در بخش پیشین، در مورد واکنش‌های منفی‌ای که از ترس‌و‌هراس ناشی از مشکلات زندگی به‌وجود می‌آیند، صحبت شد. همچنین گفتیم که راه حل خدا در این زمینه چیست و چه ابزاری را برای عبور از آن باید به‌کار ببریم. برای خواندن بخش اول، از «فهرست مطالب این مجموعه»، آن را انتخاب کنید. اما در این بخش به وعده‌های خدا نگاهی می‌اندازیم، وعده‌های امینی که در موقع ترس‌و‌هراس به ما کمک می‌کنند.

من با شما هستم

بخش دوم

وعده‌های عالی برای شما

ببینید خدا دیگر چه می‌گوید. هرچند ما دلیل کافی برای ترسیدن داریم، اما خدا یک‌سری دلایل بهتر به ما می‌دهد و از ما می‌خواهد بهترین واکنش‌هایی را که یک انسان می‌تواند نشان دهد، از خود بروز دهیم. اینها واکنش‌هایی هستند که ادراک، انگیزه، احساس، سخنان و کارهای عیسی را وقتی که او با رنج‌های زیادی روبه‌رو بود، از خود نشان می‌داد.

در بند دوم سرودمان، خدا هفت وعده به ما می‌دهد که با ترس‌و‌هراس‌ ما سخن می‌گوید. این وعده‌ها ساختهٔ خود نویسندۀ سرود نیست، بلکه تفسیری است از آنچه در اشعیا ۱۰:۴۱ می‌خوانیم. خدا این کلمات را فرموده، سپس سراینده آنها را به‌درستی نقل قول کرده، بعد کمی آنها را بسط داده تا وزن و آهنگ داشته و قابل سراییدن باشند. من کلمات کلام خدا را به‌صورت لغت‌به‌لغت، و بسط و تفسیر سراینده را در پرانتز آورده‌ام:

پس ترسان مباش زیرا من با تو هستم،

و هراسان مباش زیرا من خدای تو هستم.

     (و باز تو را کمک خواهم کرد) 

تو را تقویت خواهم کرد و یاری خواهم داد،

     (کمکت خواهم کرد، و تو را بر پا خواهم داشت)

و به‌دست راست عدالتِ(قادر مطلق) خویش از تو حمایت خواهم نمود.

عیسی، قهرمان و مظهر کامل ایمان، این صدا را شنید و آن را بر دل گرفت. حال او همین چیزها را به شما می‌گوید.

آیاگوش می‌دهید؟

شاید برای ما مشکل است که سرعت زندگی‌مان را کم کنیم تا بتوانیم صدای او را بشنویم. شاید واقعاً نخواهیم صدایش را بشنویم. شاید گوش ما مشغول شنیدن هزاران صدای دیگر از جمله صدای خودمان باشد. یا شاید آنقدر خسته و درمانده‌ایم که حال شنیدن صدایی را نداریم. از همهٔ اینها گذشته، مشکل اصلی ما این است که نسبت به صدای خدا «کَر» هستیم. فکر ما سخت مشغول دنیای تجربیات، افکار، احساسات و عقاید خودمان است. گناه سبب می‌شود به‌هنگام درد و رنج، ما در خودمان فرو رویم و از خدا فاصله بگیریم.

اما خدا همچنان با ما سخن می‌گوید، گوش بدهید تا متوجه شوید که او در این سرود چه می‌گوید. خدای حیات‌بخش به ما گوش‌ داده تا بشنویم. آنچه بر ما اتفاق افتاده می‌تواند وارونه شود. کتاب مقدس این را نشان می‌‌دهد. سرایندهٔ مزامیر به‌جای اینکه در خودش فرو رود، به‌سوی خدا فریاد بر می‌آورد. عیسی در این مورد بهترین معلم و الگوست. در عمق درد و رنج خویش، او در خودش فرو نرفت. او صدای خدا را شنید و به‌یاد آورد. با نیازمندی، سخاوتمندی و اعتماد رو به خدا فریاد زد: «ای خدای من، ای خدای من، چرا مرا واگذاشتی؟» «اینان را ببخش، زیرا نمی‌دانند چه می‌‌کنند.» «ای پدر، روح خود را به دستان تو می‌سپارم!» (متی ۴۶:۲۷؛ لوقا ۳۴:۲۳ و ۴۶). او با محبتی عملی با مردم سخن می‌گفت: «امروز با من در فردوس خواهی بود.»

«اینک پسرت!…اینک مادرت!» (لوقا ۴۳:۲۳؛ یوحنا ۲۶:۱۹ – ۲۷). او احساسات خود را صادقانه بروز می‌داد: «تشنه‌ام…به انجام رسید» (یوحنا ۲۸:۱۹ و ۳۰).

این است عیسایی که ما به او پناه آورده‌ایم. هم‌او که بهترین و دلسوزترین شنوندهٔ دنیاست، پیشروی ما شد. حال او با ما قدم می‌زند و با ندانم‌کاری‌ها و خودسری‌های ما با ملایمت رفتار می‌کند. او وسوسه‌های ما را از قبیل فراموشکاری، انحراف و بی‌توجهی درک می‌کند. او از بزرگترین مشکل ما شروع می‌کند. از‌این‌‌روست که این سرود از زبان «ضمیر اول شخص» سخن می‌گوید. سخنان عیسی، نخست گوش‌‌هایی خلق می‌کند تا بتوانیم بشنویم.

خدا سخن می‌گوید، گوسفندانش حتی در وادی سایهٔ مرگ نیز صدایش را می‌شنوند. آیا شما می‌شنوید؟

کلمات آغازین این سرود بسیار خوب انتخاب شده‌اند: «من با تو هستم». این بزرگترین وعدهٔ تمام کتاب مقدس است و بزرگترین وعده‌ای که ما؛ به‌عنوان یک امدادگر می‌توانیم با رنج‌دیدگان در میان بگذاریم. چگونه داوود می‌توانست بگوید «من از بدی نخواهم ترسید» در‌حالی‌که او با خطر مرگ روبه‌رو بود؟ او در ادامه می‌گوید: «چون تو با منی» (مزمور ۴:۲۳). هر چه می‌خواهد بشود، بدانید که شما تنها، وا مانده و فراموش شده نیستید. تصادفی نیست که این وعده، بزرگترین وعدهٔ کتاب مقدس به‌شمار می‌رود، چون تنها امید گناهکاران و رنج‌دیدگان است. این تنها چیزی بود که موسی واقعاً می‌خواست داشته باشد. بدون حضور خدا با بنی‌اسرائیل، سرزمین موعود، زمینی معمولی می‌بود؛ مانند سایر زمین‌ها. دلیل اصلی رشد زندگی داوود نیز در همین بود. این حقیقت سرانجام به‌صورت عمانوئیل ظاهر شد. وقتی خدا انسان می‌شود و با ما راه می‌رود، تمام وعده‌های او «بله» و «آمین» می‌شوند (دوم قرنتیان ۱۹:۱ -۲۰).در ضمن «من با تو هستم»، واقعیتی است که ما در وجود یکدیگر نیز می‌بینیم. گرچه حضور برادر یا خواهری در مسیح، جای خدا را نمی‌گیرد، اما نزدیک یک ایماندار بودن، وسیلهٔ مهمی است که از طریق آن فیض خدا جاری می‌شود، فیض مسیح در ما و در یکدیگر مجسم می‌شود. و دیگران بخشی از تسلی‌ای هستند که خدا به هنگام مصیبت به ما می‌بخشد.

  • شما هنگام ترس و نگرانی چه واکنشی را از خود نشان می‌دهید؟
  • آیا واکنش شما با راه‌کارهای گفته شده مغایرت دارد؟ آیا مایل به تغییر واکنش خود هنگام ترس و نگرانی هستید؟
  • آیا مشاورهٔ دوستان و اطرافیان، در شرایط سخت به شما کمکی می‌کند؟
  • در بخش بعدی در مورد درد مضاعفی که در اثر توجه نادرست اطرافیان، به مشکل ما به‌وجود می‌آید صحبت خواهیم کرد.

    دیدگاه شما در مورد این مطلب:
    این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.