چگونه ممکن است در کتابی که به ادعای مورمون‌ها با قدرت الهی ترجمه شده‌، بیش از ۴٬۰۰۰ تغییر و اصلاح وجود داشته باشد؟ چه اختلافات دیگری بین این اعتقاد و مسیحیت راستین وجود دارد؟ برای دانستن جواب، قسمت پیشین را مطالعه کنید.

ادعاهای غیرقابل اثبات‌

اما مهم‌تر از همه این مطالب‌، این است که تمام این اعتقادات بر پایه رؤیا و مکاشفه اولیه جوزف اسمیت استوار است‌. اما چه دلیل و مدرکی برای اثبات حقانیت و صحت این ادعای او وجود دارد؟ چه کسی این کتاب را دید؟ همانطور که در بخشهای اولیه اشاره کردیم‌، آن سه شاهد که یگانه شاهدانی بودند که ادعای دیدنِ کتاب طلایی را داشتند، ادعای خود را تکذیب کردند.
چه کسی می‌داند وقتی که اسمیت سر خود را در کلاه فرو می‌برد، آنچه می‌دید از طرف خدا بود؟ وقتی به شرح زندگی و تعالیم مسیح توجه می‌کنیم‌، می‌بینیم که او نه فقط ادعا می‌کرد که از جانب خدا سخن می‌گوید، بلکه کارهایی خارق‌العاده و معجزه‌آسا در مقابل مردم انجام می‌داد و این مردم همگی بر این معجزات شهادت می‌دادند. این شهادت‌ها چنان استوار بود که بعدها وقتی انجیل‌ها به نگارش در آمدند، نام بسیاری از این افراد ذکر شد تا هر که شک کند، بتواند به ایشان مراجعه کند. همین امر در مورد موسی و دریافت ده فرمان نیز صحت دارد. هزاران هزار نفر شاهد سخن گفتن خدا از بالای کوه بودند و از ترس‌، از موسی خواستند که از خدا بطلبد تا فقط با خودِ او سخن گوید، نه با همگی ایشان‌؛ چون از صدای رعدآسای خدا ترسان و لرزان شده بودند. در کتاب‌مقدس‌، نه فقط «سخنان خدا» نقل شده‌، بلکه کارهای خارق‌العاده او نیز که در میان جماعتی انبوه تحقق می‌یافت ذکر شده است‌. هیچ‌کس نمی‌توانست این معجزات و کارهای خارق‌العاده را نفی کند.
اما شاهدان کارهای خارق‌العاده اسمیت کجا هستند؟ حتی نزدیک‌ترین یارانش نیز منکر او شدند. آیا می‌شود به ادعاهای یک فرد تکیه کرد و مرامی این‌چنین حیرت‌انگیز را پذیرفت‌؟ چه کسی می‌تواند این ادعاها را ثابت کند؟

نتیجه‌

جای بسی تأسف است که مورمون‌ها قسمت عمدهٔ این عقاید فاجعه‌آمیز را مخفی نگه می‌دارند و آنها را به پیروان خود صریحاً اعلام نمی‌دارند، مگر آنکه شخص خودش از طریق مطالعه به آنها دست یابد. ایشان ماجرا را به‌گونه‌ای جلوه می‌دهند که گویی جوزف اسمیت فقط نبی‌ای بوده که رسالتش باز گرداندن انسان به‌سوی خدا و مسیح بوده است‌. در‌حالی‌که همان گونه که ملاحظه شد، اعتقادات مورمونیزم نه فقط با مسیحیت‌، بلکه با اعتقادات سایر ادیان توحیدی و ابراهیمی نیز در تضاد است‌. به‌عبارت دقیق‌تر، باید گفت که مورمونیزم نظام اعتقادی کاملاً جدیدی است که سایه‌هایی از مسیحیت در آن به‌چشم می‌خورد، آن هم سایه‌هایی مخدوش‌. اعتقادات ایشان ابداعی خودشان است و به‌راستی ارتباطی به مسیحیت ندارد. دعای ما این است که خوانندگان گرامی با مطالعه این مقالهٔ مختصر با عقاید انحراف این فرقه آشنا شده‌، با تمسک به راستی و پیروی از حقیقت، به حیات جاودانی دست یابند.

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.