پیشگفتار:

همۀ ما باور داریم که گناه، بسیار بد است. اما چه چیز دیگری دربارۀ گناه می‌دانیم؟ می‌دانیم که وقتی گناه می‌کنیم، خدا از ما خوشحال نخواهد شد. و البته که می‌دانیم اگر می‌خواهیم دوباره در جایگاه درستی با خدا باشیم، باید نزد خدا به گناهانمان اعتراف کنیم. شاید حتی فکر کنیم که دربارۀ چیزهایی که گناه محسوب می‌شوند یا نمی‌شوند، دانش زیادی داریم. پس چه حقایق دیگری برای آموختن در مورد گناه وجود دارند؟ این یک حقیقت است که گناهان ما، هرگز پنهان نمی‌مانند. بله، شاید فکر کنیم تا زمانی که آنها را نزد خدا اعتراف نکرده‌ایم، او از آنها آگاه نیست، اما این حقیقت ندارد. خدا از همان لحظۀ نخست که به گناه فکر می‌کنیم، از آن آگاه است. هرچه باشد، او کسی است که قلب‌های ما را می‌کاود و همه‌چیز را می‌داند. اما دیگران چطور؟ آیا آنها هم می‌توانند از کارهای نادرست ما آگاه شوند؟ بله، می‌توانند. آنها خبردار می‌شوند، چون گناه، عواقبی دارد و این عواقب بر زندگی ما و دیگران تأثیر می‌گذارند. شاید پیش از ارتکاب گناه، آرامش و آسایش زیادی داشته باشیم، اما بعد، چون می‌دانیم چه کرده‌ایم، زودرنج و تندمزاج می‌شویم. عواقب گناهان ما آشکارتر از آن است که تصور می‌کنیم. دیر یا زود، عواقب گناه به سراغمان خواهند آمد. عَخان زمانی به این موضوع پی برد که از دستورالعمل‌های یوشع نااطاعتی کرد، یعنی از دستورالعمل‌هایی که از جانب خدا داده شده بودند تا هیچ‌چیز وقف‌شده‌ای از شهر اریحا برداشته نشود. می‌بینید، درست بعد از اینکه بعضی از این چیزها را برداشته و در چادرش پنهان کرده بود، قوم اسرائیل دیگر در مبارزاتشان پیروز نمی‌شدند. به‌خاطر گناه عَخان، برکت خدا از بین آنها رفته بود. بنابراین، ما باید تصمیم بگیریم که آیا می‌خواهیم مانند عخان گناهانمان را پنهان کنیم و اجازه بدهیم بر زندگی اطرافیانمان تأثیر منفی بگذارند؟ قطعاً این‌طور نیست. در عوض، بیایید تصمیم بگیریم کاری را انجام دهیم که عخان بعد از آن انجام داد. بیایید تصمیم بگیریم به گناهانمان در نزد خدا اعتراف کنیم و بعد شاهد باشیم که خدا چقدر سریع بازمی‌گردد تا زندگی اطرافیان ما را به شکل فوق‌العاده و زیبایی برکت دهد. بیایید به شکل مثبت بر زندگی اطرافیانمان تأثیر بگذاریم. به همین سادگی! بیایید به کودکان خود نیز این کار را آموزش دهیم. آنها بعد از یاد‌گرفتن این داستان، قطعاً نسبت به چگونگی تأثیر کارهای‌شان بر دیگران، آگاهی بیشتری خواهند داشت. این تشویقشان خواهد کرد که وقتی در آینده تصمیماتی را می‌گیرند، بیشتر فکر کنند و زمانی که می‌خواهند کارهای درست یا غلط انجام دهند، فقط به خودشان فکر نکنند. در آن زمان، به فکر دیگران نیز خواهند بود. بهتر از همه اینکه، وقتی هر روزه برای انجام کاری که خدا درست می‌داند انتخاب می‌کنند، زندگیِ پر از برکات بزرگ او را تجربه خواهند کرد. چه کسی می‌خواهد آنها را از چنین چیزی بازدارد؟


نگاهی به کتاب‌مقدس:

یوشع ۷‏:‏۱ – ۸‏:‏۳۵

آیهٔ کلیدی:

ارمیا ۱۶‏:‏۱۷، «زیرا چشمانم بر تمامی راه‌های ایشان است؛ آنها از نظرم پنهان نیست و نه تقصیر ایشان از چشمانم پوشیده.»

مفهوم کلیدی:

وقتی کار اشتباهی می‌کنیم، خدا از آن آگاه است و زمانی که در گناه هستیم، نمی‌تواند ما را برکت دهد. این بر زندگی و اطرافیانمان تأثیر منفی می‌گذارد. بنابراین، بهتر است به گناهانمان اعتراف کنیم تا بتوانیم در آرامش با دیگران زندگی کنیم و توسط خدا برکت بیابیم.

اهداف درس (دانستن، احساس‌کردن، انجام‌دادن):

۱- بدانند عخان از دستورات خدا اطاعت نکرد و سعی کرد آن را پنهان کند، اما خدا از گناه عخان آگاه بود و به‌خاطر آن نتوانست قوم اسرائیل را در جنگ برکت دهد.
۲- احساس ناراحتی کنند از اینکه چطور گناه و انجام کارهای نادرست بر دیگران تأثیر منفی می‌گذارد، برای کارهایی که در گذشته کرده‌اند، احساس پشیمانی کنندو در آینده کارهای درست را انجام دهند.
۳- کارهای نادرست خود و تأثیر آن بر دیگران، و همچنین کارهای درست خود و تأثیر آن بر دیگران را تشخیص دهند.

وسایل مورد نیاز:

– کتاب‌‌مقدس
– کیسه/ سبد هدایا
– خوراکی
– سرودهای پرستشی کودکان
– تختۀ سفید (وایت بُرد) یا کاغذ، ماژیک، چسب، کاغذ سفید
– مکعب داستان عخان و پنهان‌کردن گنج (الگو و توضیحات در فعالیت‌های مربوط به بخش کتاب است.)
– کاسه، آب‌نبات‌های بدون بسته‌بندی (یک آب‌نبات برای هر نفر)، چند آب‌نبات اضافه
– یک لیوان نوشابه مشکی و چند عدد دکمه
– الگوی چادر بر روی کاغذ محکم، وسایل رنگ‌آمیزی، قیچی، کاغذهای دیگری برای چسباندن بر روی آن و یک پرچم که روی آن نوشته شده: «من گناهانم را نزد خدا اعتراف خواهم کرد تا همه برکت بیابند.»

خوشامدگویی:

– سرود خوشامدگویی (سرود مربوط به این قسمت و قسمت‌‌های دیگر، برای دانلود در آخر همین صفحه قرار داده شده‌اند.)
– خوراکی: خوراکی‌هایی را به بچه‌ها بدهید که نیاز به تمیزکاری بعد از خوردن نداشته باشند. مانند آب‌میوه و بیسکویت. زمانی‌ را برای خوردن خوراکی‌ها تعیین کنید: مثلاً ۱۰ دقیقه.
– زمان گفت‌وگو: با بچه‌ها دربارهٔ هفته‌ای که داشتند صحبت کنید. از آنها بپرسید چه کارهایی کردند، چه احساسی داشتند و… . نشان دهید که به آنها اهمیت می‌دهید.
– در مورد درس هفتهٔ گذشته از آنها سؤال کنید.

پرستش و هدیه:

– سرودهایی دربارۀ گناه، گناه عخان، اعتراف، بخشش، آگاهی خدا
– ‬جمع‌آوری هدیهٔ بچه‌ها (به یک سبد یا کیسه برای جمع‌آوری هدایا نیاز دارید. به آنها بگویید که این هدایا را به‌عنوان پرستشی برای خدا جمع‌آوری و برای کمک به دیگران استفاده می‌کنید.)

سرانجام گناه

فایلعمل
درس ۲۲_ سرانجام گناه.mp3دانلود 
GKFK_L22.pdfدانلود 

 
اگر با رفتار ما خداوند نشه خوشحال یعنی تو کار ما هست حتماً یه جایی اشکال
باید که با اعتراف نشیم اسیر گناه دور بشیم از حُقهٔ شیطون آب‌زیر‌کاه
درست مثل مردی که وسوسهٔ طلا شد با حیله و با نیرنگ صاحب یک ردا شد
از دستور خداوند عَخان اطاعت نکرد گوش هم نکرد به یوشع از اون حمایت نکرد
به‌خاطر گناهش همه مجازات شدن برکت خدا رفت یار مکافات شدن
دیگه تو هر نبردی فقط شکست می‌خوردن از دشمنا توی جنگ دائم رودست می‌خوردن
هر چند عَخان یه روزی آخر شدش پشیمون اما واسه گناهش از بین قوم شد بیرون
شاید که ما فک کنیم گناه ما می‌تونه مخفی بمونه سال‌ها یا که کسی ندونه
کاشکی یادمون باشه که خدا همیشه با ماست می‌بینه و می‌دونه هر چیزی تو فکر ماست

دعا برای درس:

درس را با دعا شروع کنید. خدا را شکر کنید که در میان تمام چالش‌ها و موانعی که با آن روبه‌رو می‌شویم، همیشه با ماست. از خدا بخواهید به ما شجاعت و قوت بدهد تا به جلو حرکت کرده و هر کاری که او از ما می‌خواد، انجام دهیم، حتی وقتی احساس می‌کنیم که غیرممکن است.

قلاب (جلب توجه آنها):

بگویید: «امروز من یه کاسه آب‌نبات دارم. آب‌نبات دوست دارین؟ (اجازه دهید پاسخ دهند.) چه خوب. فکر کردم بهتره درس امروزمون رو با این آب‌نبات‌های خوشمزه شروع کنیم. توی این کاسه برای هر کدوم از شما آب‌نبات هست و می‌خوام که هر کدومتون یه آب‌نبات بردارین. (کاسه را دور کلاس بچرخانید. اگر کسی بیش از یکی برداشت، چیزی نگویید، چون این نکتۀ مورد نظر این فعالیت است.)» اگر بچه‌ها بیش از یک آب‌نبات بردارند، آب‌نبات کافی برای همه نخواهد بود. بنابراین بگویید: «چه عجیب! من به اندازهٔ همتون آب‌نبات توی این کاسه گذاشته بودم، پس چرا به همه نرسید؟ (اجازه دهید پاسخ دهند.) کسی بیشتر از یه‌دونه برداشت؟ (اجازه دهید پاسخ دهند.) این‌طور به‌نظر می‌رسه. حالا بقیه دیگه آب‌نبات ندارن! این باعث می‌شه چه احساسی بکنین؟ (اجازه دهید پاسخ دهند.) حالا باید چی‌کار کنیم؟ (اجازه دهید پاسخ دهند.) باید بگیم متأسفیم که به فکر بقیه نبودیم و اگه آب‌نباتی برامون باقی مونده، باید اونا رو به دیگران بدیم، درسته؟ (اجازه دهید پاسخ دهند.) کی آب‌نبات اضافه؟ (اجازه دهید پاسخ دهند.)» اگر تقسیم کردند، بگویید: «عالیه. ممنون که تقسیم کردی.» و اگر نکردند، بگویید: «خب، من چند تا آب‌نبات دیگه دارم و به کسایی می‌دم که هیچ آب‌نباتی ندارن. (آب‌نبات‌های خود را به آنها بدهید و از آنها بپرسید که این باعث می‌شه چه احساسی بکنی؟ (اجازه دهید پاسخ دهند.)» اگر بچه‌ها آب‌نبات‌های بیشتری برنداشتند، آب‌نبات کافی برای همه خواهد بود. در این صورت بگویید: «وای، همۀ شما واقعاً عالی آب‌نبات‌ها رو تقسیم کردین. خیلی بهتون افتخار می‌کنم. اگه بیشتر از یه آب‌نبات برمی‌داشتین، به بچه‌هایی که آخر بودن، هیچ آب‌نباتی نمی‌رسید و خیلی ناراحت می‌شدن. حالا می‌تونیم خوشحال باشیم، چون کار خوبی که انجام دادیم و باعث شد که همه از یه آب‌نبات خوب و شیرین لذت ببرن.» در هر دو صورت این‌طور ادامه بدهید: «این جالب نیست که چقدر کار ما روی دیگران تأثیر می‌ذاره؟ (اجازه دهید پاسخ دهند.) خب، امروز می‌خوایم از داستان یه مرد توی کتاب‌مقدس یاد بگیریم که این درس رو از راه سختش یاد گرفت. دوست دارین بیشتر بدونین؟ (اجازه دهید پاسخ دهند.) عالیه. بیاین شروع کنیم…»

دانلود سرودها

فایلعمل
سرود-خوش‌آمدگویی.mp3دانلود 
سرود-قلاب.mp3دانلود 
سرود-کتاب.mp3دانلود 
سرود-ببین.mp3دانلود 
سرود-ببر.mp3دانلود 
سرود-خداحافظی.mp3دانلود 

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.