در قسمت‌های قبلی این مقاله دربارهٔ غم و اندوه، سوگواری و عزاداری و مشاوره (شبانی) در زمان غم و اندوه صحبت کردیم. در مورد رویارویی با غم و اندوه زمان سوگواری و نقش خدا در آن گفتیم. سپس به موضوع درمان غم و اندوه پرداختیم. اگر مایل به خواندن قسمت‌های پیشین هستید، از «فهرست مطالب این مجموعه»، بر روی آنها کلیک کنید.

تضادهای روحانی و بهترین مفهموم

عباراتی همچون: «کسانی که ایماندار هستند نیازی به سوگ و غم و اندوه ندارند»، «او در جای بهتری است» و یا «این بخشی از نقشهٔخداست»، بعضی مواقع با این امید بیان می‌شوند که باعث تسلی و آرامش برای فرد داغدار شوند. آنچه باعث پیچیده‌شدن آن می‌شود، زمانی است که افراد آن را در درون خود می‌پذیرند و احساس می‌کنند عمق درد و غم آنها به‌نوعی ایمانشان را منعکس می‌کند. این امر می‌تواند باعث به‌وجود‌آمدن این سؤال در ذهن ایمانداران شود که چرا همچنان احساس درد و ناراحتی دارند، در حالی که شخصی که دوستش دارند اکنون نزد خداست؟

اگر چه ایمان به اینکه شخصی در جای بهتری است یا دوباره او را خواهیم دید، می‌تواند تسلی بخش باشد، اما نمی‌تواند درد این حقیقت که یک نفر رفته است را از بین ببرد. این امر؛ درد از‌دست‌دادن یک فرد در اثر بیماری بلند مدت یا دردناک و یا تأثیر فقدان‌های دیگر را تغییر نمی‌دهد. همچنین باعث نمی‌شود خشم، سرزنش، گناه، پشیمانی و یا احساسات بی‌شمار دیگر که در پی یک مرگ به‌وجود می‌آیند از بین برود. 

تجربهٔغم و درد، به معنای از‌دست‌دادن ایمان نیست. غم و اندوه از‌دست‌دادن فردی که دوستش داشتید می‌تواند با این ایمان همراه باشد که آن شخص در جای بهتری است و دوباره او را خواهید دید. 

نتیجه‌گیری: برگرفته از کتاب دعاهای متداول

«مراسم کلیسایی برای مرگ، مراسم عید قیام است و تمام معنای خود را در رستاخیز پیدا می‌کند. چرا که عیسی از مرگ برخاست، پس ما نیز برخواهیم خاست.»

از این رو، مراسم با شادی توصیف می‌شود، با این اطمینان که «نه مرگ و نه زندگی، نه فرشتگان و نه ریاست‌ها، نه چیزهای حال و نه چیزهای آینده، نه هیچ قدرتی، و نه بلندی و نه پستی، و نه هیچ چیز دیگر در تمامی خلقت، قادر نخواهد بود ما را از محبت خدا که در خداوند ما مسیحْ عیسی است، جدا سازد.» (رومیان ۸: ۳۸-۳۹)

با این حال، این شادی باعث نمی‌شود که غم و اندوه انسان بر خلاف مسیحیت باشد. محبتی که ما در مسیح به هم داریم باعث می‌شود زمانی که یکی فوت می‌کند، رنج و درد عمیقی را احساس کنیم. خود عیسی بر سر قبر دوستش گریست. از این رو، در حالی که شادمانیم از اینکه شخصی که دوستش داریم وارد حضور خداوند شده است، اما در عین حال با کسانی که عزادار هستند با تأسف و ناراحتی همدردی می‌کنیم. 

پانوشت:

درمان سوگ زمانی استفاده می‌شود که افراد واکنش‌های شدید سوگ و غم و اندوه را از خود نشان دهند. هدف از درمان سوگ، شناخت و حل مشکلاتی است که ممکن است افراد سوگوار در جدا‌شدن از فردی که فوت کرده با آن روبه‌رو شوند. هنگامی که مشکلاتی در این جدا‌شدن رخ ‌دهد، ممکن است خود را به شکل‌های مختلفی چون مشکلات فیزیکی و رفتاری شدید، یا سوگواری طولانی مدت و افراطی، غم و اندهی پیچیده و مدید و یا سوگواری غیر‌قابل انتظار نشان دهد. 

عوارض غم و اندوه ممکن است به‌خاطر سوگی که زودهنگام و پس از فقدان شخص حل نشده است پیش آید. غم و اندوه برای فقدانی که پیش از موعد اتفاق می‌افتد، باید زود مدیریت شود تا بتوان به سوگ فعلی رسیدگی کرد. درمان سوگ شامل مقابله با موانعی است که بر سر راه روند سوگواری قرار دارد، همچنین شناسایی هر کار نیمه تمامی که با شخص مرحوم وجود داشته و شناسایی هر فقدان دیگری که در نتیجهٔآن مرگ اتفاق افتاده است می‌شود. شخص عزادار نیاز دارد درک کند که فقدان پایان می‌پذیرد و دست به تصویر‌سازی زندگی بعد از دوران سوگ و عزاداری بزند.

واکنش غم و اندوه بغرنج نیازمند درمان پیچیده‌تری هستند تا واکنش‌های غم و اندوه کم عارضه. اختلال در سازگاری (به‌طور خاص حالت‌های افسردگی و اضطراب یا احساسات و رفتارهای ناراحت کننده)، افسردگی شدید، سوء مصرف در مواد مخدر و حتی اختلال آسیبی پس از آسیب روانی برخی از مشکلات رایج سوگ و عزاداری بغرنج (پیچیده) است. غم و اندوه بغرنج به واسطهٔطول مدت علائم سنجیده می‌شود، اختلال در زندگی روزمره که به‌واسطهٔاین علائم یا به‌واسطهٔشدت این علائم پدید می‌آید (به طور مثال تفکرات و اقدامات شدید برای خودکشی). 

در قسمت بعدی (پایانی) این مقاله، داستانی از تجربه‌ٔشخصی یک مادر مسیحی که فرزند خود را از دست داده و با چالش‌هایی مواجه بود را با شما در میان می‌گذاریم. 

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.