در قسمت پیشین گفتیم که بر اساس تحقیقات، رابطهٔ جنسی پیش از ازدواج در ایران رو به افزایش است و به یکی از چالشهای جدید تبدیل شده است. همچنین، اشاره کردیم که همخانگی دلیل و تضمینی برای استحکام بنیان خانواده نیست و امکان سوءاستفادهٔ طرفین از هم و حملات جسمی و خشونتهای فیزیکی در همخانگی در مقایسه با ازدواجهایی که بهطور رسمی ثبت شدهاند، میتواند بیشتر باشد؛ زیرا…
اما برای ما مسیحیان؛ آیا برای مسیحیان همخانگی تأیید شده است؟ حال که در مسیح آزاد شدهایم، آیا آنچه که دنیا از روابط جنسی ارائه میدهد؛ بهاقع آزادیای است که در مسیحیت از آن صحبت میشود؟ در قسمتهای پیش رو میخواهیم دربارهٔ این موضوع توضیحاتی را ارائه دهیم.
معیار خدا چیست؟
خدا طرفدار بزرگ زندگی مشترک است، اما با طرح زیبایی که خود برای آن ساخته است: ازدواج! میخواهیم شما را به چالش بکشیم! کتابمقدس را باز کنید و بهدنبال آنچه که در کتابمقدس در مورد ازدواج نوشته شده است باشید. در عهد عتیق و عهد جدید دربارهٔ روابط بسیار صحبت می شود، اما در مورد رابطهٔ بین زن و مرد ما فقط با یک نوع رابطه روبهرو میشویم: عهد و پیمان زناشویی یا همان ازدواج. انواع دیگری در کتاب مقدس وجود ندارد. همخانگی یکی از گزینهها نیست. تنها ازدواج معیار خداست.
خدا چنین قصدی داشته است
در اولین فصلهای کتابمقدس میخوانیم که خدا چه چیزی را بهعنوان رابطهٔ بین زن و مرد را مدنظر داشته است. در ابتدا، خدا انسان را آفرید، اما خدا دید که انسان به روابط نیاز دارد. طرح خدا این بود که انسان تنها نماند. در پیدایش ۲:۱۸ خدا میگوید: «نیکو نیست آدم تنها باشد. پس یاوری مناسب برای او میسازم.» خدا برای آدم یاوری ساخت؛ زیرا آدم نمیتوانست به تنهایی ادامه دهد. اولین دیدار بسیار خاص بود. آدم خود را در حوا شناخت و تشخیص داد که این قسمت گمشدهٔ زندگی او است. خداوند آنها را در کنار یکدیگر قرار داد و برکت داد. بنابراین، اولین ازدواج یک حقیقت انکار ناپذیر بود (پیدایش ۲: ۲۱-۲۴). بنابراین، زن مرد را تکمیل میکند. آنها با هم یکیشدن و یکپارچگیای را که خدا برای انسان آماده کرده است تجربه میکنند.
ترک پدر و مادر
پس از اینکه خدا حوا را آفرید، در پیدایش ۲:۲۴ میخوانیم: «از همین رو، مرد پدر و مادر خود را ترک کرده، به زن خویش میپیوندد و آن دو یک تن میگردند.» در اینجا اتفاق قابل توجهی در حال رخدادن است. بههرحال، آدم تنها کسی بود که در تاریخ بشر نه پدر داشت و نه مادر. این نشان میدهد که این جمله در مورد آدم نیست، بلکه در مورد هدف خدا برای انسان است. کلمهٔ «پیوند» در پیدایش ۲:۲۴، بهوضوح نشان میدهد که ازدواج «یک رابطهٔ دائمی» است. ممکن است کسی فکر کند که همخانگی نیز یک رابطهٔ دائمی است، اینطور نیست؟ در ابتدا بهنظر میرسد درست است. تنها تفاوت بزرگ در نحوهٔ ایجاد این رابطه است: اینکه همخانگی یک قرارداد یا توافق است، اما ازدواج یک پیمان است و از آنجا که این تفاوت بسیار اساسی است، در مورد آن توضیح میدهیم.
عهد و پیمان
در حقیقت، فقط یک نوع تعهد واقعاً ارزشمند در کتابمقدس وجود دارد. فرهنگ لغت «فان داله» این پیمان را «یک توافق رسمی بین خدا و انسان» توصیف میکند. هنگامی که خدا میخواست به ابراهیم نشان دهد که قابل اعتماد است و به وعدههای خود عمل خواهد کرد، با ابراهیم عهد بست. تضمینی بزرگتر از این تضمینی که خدا به ابراهیم داد، امکان ندارد. عهد و پیمان در کتابمقدس به معنی پایاندادن به هرگونه شک و تناقض است. به همین دلیل است که خدا با نوح نیز عهد بست (پیدایش ۱۱:۹ به بعد) و رنگین کمان، نشانهٔ بسیار زیبای آن عهد است. خدا همچنین با موسی (خروج ۸:۲۴)، داوود (مزمور ۳:۸۹) و از طریق عیسی با ما نیز بهعنوان فرزندان خود عهد بسته است (عبرانیان ۶:۸).
هدف از رابطهٔ بین زن و مرد چیست؟ چرا بر تعهددادن تأکید شده است؟ چرا ازدواج مانند «طناب سهلا» است؟ در قسمت بعدی به این موضوعات خواهیم پرداخت.