در مجموعه‌ای دیگر از مقالات، دربارۀ «آرامش در مسیح» بحث کردیم. گفتیم که این آرامش چیست و چگونه می‌توان به آن دست یافت. حال که در آستانۀ عید میلاد مسیح هستیم این مبحث را ادامه داده، خواهیم دید که چگونه خداوندگارِ ما، عیسای مسیح، با گام ‌نهادن بر روی زمین، برای وجود متلاطم و منقلب انسان آرامشی حقیقی و واقعی به‌همراه آورد. می‌خواهیم درک کنیم پیام این عید برای «آرامش» ما چیست. لازم به یادآوری است که این عید را به زبان انگلیسی، «کریسمس» می‌نامند، به زبان فرانسوی «نوئل»، به آلمانی «وای‌ناختن» و به زبان‌های اسکاندیناوی «یول».

مهم‌ترین پیام عید میلاد

شاید به‌جرأت بتوان گفت که آیۀ معروفی که در انجیل یوحنا، فصل سوم، آیۀ ۱۶ آمده، مهم‌ترین و حیاتی‌ترین پیام عید میلاد است. این آیه می‌فرماید: «خدا جهان را آنقدر محبت کرد که پسر یگانۀ خود را داد، تا هرکه به او ایمان آوَرَد، هلاک نگردد، بلکه حیات جاویدان یابد». اگر دقت کرده باشید هدف خدا از فرستادن پسر یگانه‌اش به زمین، با یک امر حیاتی سر و کار دارد، با مرگ و زندگی انسان، با هلاکت و عذاب جاودانی و حیات جاودانی بشر. این مهم‌ترین پیام عید میلاد است.

اما وقتی به این پسر یگانه ایمان می‌آوریم علاوه بر اینکه در ابدیت از حیات جاویدان برخوردار می‌گردیم، در این زندگی نیز از موهبت‌های این حیات روحانی و آسمانی بهره‌مند می‌شویم. مسیح خطاب به رهبران مذهبی یهود فرمود: «دزد نمی‌آید جز برای دزدیدن و کشتن و نابود کردن؛ من آمده‌ام تا ایشان حیات داشته باشند و از آن به‌فراوانی بهره‌مند شوند» (انجیل یوحنا ۱۰:‏۱۰). در اینجا «دزد» به شیطان و عوامل او اشاره دارد. هدف شیطان و عُمّال او، نابودی است. اما مسیح آمد تا به انسان «حیات» بخشد، نه فقط در ابدیت، بلکه در همین زندگی نیز. یکی از تجلیات این «حیات» در زندگی، آرامش است، آرامشی درونی و واقعی که وابسته به اوضاع و شرایط زندگی‌مان نیست. در این زمینه، در مجموعه دیگری از مقالات به‌تفصیل بحث کردیم. پولس رسول دربارۀ این آرامش می‌فرماید: «بدین‌گونه، آرامش خدا که فراتر از تمامی عقل است، دل‌ها و ذهن‌هایتان را در مسیحْ عیسی محفوظ نگاه خواهد داشت» (فیلیپیان ۴:‏۷).

پیامی دیگر: «مترسید!»

اکنون نگاهی خواهیم انداخت به ماجراهایی که در حول و حوش ولادت عیسی اتفاق افتاد. طبق روایت لوقا، احتمالاً ولادت عیسی شب ‌هنگام رخ داد. چوپان‌هایی بودند که در آن حوالی، از گلۀ خود مراقبت می‌کردند. ناگاه فرشته‌ای بر آنان پدیدار گشت و نوری گرداگردشان تابیدن گرفت. فرشته به ایشان گفت: «مترسید، زیرا بشارتی برایتان دارم، خبری بس شادی‌بخش که برای تمامی قوم است. امروز در شهر داوود، نجات ‌دهنده‌ای برای شما به دنیا آمد» (لوقا ۲:‏۱۰). چه پیام مهمی برای این چوپان‌ها که در جامعۀ آن روزگار، کسی برایشان ارزشی قائل نبود. این پیام با کلمۀ «مترسید» آغاز شد. ما نیز ممکن است در جامعۀ خود بی‌اهمیت شمرده شویم، مانند همین چوپان‌ها. اما پیامی که آن فرشته در آن شب به ایشان داد برای ما نیز قطعاً صادق است: «مترسید». در زندگی هر یک از ما، ممکن است مسائلی باشد که باعث ترس و نگرانی ما شوند. نخستین پیام عید میلاد برای ما امروز نیز این است: «مترسید».

اما چرا نباید بترسیم؟ زیرا خدا برای ما «بشارتی» دارد، یک مژده، یک خبر خوش. فرشته آن را «خبری بس شادی‌بخش» نامید. اما چرا؟ فرشته گفت: «امروز در شهر داوود، نجات‌دهنده‌ای برای شما به دنیا آمد.». بله، «پسر یگانۀ خدا»، آن روح ازلی و ابدی که همواره نزد خدای پدر بود انسان شد تا «نجات‌دهنده» باشد، نجات از عذاب جاودانی و نجات از ترس‌ها و نگرانی‌های این زندگی سخت و گاه مشقت‌بار. فرشته در ادامه گفت: «او خداوندْ مسیح است». شاید در فارسی امروز، این اصطلاح چندان روشن نباشد. قوم یهود بنا بر پیشگویی‌های انبیا، منتظر «مسیح موعود» بودند. کلمۀ «مسیح» یعنی کسی که توسط روح‌القدس «مسح» شده تا رسالتی بزرگ را تحقق بخشد. «مسح ‌شدن» در مذهب یهود از طریق مالیدن روغن مقدس بر سر کاهنان یا پادشاهان صورت می‌گرفت و نماد تأیید روح‌القدس در مورد این افراد بود. به این ترتیب، «مسیح موعود» می‌بایست شخصی باشد که از طرف خدا مسح یا تأیید شده تا نجات‌ دهندۀ قوم یهود و پادشاه و رهانندۀ ایشان باشد. اما طبق همان پیشگویی‌ها، این «مسیح موعود»، انسانی معمولی نبود، بلکه کسی بود که قرار بود از آسمان، از نزد خودِ خدا نازل شود. در واقع، می‌بایست وجودی الوهی باشد، نه یک انسان عادی، مثل من و شما. به همین دلیل است که فرشته، او را «خداوندْ مسیح» خواند. واژۀ «خداوند» در فارسی امروز، فقط و فقط برای خدا به‌کار می‌رود. اما در فارسی کلاسیک، این واژه به معنی «ارباب» یا «صاحب» یا «خداوندگار» بود. این را در آثار کلاسیک فارسی، نظیر اشعار سعدی می‌توان یافت. بدینسان، این مسیح موعود، صاحب ‌اختیار و ارباب و خداوندگار است، یعنی بالاتر از هر مخلوقی. کلمه‌ای که در زبان‌های غربی، به این منظور به‌کار می‌رود، برای ارباب‌ و صاحبان املاک نیز مورد استفاده است. به همین دلیل است که فرشته او را «خداوندْ مسیح» نامید، یعنی مسیح موعود که در ضمن، صاحب ‌اختیار و خداوندگار تمامی مخلوقات و عالم هستی می‌باشد. اکنون که به معنی این اصطلاح پی بردیم، می‌توانیم بهتر درک کنیم که چرا فرشته ولادت این طفل را «بشارت» و «خبری بس شادی‌بخش» خواند. اینک صاحب‌ اختیار عالم هستی به صورت یک طفل، یک انسان، وارد عالم خلقت شده است تا «نجات‌دهنده» باشد.

اما ماجرا به همین‌جا ختم نمی شود. خداوند صلح و سلامت، وعده آرامش «حقیقی و متفاوتی» را به ما داده است. آرامشی که حتی در «تاریکترین وادی» نیز با ما خواهد بود. در قسمت بعدی این مقاله به این موضوعات خواهیم پرداخت.

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.