علائم اختلال اضطراب
- تمرکز فکر بر اتفاقات و تجربیات بد، یا فکرکردن بیوقفه و مدام به یک وضعیت؛
- احساس قطع ارتباط با فکر و جسم خود، انگار شما از بیرون به خودتان مینگرید (یک نوع گسستگی و تفکیک)؛
- احساس قطع ارتباط با دنیای اطراف خود، انگار چیزهایی که میبینید واقعی نیستند (یک نوع گسستگی و تفکیک).
گسستگی و تفکیک، یکی از روشهای مقابلهکردن مغز و ذهن ما با استرس و شرایط پراسترس است. کلمهٔ تفکیک و گسستگی در شرایط مختلفی مورد استفاده قرار میگیرد، اما همیشه بیانگر شرایطی است که شما ارتباط خود را بهنحوی با دنیای اطراف خود از دست میدهید. برای خیلی از افراد؛ این تفکیک یک واکنش طبیعی به تروما و یا بحرانهای روحی است که از کنترل آنها خارج است. گاهی این روش برخورد با مسائل استرسزا تبدیل به عادت میشود و برای بعضی از افراد این روش یکی از اصلیترین راههای مقابله با استرسهای روزانه میشود.
«من گاهی احساس میکنم که این علائم در بدنم آرام آرام انباشته می شوند و همهٔ قسمتهای بدنم را فرا میگیرند، به حدی که سرم کاملاً سبک میشود و کمکم ارتباطم با بدنم قطع میشود و دیگر بدن خود را احساس نمیکنم.»
حملات اضطرابی، واکنشهای طبیعی بدن نسبت به ترس ناگهانی است. در واقع حملات اضطرابی زمانی اتفاق میافتند که بدن شما واکنشی غیرطبیعی نسبت به شرایط تهدیدآمیز، خطرناک و یا پرهیجان نشان دهد. گاهی ممکن است یکسری شرایط و یا فعالیتها حملات اضطرابی را در شما تحریک کنند.
هنگام حملهٔ اضطرابی، علائم فیزیکی خیلی سریع انباشته و افزایش مییابند. بعضی از این علائم شامل موارد زیر هستند:
- ضربان قلب سریع؛
- احساس سر گیجه، سبکی سر و غش و ضعف؛
- احساس گرما و یا سرمای شدید؛
- عرقکردن و یا لرزیدن؛
- احساس تهوع و مریضی؛
- گرفتگی و درد در ناحیه سینه و یا معده؛
- مشکل تنفسی و یا احساس خفه شدگی؛
- احساس لرز و بیقراری در ناحیهٔ پا؛
- احساس جداشدن از ذهن، فکر، جسم و محیط اطراف خود- تفکیک و گسستگی.
چه عواملی باعث اضطراب میشوند؟
اضطراب دلایل زیادی میتواند داشته باشد که در هر فرد متفاوت است. اضطراب میتواند در نتیجهٔ یکسری اتفاقات بحرانی از جمله تجاوز، طلاق، سوگواری و یا در اثر تغییر در شرایط زندگی مثل عوضکردن شغل و یا محل زندگی پیش آید. اضطراب معمولاً با افسردگی مرتبط است. شواهد و تحقیقات نشان میدهند که تاریخچهٔخانوادگی ما و آنچه در گذشته اتفاق افتاده است در میزان اضطراب ما و واکنش مغز ما به شرایط پر استرس تأثیر دارد.
دلایل افسردگی
تجربیات دوران گذشته و یا کودکی
تجربیات سخت دوران بچگی، نوجوانی و یا جوانی معمولاً یکی از شایعترین عواملی است که اضطراب را در افراد فعال میکند. داشتن زندگی پراسترس و گذرکردن از شرایط بحرانی در سن کم تأثیرت خیلی زیاد و عمیقی را میتواند بر افراد بگذارد. این تجربیات سخت میتواند شامل موارد زیر باشند:
- سوءاستفادهٔ جنسی و یا عاطفی؛
- بیتوجهی؛
- ازدستدادن پدر یا مادر؛
- محرومیتهای اجتماعی؛
- نداشتن احساس امنیت احساسی در خانواده، داشتن والدینی که بیش از اندازه بچهها را کنترل می کنند و یا بر عکس داشتن پدر مادری که ثبات احساسی ثابتی ندارند.
تجربیات زمان حاضر:
زندگی و شرایط فعلی نیز میتوانند باعث ایجاد اضطراب و نگرانی زیاد شوند:
- خستگی و فرسودگی زیاد؛
- ساعتهای کاری طولانی؛
- بیکاری؛
- مشکلات مالی؛
- مشکلات مسکن؛
- ازدستدادن شخصی نزدیک؛
- احساس تنهایی؛
- مورد آزار و اذیت قرار گرفتن؛
- آسیبهای روحی دیگر.
مشکلات جسمی و یا روحی روانی
مسائلی دیگر از جمله سلامت جسمی و یا روحی روانی نیز میتواند باعث اضطراب و یا شدیدترشدن اضطراب شوند:
- مشکلات جسمی:
- بیماریهای مزمن و وخیم و یا لاعلاج میتوانند باعث تحریک و یا افزایش اضطراب شوند.
- مشکلات روحی روانی:
- اضطراب معمولاً در افرادی که با مشکلات روحی دیگر، از جمله افسردگی درگیر هستند دیده میشود.
دارو
گاهی استفادهکردن از برخی از داروها میتواند اضطراب را در افراد تحریک کند:
- داروهایی که برای سلامت روحی هستند؛
- داروهایی که برای سلامت جسم هستند؛
- استفاده از مواد مخدر و یا الکل به صورت تفریحی.
در بخش بعدی این مقاله، در مورد ترس و تشویش و تفاوت این دو خواهیم گفت. سپس به نقش خدا در این زمینه اشاره خواهیم کرد.