پیشگفتار:
دنیایی که در آن زندگی میکنیم، مملو است از قوانین. بعضی از آنها خوب هستند و بعضی دیگر [آنطور که باید]، خوب نیستند. گاهی اوقات ما فقط میخواهیم بجنگیم و با نااطاعتی از این قوانین، طبق ارادۀ خودمان عمل کنیم. درپیشگرفتن این رویه، باعث بینظمی در زندگیمان میشود. خانواده، دوستان یا حتی دولت ما بالاخره متوجه میشوند و شدیداً با ما برخورد خواهند کرد. درست زمانی که فکر میکنیم دیگر بهاندازۀ کافی قوانین را تحمل کردهایم، ناگهان در کتاب خروج در کتابمقدس با «قوانین» بیشتری روبهرو میشویم که باید از آنها اطاعت کنیم. چگونه میتوانیم همهٔ آنها را نگه داریم؟ بهنظر میرسد زندگی ما شامل خروارها قانون است که بر روی هم تلنبار شدهاند. بهراستی، چه زمانی از این قوانین آزاد خواهیم شد؟
در واقع، خدا نمیخواهد با قوانین باری سنگین بر دوش ما بگذارد. او میداند که بهخاطرسپردن آنها دشوار است و این قوانین میتوانند ما را بهسوی شریعتگرایی سوق دهند، چیزی که او اصلاً دوست ندارد. پس وقتی عیسی به زمین آمد، ۱۰ فرمانی را که در خروج داده شده بود، به این شکل خلاصه کرد: «خدای خود را با تمامی دل، جان، قوت و فکر خود محبت کن، و همسایۀ خود را همچون خویشتن محبت کن.» این بار سنگینی بر دوش ما نمیگذارد، درست است؟ البته که ما ایمانداران میخواهیم از خدا اطاعت کنیم و نشان بدهیم که او را دوست داریم و این با محبت به دیگران انجام میشود. قطعاً لازم نیست که کتابمقدس را بسیار جستجو کنیم تا بیاموزیم که چگونه این کار را در عمل اجرا کنیم (لوقا ۶:۳۱: «با مردم همانگونه رفتار کنید که میخواهید با شما رفتار کنند»). پس همانطور که میبینید، اگر ما از دو فرمان یا قانون خلاصۀ عیسی اطاعت کنیم، در واقع از ۱۰ فرمان یا قوانینی که در خروج مطرح شدهاند نیز اطاعت کردهایم. به همین سادگی!
تنها هدف خدا از ارائۀ این دستورالعملها، این است که به ما کمک کند: نخست آنکه، بدانیم چگونه او را خوشحال کنیم و دوم آنکه، بدانیم چگونه زندگی راحتتر و آرامتری بر زمین داشته باشیم. هر چه باشد، او همهچیز را میداند. او از آینده آگاه است، از گذشته نیز آگاه است و از زمان حال نیز. او این قوانین یا فرمانها را برای کمک به ما وضع کرده تا از اشتباهات گذشته یا آیندۀ ما انسانها، جلوگیری کند. او میخواهد لذتبردن ما از یک زندگی مملو از آرامش و هماهنگی را ببیند. این زمانی میسر میشود که ما خدا و همسایهمان را محبت کنیم. پس اجازه ندهیم که این دستورالعملها برای ما طاقتفرسا شوند. بیایید آنها را بپذیریم تا بتوانیم از طرف پدر مهربانمان برکت فراوان یابیم، چنانکه او مطابق وعدهاش، همۀ مطیعان خود را برکت میدهد.
بیایید فرصت دریافت برکت خدا را از کودکانمان نگیریم. کودکان اشتیاقی طبیعی برای اطاعت و انجام کار درست دارند، اما بهطور طبیعی نمیدانند چگونه اطاعت کنند. آنها بهطور طبیعی نمیدانند چه چیزی درست یا غلط است؛ یا چگونه دیگران یا خدا را خوشحال کنند. آنها باید از ما یاد بگیرند که چگونه این کارها را انجام دهند. به همین دلیل، باید داستان موسی و قوم اسرائیل در بیابان را به آنها بیاموزیم. آنها نیاز دارند ۱۰ فرمان خدا و ۲ فرمان خلاصۀ عیسی را بدانند. قطعاً بعضی از این فرمانها تا زمانی که بچهها بزرگتر شوند، در زندگیشان کاربردی نخواهد داشت، اما چرا الان باید مانع از آگاهیشان از اطاعت خدا و دیگران شویم؟ چرا نگذاریم بدانند که چگونه باید محبتشان را به دیگران نشان دهند تا خدا را خوشحال کنند؟ اشتیاق درونی آنها این است که دیگران را خوشحال کنند. بیایید این فرصت را به آنها بدهیم. سپس، درحالیکه بزرگ میشوند، زمان زیادی خواهند داشت که آنها را بهکار ببرند!
نگاهی به کتابمقدس:
خروج ۱۵:۲۲-۱۷:۷، خروج ۱۹:۱-۲۰:۲۱، خروج ۲۴:۱-۱۸، لوقا ۱۰:۲۵-۳۷
آیهٔ کلیدی:
لوقا ۱۰:۲۷: «خداوند خدای خود را با تمامی دل و با تمامی جان و با تمامی قوت و با تمامی فکر خود محبت نما؛ و همسایهات را همچون خویشتن محبت کن.»
مفهوم کلیدی:
خدا ما را دوست دارد و دستورالعملهایی به ما داده به ما کمک کند. بزرگترین دستورالعملهای او در این ۲ فرمان خلاصه میشوند: «خداوند را محبت کن و دیگران را محبت کن.» وقتی اطاعت میکنیم، از وعدۀ او که یک زندگی پر از برکت است، برخوردار میشویم
اهداف درس (دانستن، احساسکردن، انجامدادن):
۱- بدانند خدا به نیازهای قوم اسرائیل اهمیت داد و چون آنها را دوست داشت، ۱۰ فرمان را بهآنها داد. این در ۲ قانون عیسی خلاصه شد و برای ما نیز هستند تا از آنها اطاعت کنیم.
۲- احساس کنند که قوانین برای یک زندگی پُربرکت، مهم هستند و با دانستن اینکه چهطور میتوانند خدا را خوشحال کنند، احساس آسایش و راحتی کرده و مشتاق خوشحالکردن خدا باشند.
۳- راههایی را بیابند که بتوانند اطاعت خود از این فرمانها (قوانین) را نشان داده، متعهد شوند که آنها را در زندگیشان بهکار ببرند.که برای رهاییشان بهکار میبرد، تشخیص دهند و به او اعتماد کنند.
وسایل مورد نیاز:
– کتابمقدس
– کیسه/ سبد هدایا
– خوراکی
– سرودهای پرستشی کودکان
– تختۀ سفید (وایت بُرد) یا کاغذ، ماژیک، چسب، کاغذ سفید
– کارتهای تصویری داستان موسی و ده فرمان
– تصاویر نشانههای گوناگونی که در دنیای اطراف ما هستند. همۀ اینها باید قوانینی را نشان بدهند که به ما کمک میکنند در امنیت باشیم؛ یا به طریق دیگری به ما کمک میکنند.
– بازیهایی که بر روی تخته یا کاغذ انجام شوند و شرکتکنندگان باید برای موفقیت در آن، از قوانین اطاعت کنند.
خوشامدگویی:
– سرود خوشامدگویی (سرود مربوط به این قسمت و قسمتهای دیگر، برای دانلود در آخر همین صفحه قرار داده شدهاند.)
– خوراکی: خوراکیهایی را به بچهها بدهید که نیاز به تمیزکاری بعد از خوردن نداشته باشند. مانند آبمیوه و بیسکویت. زمانی را برای خوردن خوراکیها تعیین کنید: مثلاً ۱۰ دقیقه.
– زمان گفتوگو: با بچهها دربارهٔ هفتهای که داشتند صحبت کنید. از آنها بپرسید چه کارهایی کردند، چه احساسی داشتند و… . نشان دهید که به آنها اهمیت میدهید.
– در مورد درس هفتهٔ گذشته از آنها سؤال کنید.
پرستش و هدیه:
– سرودهایی دربارۀ محبت خدا، تدارکات خدا، فرمانهای خدا، موسی
– جمعآوری هدیهٔ بچهها (به یک سبد یا کیسه برای جمعآوری هدایا نیاز دارید. به آنها بگویید که این هدایا را بهعنوان پرستشی برای خدا جمعآوری و برای کمک به دیگران استفاده میکنید.)
خدا را محبت کن
قوم خدا تو بیابون شده بودند خسته و سرگردون | اما خدا هدایت کرد در آتش و ابر به شکل ستون | |
تشنه بودند، گرسنه بودند با خستگی رفتند همه پیش موسی | گله کردند، چرا ما رو آوردی اینجا تو مصر داشتیم آب و غذا | |
با معجزات فراهم کرد آب و غذا برای قوم خود خدا | شبانگاهان پوشیده شد اردوگاه از بلدرچینهای بیشمار | |
از آسمان بارید خدا نان منا که نمیرند از گرسنگی | حک شده بود این فرمانها بر روی دو لوحهٔ سنگی زیبا | |
دوست داشت خدا قوم خود را ده فرمان را داد به موسی بر کوه سینا | با اطاعت از این احکام خدای ما میده برکات بسیار | |
این ده فرمان حکم خداست برای ما که خدا رو کنیم خشنود | گفت یکی رو میشناسه که پرستار اون باشه) ۲ بار | |
(با تمامی دل و جان با تمام فکر و توان | خداوند خدای خود را محبت بنما این | |
و همسایهٔ خودت را دوست داشته باش مثل خودت | است فرمان بزرگ که عیسی گفته به ما) ۲ |
دعا برای درس:
درس را با دعا شروع کنید. خدا را شکر کنید بهخاطر قوانینی (فرمانهایی) که به ما داده؛ چون به ما کمک میکنند خدا را خوشحال کنیم و امروز بر زمین، زندگی پُربرکتی داشته باشیم. برای اطاعت از آنها، از او کمک بطلبید.
قلاب (جلب توجه آنها):
بگویید: «امروز چند تا عکس با خودم آوردم. عکس نشونههای مختلفی که تو دنیای اطرافمون میبینیم. چه نشونههایی رو قبلاً دیدین؟ (اجازه دهید پاسخ دهند.) بله، من هم اونا رو دیدم. خُب، بیاین به این نشونههایی که من دارم نگاه کنیم. میتونین بهم بگین معنیشون چیه؟ (کارتها را یکییکی نشان داده و بپرسید که چه مفهومی دارند.) شما خیلی خوب قانونهایی که این نشونهها نشون میدن رو میشناسین. پس بازی امروز باید براتون خیلی آسون باشه.
حالا میخوام این نشونهها رو بالا بگیرم و همۀ شما با پانتومیم، نشون بدین که اینا چی هستن، اما چون از قبل میدونیم که چی هستن، پس لازم نیست که حدس بزنین. فقط میخوایم ببینیم که چقدر خوب میتونین اون رو نشون بدین. آمادهاین که بازی کنین؟ (اجازه دهید پاسخ دهند.) خیلی خُب حالا تو یه صف بایستین تا بتونم همهتونو خوب ببینم (اجازه بدهید جلوی شما و اگر امکان دارد، کنار دیوار صف بکشند).
حالا بیاین شروع کنیم (کارتها را یکییکی نشان داده و اجازه دهید که مفاهیم را با حرکات و حالتهای چهره و بدن نشان دهند). خیلی جالب اینا رو نشون دادین. چقدر شماها باهوشین! آفرین! حالا بد نیست یه کم استراحت کنین! بیاین بشینین (اجازه بدهید در جایی که قبلاً نشسته بودند بنشینند). خیلی جالبه که با نشونههای زیادی که هر روز میبینیم، بازی کنیم. این نشونهها قوانینی هستن که به ما کمک میکنن تا بدونیم چطور در امنیت بمونیم، مگه نه؟ (اجازه دهید پاسخ دهند.)
توی داستان امروز از کتابمقدس، خدا به قومش یه سری قوانین میده. به این قوانین میگیم «فرمانها». این فرمانها روی نشونههایی مثل اونایی که دیدین، نوشته نشده بودن، اما اونا هم به مردم کمک میکردن که تو امنیت باشن و با خوشحالی زندگی کنن. هم اینکه اونا به مردم کمک کردن که بفهمن چطوری میشه خدا رو خوشحال کرد. این هم مهمه، مگه نه؟ (اجازه دهید پاسخ دهند.) شما کدوم از این قانونها یا فرمانهایی که خدا داده رو میشناسین؟ (اجازه دهید پاسخ دهند.) خب، بذارین ببینیم که این فرمانها توی داستان امروز ما هستن یا نه.»