چرا مسیحیت عهدجدید، مسیحیت تندرستی و کامیابی و ثروت نیست؟ برای دانستن جواب، قسمت قبل را بخوانید.
وعدههایی همانند وعدههای شیطان!
آری، قطعاً مسیحیتی که خداوندْ عیسی و رسولانش ترویج میکردند، مسیحیت تندرستی و کامیابی نبود! ایشان برای جلب مردم به آنان وعدهٔ تندرستی و ثروت و کامیابی نمیدادند، اما کسی بود که این وعدهها را میداد! شیطان، آنگاه که خداوندْ عیسی را وسوسه میکرد، وسوسههای خود را در قالب سه وعده به او عنوان کرد. نخستین وسوسهاش در قالب «قدرت» تجلی نمود. او میخواست عیسی را به استفاده از قدرتش تشویق کند تا نیازهای جسمیاش برآورده شود. او گفت: «اگر پسر خدایی، به این سنگها بگو تا نان شوند.» (متی ۴: ۳)
وسوسهٔ دوم او در قالب وعدهٔ «تندرستی» نمایان شد. شیطان نیز با استفادهٔ نادرست از عهدعتیق، به عیسی وعدهٔ سلامتی و تندرستی داد! گفت: «اگر پسر خدایی، خود را به زیر افکن، زیرا نوشته شده است که دربارهٔ تو به فرشتگان خود فرمان خواهد داد و آنها تو را بر دستهایشان خواهند گرفت، مبادا پایت به سنگی برخورَد.» (متی ۴: ۵-۶)
و بالاخره، وسوسهٔ سوم در قالب وعده به برخورداری از ثروت و شهرت نمودار گشت. «دیگر بار ابلیس او را بر فراز کوهی بسبلند برد و همهٔ حکومتهای جهان را با تمام شکوه و جلالشان به او نشان داد و گفت: ’اگر در برابرم به خاک افتی و پرستشم کنی، این همه را به تو خواهم بخشید‘» (متی ۴: ۸-۹). اما عیسی نه این وعدهها را پذیرفت و نه خودش چنین وعدههایی به مردم داد. عیسی نه چنین انجیلی را پذیرفت و نه آن را ترویج داد. من و شما کدام انجیل را انتخاب میکنیم؟ من و شما کدام مسیحیت را بر میگزینیم؟
«مسیحیتِ» کتابمقدس: راه صلیب
کتابمقدس چه نوعی مسیحیتی را تعلیم میدهد؟ راه و روش مسیح چگونه است؟ پیام انجیل چیست؟
بر اساس آیات مختلف عهدجدید و شیوه زندگی و خدمت رسولان و مسیحیان اولیه، میتوان با قطع و یقین گفت که مسیحیت کتابمقدس، مسیحیت صلیب و زحمت است. مسیح بر روی صلیب بر گناه و شیطان پیروز شد. ما اینک در پیروزی او شریک هستیم، اما «نه بهطور مطلق»؛ ما از قدرت گناه آزاد شدهایم، اما «نه بهطور مطلق»؛ ما در شادی او شریک شدهایم، اما «نه بهطور مطلق»؛ ما در او از شفای جسم برخورداریم، اما «نه بهطور مطلق»؛ ما… ما هنوز در جسم و در دنیایی سقوط کرده زندگی میکنیم و اثرات انسانیت کهنه هنوز در ما هست. «کمال» زمانی در ما تحقق خواهد یافت که سَرور پرجلال ما باز گردد و فرمانروایی خدا را برقرار سازد. آنگاه همه چیز برای ما مطلق خواهد بود.
تا آن زمان، مشکلات برای ما وجود خواهند داشت، اما پیروزی نهایی از آن مسیح است (یوحنا ۱۶: ۳۳). مسیح هیچگاه وعده نداد که پیروانش در این جهان از هر رنجی رها خواهند بود؛ بلکه بر عکس در متی ۷: ۱۳-۱۴فرمود: «از در تنگ داخل شوید، زیرا فراخ است آن در و عریض است آن راه که به هلاکت منتهی میشود و داخلشوندگانِ به آن بسیارند. اما تنگ است آن در و سخت است آن راه که به حیات منتهی میشود و یابندگان آن کماند.» در موقعیتی دیگرنیز فرمود: «اگر کسی بخواهد مرا پیروی کند، باید خود را انکار کرده، هر روز صلیب خویش بر گیرد و از پی من بیاید.» (لوقا ۹: ۲۳)
راه مسیح راه صلیب است. او خود این راه را پیمود؛ پیروانش نیز باید همان راه را بپیمایند. رسولان مقدس او نیز همگی متحمل انواع زحمات شدند. پطرس رسول در اول پطرس ۴: ۱ و ۱۳میفرماید: «پس چون مسیح در عرصه جسم رنج کشید، شما نیز به همین عزم مسلح شوید، زیرا آن کس را که در عرصهٔ جسم زحمت کشیده، دیگر با گناه کاری نیست… شاد باشید از اینکه در زحمات مسیح سهیم میشوید، تا بههنگام ظهور جلال او بهغایت شادمان گردید.» همین رسول در جایی دیگر از این رساله (۲: ۲۱) میفرماید: «مسیح برای شما رنج کشید و سرمشقی گذاشت تا بر آثار قدمهای وی پا نهید.» پولس رسول نیز میفرماید: «میخواهم مسیح و نیروی رستاخیزش را بشناسم و در رنجهای او سهیم شده، با مرگش همشکل گردم، تا به هر طریق که شده، به رستاخیز مردگان نایل شوم.» (فیلیپیان ۳: ۱۰-۱۱)
آری، مسیح را باید که در طریقت صلیب و زحمت پیروی کرد. در مسیح، پیروزی و نجات از گناه و شادی و تندرستی مهیا شده است؛ اما اینها در کمال خود فقط در ملکوت خدا نصیب ایمانداران خواهند شد. تا زمانی که در جسم و در این دنیای سقوطکرده زندگی میکنیم، رنج و زحمت و شکست و بیماری و اندوه، همراه با پیروزی و قدرت و شادی و تندرستی، «در یک مجموعهٔ واحد» نصیب ایمانداران میشوند.
گسترش چشمگیر مسیحیتِ ثروت و کامیابی
جای تأسف بسیار است که انجیل تندرستی و کامیابی بهگونهای حیرتانگیز گسترش مییابد. هدف اولیهٔ این مرام، جلب تعداد هر چه بیشتر افراد است. اینان خواهان آنند که مردم دستهدسته ایمان بیاورند. اما فراموش میکنند که مولای ما درست عکس آن را تعلیم داد؛ او فرمود: «یابندگان آن کماند.» (متی ۷: ۱۴)
متأسفانه، این نوع مسیحیت در محافل پنطیکاستی و کریزماتیک رواج بیشتری یافته است و شوربختانه، در ایالات متحدهٔ آمریکا بیداد میکند. واعظان تلویزیونی از فرقهها و کلیساهای مختلف اکثراً پیرو این پیام و این انجیل میباشند. اینان با وعدهٔ شفای تضمینی و کامیابی تضمینی و رفع تضمینی مشکلات، از مردم هدایا جمعآوری میکنند تا برایشان دعا کنند و شگفتا که بعد از مدتی، این هدایا بهصورت هواپیمای شخصی و غیره سر بیرون میآورد!
این واعظان به اقصینقاط جهان نیز سفر میکنند تا «وعدههای» فریبندهٔ خود را در همه جا اشاعه دهند و صد افسوس که در میان ایرانیان، درست همین نوع مسیحیت بیشتر رواج یافته، طوری که نوع دیگری از مسیحیت برایشان قابل تصور نیست. نهضت کلام ایمان گرچه از اوائل قرن بیستم شروع به شیوع نمود، اما مشابه این تعالیم را در مکتب گنوسی قرن دوم مییابیم و ریشههای اصلی آن را در مکاتب متافیزیکی قرن نوزدهم و نیز مذاهب هندویی و بودایی مشاهده میکنیم.