مسیحیان از تمام فرقهها و فرهنگها، جشنها و اعیاد بهخصوصی را در تقویمهای خود تعیین کرده و گرامی میدارند. برخی از این اعیاد، مثل کریسمس یا عید قیام، جشنهای مهمی هستند و مربوط به مهمترین وقایع زندگی مسیح میباشند. دیگر عیدها، میتوانند مختص یک فرقه، فرهنگ یا کلیسایی خاص باشند. در این سری مقالات، در تلاش خواهیم بود تا برخی از مشهورترین اعیاد (نه مهمترین عیدها از نظر الهیاتی!) و ویژگیهای آنها را بدون هرگونه جانبداری، بررسی کنیم.
یکشنبۀ مادری در کلیساهای غربی، در چهارمین یکشنبۀ ایام لِنت، یعنی سه هفته مانده به جشن قیام برگزار میشود. در نتیجه، تاریخ دقیق آن میتواند با توجه به تاریخ جشن قیام و ایام پرهیز، متغیر باشد. از نظر تاریخی، این یکشنبه نقطۀ میانی ایام روزه و پرهیز است و بهعنوان استراحتی در میانۀ ایام روزه در نظر گرفته میشود. این روز دو نام مختلف دارد: «یکشنبۀ نیروبخش» و «یکشنبۀ لیتاری» که از نظر لغوی به معنی یکشنبۀ وجد و شادی است. این نامگذاری نشاندهندۀ اهمیت این جشن بهعنوان جشنی شاد و لذتبخش است. قرائت این روز، حداقل از قرن هشتم میلادی شامل اشعیا ۶۶:۱۰-۱۱ و غلاطیان ۴:۲۶ بوده که در آنها اورشلیم بهعنوان مادر قوم خدا به تصویر کشیده شده. این مفهوم به مرور زمان تبدیل به سنت تعمق بر اهمیت کلیسا شد که امروزه مادر قوم خدا نیز میباشد. در بستر پیش از دوران اصلاحات این جشن بهطور طبیعی، با مریم باکره، مادر عیسی مرتبط دانسته شد.
یکشنبۀ مادری از قرن شانزدهم به بعد در بریتانیا و ایرلند، روزی بود که مسیحیان به کلیسای «مادر» خود بازمیگشتند که میتوانست بزرگترین کلیسا یا کلیسای جامع شهر باشد؛ یا کلیسایی که در زمان نوزادی در آن تعمید داده شده بودند. جنبش اصلاحات در انگلستان، سنت قرائت از کتاب نمازنامۀ عام را برای این روز نگه داشتند. اصطلاح «مادری» نیز برای نخستین بار در سال ۱۶۴۴ میلادی نگاشته و ثبت شد. با گذشت زمان، مفهوم این روز تغییر کرد و سرزدن به مادر ایماندار، به رسم بازدید از کلیسای مادر اضافه شد؛ مخصوصاً اینکه در آن روزگار بسیاری از مردم بهعنوان خدمتکار برای دیگران کار میکردند و هیچ فرصتی بهعنوان تعطیلات نداشتند تا گرد خانوادۀ خود جمع شوند. کلیسایی که هر کس در آن تعمید گرفته بود، معمولاً کلیسایی بود که مادرش در آن عضویت داشت. به همین دلیل، این جشن، جشنی شاد، نه تنها برای کلیسا، بلکه برای مادران ایمانداران نیز محسوب میشد.
در سال ۱۹۱۳، آنا جارویس (فعال اجتماعی) تحت تأثیر اشتیاقی که برای گرامی داشتن مادرش داشت، در تعیین روز مادر در ایالات متحدۀ آمریکا نقش مؤثری ایفا کرد. البته این روز، با جشن «یکشنبۀ مادری» ارتباطی ندارد و در ماه مِی جشن گرفته میشود. با وجود آنکه آنا جارویس، ایماندار مسیحی بود، اما روز مادر در ایالات متحدۀ آمریکا بهعنوان جشنی غیرمذهبی برای گرامیداشت مادر طبیعی انسان شناخته شد. با اینحال، تجاریسازیشدن ترقیخواهانۀ این روز، باعث شد تا آنا جارویس بعدها از این کار خود، پشیمان شود. گرامیداشت روز مادر بهعنوان جشنی غیرمذهبی در ایالات متحدۀ آمریکا باعث شد تا یکشنبۀ مادری در چهارمین یکشنبۀ ایام لنت دوباره احیا و جدی گرفته شود. کانستنس اسمیت که از اعضای محافظهکار کلیسای اسقفی بود، چند بروشور را با تأثیر از نظرات آنا جارویس تهیه کرد که پرنفوذترین آنها، در سال ۱۹۲۱ منتشر شدند. او در این بروشور، از این ایده دفاع کرد که یکشنبۀ مادری را باید بهعنوان روزی برای گرامیداشت کلیسای مادر، «مادران خانههای زمینی»، مریم مادر عیسی و همچنین، مادر طبیعت جشن گرفت. او با این کار، نظریههای مختلفی را که از قرون وسطی در مورد این جشن مطرح شده بود، و نیروی محرکۀ جدیدی برای توجه دوباره به این جشن در کلیسای اسقفی و همینطور فرقههای دیگر مسیحی در انگلستان محسوب میشد، بهشکل نظاممند درآورد.
در نتیجۀ این فعالیتها بود که این جشن در انگلستان و همینطور در دیگر کشورهای انگلیسیزبان، بهطور مرتب در این روز برگزار میشود. ایمانداران در این روز به مادران خود سر زده، اغلب به آنها کارت و گل هدیه میدهند؛ مخصوصاً گلهای لاله، بنفشه و میخک صدپر که بسیار محبوبند. بسیاری از کلیساها نیز در طول مراسم گلهایی به کودکان میدهند تا آنها نیز گلها را به مادران خود (یا هر مادری که آنجا حضور دارد) هدیه دهند. کیک سیمنل (که نوعی کیک میوهای است) و انواع نانها یا کیکهای دیگر نیز در طول مهمانیهای خانوادگی صرف میشوند. یکشنبۀ مادری در بریتانیا اخیراً برخی از تجاریسازیهای روز مادرِ آمریکایی را به خود گرفته است. در نتیجه، بسیاری از افراد، و نه فقط مسیحیان، در این روز به دیدار مادر خود رفته، برای ایشان هدایایی میبرند. به همین دلیل، گاهی نیز این جشن را با وجود آنکه در تاریخ سنتی خود، یعنی در طول ایام لنت قرار دارد، به اشتباه روز مادر میخوانند.