نان روزانه

کلام امروز:  پیدایش ۳: ۴ - ۶ | مطالعهٔ کتاب مقدس: اشعیا ۱۴: ۱۱ – ۱۵

انکار غیریت از خدا

مار به زن گفت: «به‌یقین نخواهید مرد. بلکه خدا می‌داند روزی که از آن بخورید، چشمان شما باز خواهد شد و همچون خدا شناسندۀ نیک و بد خواهید بود.» چون زن دید که آن درخت خوش‌خوراک است و چشم‌نواز، و درختی دلخواه برای افزودن دانش، پس از میوۀ آن گرفت و خورد، و به شوهر خویش نیز که با وی بود داد، و او خورد.

پیدایش ۳: ۴ – ۶

تاکتیک سوم شیطان به جهت وسوسهٔ حوا در انکار غیریت یا تمایز از خدا نهفته بود. خدا در‌عین‌حال که در هستی خود حضور و احاطه قیّومی دارد، ولی از هستی خود متمایز است به این معنی که هستی در عینی که وجود حقیقی دارد، اما دچار فقر وجودی است و وجودش وابسته به خدای تعالی است. به عبارتی، هستی معلولِ علت تامهٔ مختار است. خدا نه معلول است و نیاز به علت دارد؛ زیرا وجود خداوند وجودِ واجب است و خود علت خود است و احتیاج به هیچ علتی خارج از خود ندارد.

«بلکه خدا می‌داند در روزی که از آن بخورید، چشمان شما باز شود و مانند خدا عارف نیک و بد خواهید بود.» این وسوسهٔ شیطان جوهر حقیقی گناه را آشکار می‌کند، وسوسهٔ دست‌یازی به جایگاه خداوند و تمنای مخلوقی که می‌خواهد جایگاه خالق علی‌الاطلاق را به‌دست آورده و خود خدا باشد. این در حالی است که آدم و حوا به شباهت خدا آفریده شده بودند و ایشان دارای آگاهی و عقل، اراده و اخلاق و معنوید بودند، اما آنچه ایشان تمنا می‌کردند چیزی به مراتب فراتر از مخلوق بود.

این دقیقاً مهم‌ترین از‌خود‌بیگانگی انسان است که خود را بی‌نیاز از خالق می‌پندارد و می‌کوشد تا خود را به مرکز عالم مبدل کرده، حیات خود را خارج از خدا و در خویش بیابد. «زیرا که «هر بشری مانند گیاه است و تمام جلال او چون گل گیاه. گیاه پژمرده شد و گلش ریخت. لکن کلمه خدا تا ابدالآباد باقی است.» و این است آن کلامی که به شما بشارت داده شده است.» (اول پطرس ۱: ۲۴ – ۲۵)

مطالعهٔ کتاب مقدس

 پیدایش ۳: ۴ - ۶

۴مار به زن گفت: «به‌یقین نخواهید مرد. ۵بلکه خدا می‌داند روزی که از آن بخورید، چشمان شما باز خواهد شد و همچون خدا شناسندۀ نیک و بد خواهید بود.» ۶چون زن دید که آن درخت خوش‌خوراک است و چشم‌نواز، و درختی دلخواه برای افزودن دانش، پس از میوۀ آن گرفت و خورد، و به شوهر خویش نیز که با وی بود داد، و او خورد.

اشعیا ۱۴: ۱۱ – ۱۵

۱۱شوکت تو و نوای چنگهایت،
به هاویه فرود آورده شده است.
زیرانداز تو حشراتند،
و روی‌اندازت کرمها.
۱۲«ای ستاره صبح، ای پسر فجر،
چگونه از آسمان فرو افتاده‌ای!
ای که ملتها را ذلیل می‌ساختی،
چگونه خود بر زمین افکنده شده‌ای!
۱۳در دل خود می‌گفتی:
”به آسمان صعود خواهم کرد،
و تخت خود را فراتر از ستارگان خدا خواهم افراشت؛
بر کوهِ اجتماع جلوس خواهم کرد،
بر بلندترین نقطۀ کوه مقدس؛
۱۴به فراز بلندیهای ابرها صعود خواهم کرد،
و خود را مانند آن متعال خواهم ساخت.“
۱۵اما به هاویه پایین آورده شدی،
و به اعماق گودال فرود آمدی.

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.