در قسمت اول به موضوعات غم و اندوه، سوگواری و عزاداری پرداختیم و معنای هر کدام از این واکنش‌ها را توضیح دادیم. برای خواندن بخش اول، از فهرست مجموعهٔ مطالب، بر روی «قسمت اول» کلیک کنید.

برخی از واکنش‌های غیر معمول احساسی

شوکه شدن:

ممکن است زمانی طولانی بگذرد تا شخص متوجه شود که چه اتفاقی افتاده است. شوک اولیه می‌تواند باعث بی‌حسی فرد شود. برخی از افراد، در ابتدا همراه با نوعی ناباوری به گونه‌ای رفتار می‌کنند که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. باور اینکه آن شخص بسیار مهم دیگر باز نخواهد گشت بسیار دشوار است. برخی از افراد احساس سردرگمی می‌کنند- مثل اینکه جایگاه یا هدفشان را در زندگی از دست داده‌اند یا در دنیایی متفاوت زندگی می‌کنند.

درد و درماندگی:

احساس درد و اندوه بعد از فقدان و از‌دست‌دادن می‌تواند طاقت‌فرسا و بسیار ترسناک باشد. می‌تواند این‌گونه احساس شود که این احساسات هرگز پایان نمی‌پذیرند و نمی‌توان کاری برای متوقف‌کردن آن انجام داد.

خشم:

 خشم، احساسی طبیعی و روندی معمول در فرایند غم و اندوه است. مرگ یا از‌دست‌دادن می‌تواند ظالمانه و ناعادلانه به‌نظر برسد، مخصوصاً زمانی که احساس می‌شود یک نفر زودتر از موعد فوت کرده یا برنامه‌ای برای آینده داشته است. ممکن است افراد نسبت به شخصی که فوت کرده، یا دیگر عزیزان، یا تیم پزشکی، یا خدا و یا نسبت به خودشان برای کارهایی که انجام داده یا نداده‌اند خشمگین باشند. 

گناه:

گناه یکی دیگر از واکنش‌های معمول است. افرادی که برای یک نفر نزدیک سوگواری می‌کنند اغلب احساس می‌کنند که به‌صورت مستقیم یا غیر‌مستقیم به‌خاطر مرگ آن شخص مورد سرزنش قرار می‌گیرند. فکر‌کردن به مسائل ممکن است به‌صورت متفاوت صورت پذیرند. اگر آن افراد رابطه‌ای دشوار یا گیج‌کننده با آن مرحوم داشته‌اند و یا احساس می‌کنند که به اندازهٔ کافی در زمان حیات متوفی به وی کمک نکرده‌اند، همواره احساس گناه می‌کنند.

افسردگی:

بسیاری از افراد سوگوار، افسردگی را پس از مرگ یک شخص نزدیک احساس می‌کنند. زندگی می‌تواند دیگر معنایی نداشته باشد. برخی حتی می‌گویند که می‌خواهند بمیرند. این یک واکنش طبیعی به مرگ یا از‌دست‌دادن است. 

اشتیاق:

مردم فکر می‌کنند می‌توانند فردی که را از دست داده‌اند ببینند و صدایش را بشنوند. این مورد زمانی اتفاق می‌افتد که کمترین انتظار را برای آن دارند. فکر‌کردن مدام دربارهٔ وقایعی که باعث مرگ می‌شوند نیز بخشی از این روند است. «دیدن» فردی که فوت کرده و شنیدن صدای او نیز می‌تواند رخ دهد: زیرا مغز انسان سعی می‌کند مرگ را پردازش، و قطعیت آن را تصدیق کند. 

علائم غم و اندوه چیست؟

غم و اندوه می‌تواند همراه با علائم جسمانی، شناختی، ارتباطی و رفتاری همراه باشد. 

علائم جسمانی:

 شامل بی‌حالی و خستگی، حالت تهوع، سردرد و معده‌درد می‌شود. برخی افراد بیش از اندازه می‌خوابند. برخی دیگر ممکن است دچار افراط و تفریط شوند، به این معنا که یا زیاد غذا می‌خورند یا کم غذا می‌خورند. این تغییر در فعالیت‌ها ممکن است باعث بیماری در فرد شود.

علائم شناختی:

می‌تواند شامل اختلال حافظه، حواس‌پرتی، عدم تمرکز، سردرگمی یا مشغلهٔ ذهنی باشد. 

علائم ارتباطی:

می‌تواند شامل احساس متفاوتی نسبت به دیدن فامیل یا دوستان و یا بازگشت به سر کار باشد. به معنای صرف‌نظر‌کردن یا افراط در تعاملات اجتماعی. این امر با بی‌مسئولیتی یا بی‌تفاوتی نسبت به دیگران همراه است، در حالی که فرد تنهایی را تجربه می‌کند.

علائم رفتار احساسی و تهییج کننده:

ممکن است با از‌دست‌دادن علاقه و رضایتمندی، احساس ترس و اضطراب، شیون و ماتم، خشم، مستأصل‌شدن یا ناتوانی در مقابله‌کردن و به راحتی کناره‌گیری‌کردن همراه باشد. برخی افراد به طور جدی خود را با شخصی که فوت کرده می‌شناسند و شناسایی می‌کنند.

 شاید شما یا اطرافیانتان فقدان را تجربه کرده و به واسطهٔ یکی از این واکنش‌های احساسی آسیب دیده‌اید. احساسات متناقض و طاقت‌فرسایی که شخص تجربه می‌کند می‌تواند جزو علائم بارز این اتفاق باشد، قضاوت نکنیم یا انتظاری از او نداشته باشیم.

در قسمت بعدی این مقاله به موضوعات غم و اندوه حاد (بحرانی)، و غم و اندوه پیوسته (یکپارچه) خواهیم پرداخت.

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.