیوونا رو | گاو و اسب و زرافه حتی پرندهها رو | |
وقتی کشتی رو ساختی حیوونا را صدا کن | اونها رو چندتاچند تا سوار کشتی بکن» | |
اطاعت از خداوند رمز قدرت ماست | در هر توفان و سختی خدا محافظ ماست | |
خداوند پدر ماست ما فرزندانشیم | همگی مانند نوح گوش به فرمانشیم | |
اطاعت از خدا کرد نوح پسراشو صدا کرد | دستبهدست هم دادن کشتی رو با هم ساختن | |
همه تو کشتی بودن وقتی که توفان اومد | یه جای امنی بودن اون سیل خروشان اومد | |
بعد از چهلشبانهروز بارون دیگه نبارید | آسمون آبی شد و رنگین کمون در اومد | |
کشتی به خشکی رسید همه اومدن بیرون | خدا رو پرستیدن خوشحال و شاد و خندون |
دعا برای درس:
درس را با دعا شروع کنید. خدا را بهخاطر همهٔ حیواناتی که سالیان پیش آفریده است، شکر کنید. او را شکر کنید که به ما اهمیت میدهد و آنقدر ما را دوست دارد که از ما در برابر آسیبها محافظت میکند. امروز درحالیکه یاد میگیرند خدا چگونه نوح را از نابودی نجات داد، از خدا بخواهید که به آنها کمک کند تا درک کنند که او چقدر آنها را دوست دارد و به آنها اهمیت میدهد و در نتیجه ما را نجات میدهد.
قلاب (جلب توجه آنها):
بگویید: «میتونین اسم چند تا از حیوونایی رو که میشناسین به من بگین؟ ( اجازه دهید که پاسخ دهند و درحالیکه این اسامی را به شما میگویند، آنها را روی کارت بنویسید.) خیلی خُب، میدونین چه صدایی از خودشون درمیارَن؟ (اجازه دهید که پاسخ دهند.) خیلی خوبه. شما حیوونا رو خوب میشناسین! حالا یه بازی داریم. اسمش معما یا پانتومیم حیواناته (توضیح بدهید و اگر بچهها مفهوم آن را نمیدانند، به آنها نشان بدهید). آمادهاین؟ ( اجازه دهید که پاسخ دهند.) بیاین با هم بازی کنیم.»
«کی دوست داره که داوطلب بشه؟ (منتظر شوید که پاسخ بدهند. اگر خجالت میکشند که بازی کنند، تأکید کنید که همهٔ ما با صداها و کارهای خندهدار نمایش اجرا میکنیم، همهٔ ما با هم کارهای مسخره انجام میدهیم. اجازه ندهید که در کلاستان دیگران را مسخره کنند.) باشه، عالیه، بیا اینجا (برای شروع یکی از بچهها را انتخاب کنید). حالا، من میخوام یه کارت بهت نشون بدم. نمیتونی به دوستات بگی که این چه حیوونیه، باشه؟ (اجازه دهید که پاسخ دهد.) فقط میتونی نمایش اجرا کنی و اونا باید حدس بزنن. آمادهاین؟ (اجازه دهید که آماده شوند.) ۱، ۲، ۳، شروع کن!»
(اجازه بدهید که کودک پانتومیم آن حیوان را اجرا کند و بچههای دیگر حدس بزنند. برای اینکه هرجومرج کمتری داشته باشید، از آنها بخواهید که برای پاسخدادن، دست خود را بلند کنند. فقط کسانی که دستشان را بلند کردهاند، اجازه دارند جواب دهند. سعی کنید به همهٔ کسانی که میخواهند بازی کنند، این فرصت را بدهید، اما مجبورشان نکنید. ایجاد اعتمادبهنفس و حفظ آن، کلید کار است؛ چون اعتماد بچهها را جلب میکند.)
بگویید: «آفرین به همه! خیلی خوب نمایش حیوونا رو اجرا کردین! من عاشقِ حیوونا هستم، شما چطور؟ حیوون مورد علاقهٔ شما چیه؟ (اجازه دهید که پاسخ دهند.) من … دوست دارم (به آنها بگویید که شما چه حیوانی را دوست دارید). من خیلی خوشحالم که خدا خیلی وقت پیش، حیوونا رو آفرید. میدونستین که چند سال بعد از آفرینش حیوونا، سیلی اومد که میتونست همهٔ حیوونا و آدما رو از بین ببره؟ بله، این اتفاق افتاد. اما خدا از حیوونا و خانوادهٔ نوح محافظت کرد و بهخاطر همین امروز ما اینجا هستیم. جالبه، مگه نه؟»