مسیحیان از تمام فرقهها و فرهنگها، جشنها و اعیاد بهخصوصی را در تقویمهای خود تعیین کرده و گرامی میدارند. برخی از این اعیاد، مثل کریسمس یا عید قیام، جشنهای مهمی هستند و مربوط به مهمترین وقایع زندگی مسیح میباشند. دیگر عیدها، میتوانند مختص یک فرقه، فرهنگ یا کلیسایی خاص باشند. در این سری مقالات، در تلاش خواهیم بود تا برخی از مشهورترین اعیاد (نه مهمترین عیدها از نظر الهیاتی!) و ویژگیهای آنها را بدون هرگونه جانبداری، بررسی کنیم.
رهبران مسیحیت از نخستین روزهای شکلگیری کلیسا، بارها جماعت خود را فراخواندهاند تا برای مسائل بهخصوصی در زندگی جامعۀ مسیحی، دعا کنند. پولس رسول در افسسیان ۶، از تصویر سربازی رومی استفاده میکند تا به مسیحیان افسس بگوید که چگونه باید در جنگ روحانی شرکت کنند. او آنان را چنین تشویق میکند: «در همه وقت، با همه نوع دعا و تمنا، در روح دعا کنید.» در نتیجه، هنگامی که مسیحیان احساس میکنند جماعتشان مورد تهدید واقع شده، یا زمانی که از خدا برای تصمیمی مهم راهنمایی میخواهند، نزد یکدیگر جمع شده، دعا میکنند. آنها گاهی نیز فقط برای جمعشدن به دور هم و وقت صرف کردن با خدا؛ یا درخواست از او برای گسترش پادشاهیاش بر زمین، دعا میکنند.
بسیاری از کلیساهای سنتی مانند کلیسای کاتولیک رومی و کلیساهای ارتدکس شرق، اغلب اعضای خود را با توجه به موضوعات، اعیاد یا روزهای خاص در تقویم عبادی خود به دعا فرا میخوانند. نواختن ناقوسهای کلیسا شکل سنتی این فراخوان است. برخی پروتستانها با سرمشق گرفتن از پیوریتنها، ممکن است تمایل بیشتری به فراخواندن یکدیگر به روزه و شکرگزاری داشته باشند. این رویه، بیشتر با توجه به شرایط اجتماع ایمانداران در پیش گرفته میشود تا تقویمهای عبادی کلیسا.
در مناطقی که کلیسا از اهمیت ملی خاصی برخوردار است، رهبران کلیسا و مقامات سیاسی ممکن است از مسیحیان بخواهند تا برای مسائل مهم در مقیاس ملی دعا کنند. برای مثال، پادشاه جرج ششم که رئیس اعظم کلیسای انگلستان بود، در تاریخ ۲۶ مه ۱۹۴۰، ملت انگلستان را به دعا فراخواند، زیرا خطر حملۀ آلمان در حال افزایش بود. او از مردم خواست تا در توبه، به خدا رو کنند و از او یاری الهی بطلبند. در آن روز، جمعیت عظیمی به کلیسا رفتند تا دعا کنند و به دلیل ازدحام جمعیت، صفهای طولانی بیرون کلیساها شکل گرفت. در اواخر دوران جنگ جهانی دوم، یک روز دعای دیگر نیز در ۳ سپتامبر اعلام شد؛ اما این بار مردم فراخوانده شدند تا در مورد یاری الهی، دعای شکرگزاری بهجا آورند. مثالهای مشابهی از روزهای دعا را میتوان در بسیاری از فرهنگها و اجتماعات مسیحی در نقاط مختلف جهان یافت.
چند مورد برای داشتن روز دعا در تقویمهای کلیسایی وجود دارند که ماهیتشان مورد قبول تمام مسیحیان است و ارزش بررسی را دارند. اولین آنها، هفتۀ دعا برای اتحاد مسیحیان و دومین مورد نیز روز جهانی دعاست. هفتۀ دعا برای اتحاد مسیحیان در نیمکرۀ شمالی زمین، بین ۱۸ تا ۲۵ ژانویه و در نیمکرۀ جنوبی، بین عید صعود مسیح و پنتیکاست در نظر گرفته شده است. این هفته ابتدا توسط کلیسای کاتولیک رومی در نیمۀ نخست قرن بیستم برگزار شد. راهبی به نام پل کوتوریه با تأثیر از برخوردی که با تبعیدیان ارتدکس روسیه داشت، نخستین کسی بود که مسیحیان را برای اتحاد به دعا فراخواند. البته منظور او این نبود که مسیحیان را به عضویت در کلیسای بهخصوصی درآورد، بلکه قصد داشت تا همه را بهسوی شبیهترشدن به مسیح رشد دهد. او پیشنهاد خود مبنی بر درنظرگرفتن هفتهای برای دعا را در سال ۱۹۳۵ مطرح کرد، اما این ایده تا سال ۱۹۶۶ توسط کلیسای کاتولیک پذیرفته نشد. در همین حال، در طول دهۀ ۱۹۴۰، پیشنهادها برای هفتۀ دعا در میان کلیساهای مختلف پروتستان و ارتدکس شرق که عضو شورای جهانی کلیساها بودند، افزایش یافت. در سال ۱۹۵۸، کمیتۀ ایمان و نظم از شورای جهانی کلیساها شروع به سازماندهی جنبههای مختلف این هفته کردند و در سال ۱۹۶۸ نیز همکاری خود را با شورای اسقفی کلیسای کاتولیک رومی آغاز کردند تا مطالب مورد نیاز برای ترویج اتحاد بین مسیحان را آماده کنند. این هفته، اجتماعات مسیحی را که تصور میکنند جدایی کلیساها مایۀ رسوایی است، به یکدیگر نزدیکتر میکند؛ آن هم به این امید که مسیح، کلیسای خود را یک بار دیگر در اتحاد بهسوی خود جذب نماید. در حقیقت، مسیحیان در نیمۀ نخست قرن بیستویکم بیش از هر زمان دیگری در تاریخ، با یکدیگر کار کردهاند؛ و جهانی شدن نیز یکی از عوامل کلیدی در این فرایند بوده است.
روز جهانی دعا در نخستین جمعۀ ماه مارس در کلیساهای بیش از ۱۷۰ کشور جهان برگزار میشود. این روز برای نخستین بار توسط مری اِلِن فِرچایلد جیمز در سال ۱۸۸۷ بهعنوان روز دعا برای تمام میسیونرهای جهان بنیان گذاشته شد. سپس بانوان متدیست و باپتیست به این جنبش پیوستند و بعد از شورای دوم واتیکان در سال ۱۹۶۷، بانوان کاتولیک رومی نیز اجازه یافتند تا به آن بپیوندند. این جنبش هنوز هم اهداف خود را در نزدیککردن بانوان از نژادها، فرهنگها و سنتهای مختلف در مشارکتی مسیحی دنبال میکند تا تمامی آنان در کنار هم به دعا بپردازند. بانوان ترغیب و توانمند میشوند تا از استعدادهای خود استفاده کنند و دعاها و اعمال خود را همسو سازند. کشورهای مختلف شوراهایی دارند که گرد هم میآیند تا در مورد موضوع و محتوای مربوط به این روز تصمیم بگیرند.