در مقالهٔ قبل به اهمیت ماتم و سوگواری در مواجهه با بحرانها اشاره کردیم. قدم بعدی که نحمیا در مقابل شنیدن مصیبت وارده بر اورشلیم برداشت، دعا و روزه در حضور خدا بود. محتوای دعای نحمیا، ستایش نام عظیم خدا، بیان وعدههای خدا، اعتراف به گناه خود و قومش، درخواست رحمت و شفقت، و بازشدن درهایی جدید برای بازسازی حصارها بود (۵:۱-١١). نحمیا با دلی شکسته و پُردرد بهخاطر وضعیت اسفبار اورشلیم به حضور خدا رفت و مسئلت دلش را بیان کرد.
گاهی در دردها و آسیبها، فکر میکنیم خدا هم ما را فراموش و ترک کرده است. چرا او مانع این رخداد نشد؟ چرا او اجازه داد که این خرابیها اتفاق بیفتند؟ اگر من فرزندش هستم و من را دوست دارد، چرا کاری انجام نداد؟ آیا این اتفاق تنبیهی است از طرف خدا تا درسی را به من بیاموزد؟ و سؤالات دیگری که ما را از محبت خدا ناامید میکنند و باعث میشوند بیشتر در خود فرو رویم. چالشهایی که ایوب نیز تجربه کرد زمانی که تمام فرزندان، خدمتکاران و دامهایش را از دست داد و از لحاظ جسمی هم به دُملهای دردناکی مبتلا شد. در این شرایط چه کس یا چیزی میتواند تسلی وجود انسان باشد؟ چه جملهای میتواند درد او را تسکین دهد و برای ادامهٔ زندگی او را امیدوار کند؟ بهدنبال مکان خلوتی میگردیم که بدون ترس از قضاوتشدن و به دور از نصایح و اندرزها، بتوانیم فریاد بزنیم تا بلکه غم درون ما شنیده شود. بهدنبال شانهای میگردیم که وجود خستهمان را بدون نگرانی از سنگینی وزنمان، به آن تکیه دهیم. عیسی مسیح از تمامی زحمتکشان و گرانباران دعوت کرد که نزد او بروند تا جانشان آسایش بیابد (متی ۲۸:۱۱).
کتابمقدس خدایی را به ما معرفی میکند که نزدیک شکستهدلان است، خدایی که در تنگیها فوراً یافت میشود، خدایی که فیتیلهٔ نیمسوخته را خاموش نمیکند و نی شکستهشده را خرد نمیکند؛ خدایی که میداند در این دنیا برای ما زحمتها خواهد بود و وعده داده که تا انقضای عالم همراه ما خواهد بود. چشمان او بر زندگی ماست و گوش او به سمت شنیدن فریاد درون ما متمایل است. خدایی که بهخاطر ما خود را خالی کرد و ذات غلام را پذیرفت و به شباهت آدمیان درآمد، خود را خوار ساخت و به جای ما مصلوب شد تا در اثر زخمهای او شفا بیابیم. وقتی در بحرانها و فشارها به آغوش خدا پناه میبریم، نه تنها میتوانیم با احساس امنیت آنچه که در دل داریم را با او در میان بگذاریم، بلکه تسلی و فیض او را به شکل عجیبی تجربه خواهیم کرد. حضور خدا نه فقط نور ایمان و امید را در تاریکیها بر ما میتاباند تا سرگردان و آشفته نشویم، بلکه چشمان ما را بر روی واقعیتهای زندگی و آنچه بر ما گذشته است، باز میکند تا وقایع را درست دیده، بتوانیم واکنش درستی نشان دهیم. او نه فقط رحمت و شفقت را جاری میکند، بلکه با حضور مقدسش، ما را با وضعیت درونی و نقش و مسئولیتمان در رخدادن این بحران روبهرو میسازد، همانطوری که نحمیا را به گناهان و به شرارت و نااطاعتی خود و قومش در برابر فرایضی که خدا به موسی داده بود، روبهرو و معترف ساخت.
گاهی ما بهخاطر احساس ترس، شرم و محکومیت، و ناامیدی و بیارزشی، از رفتن به حضور خدا ممانعت میورزیم، درحالیکه او مشتاقانه منتظر ماست و حضورش امنترین پناهگاه. روحی که خدا به ما داده، نه روح ترس، بلکه روح قوت و محبت و انضباط است (دوم تیموتائوس ۷:۱). او ما را با بدترین وضعیتمان میپذیرد و به ما عشق میورزد. داستان پسر گمشده در انجیل لوقا باب ١۵ بهوضوح قلب عاشق پدر را نسبت به ما، حتی در وضعیتی که گمشده و ناتوان هستیم و خود را در بن بست زندگی تصور میکنیم، به تصویر میکشد. کلام خدا در رومیان ۶:۵ میفرماید: «هنگامی که ما هنوز ناتوان بودیم، مسیح در زمان مناسب بهخاطر بیدینان جان داد.»
گاهی ما همان احساسی که راجع به خودمان داریم را به خدا هم نسبت میدهیم و فکر میکنیم خدا هم اینگونه ما را میبیند. همین طرز فکر ما را از رفتن به حضور وی باز میدارد. گرچه گناه ما را از خدا دور میکند، اما وقتی با دلی شکسته و توبهکار به حضور او میرویم، فیض و رحمت او کثرت گناهانمان را میپوشاند. درک این محبت بیقید و شرط، ما را به طرف آغوش پدر، جایی که به آنجا تعلق داریم، میکشاند. شاید در حال حاضر هیچ چیز امیدوارکنندهای در زندگیمان نمیبینیم، جز تاریکی و ویرانی هیچ تصویری در ذهن نداریم و خود را شکستخورده و قربانی میبینیم، گویی مردهٔ متحرکی هستیم که با کولهباری سنگین از زخمها، رنجشها و تلخیها، و ناامنیها و بیاعتمادیها مسیر پرپیچوخم زندگی را طی میکنیم، اما لازم است بدانیم خدایی که از عمق احساسات و افکار آسیبدیدهٔ ما باخبر است، میتواند مرهم زخمهای ما باشد. همان روحی که عیسی مسیح را از مردگان قیام داد، امروز قادر است که جانهای پژمرده، خسته و درماندهٔ ما را احیا کند. رحمت، فیض و قوت او را بطلبیم و از خداوند بخواهیم که راههای تازه و جدید پیش روی ما قرار دهد. افکار و طریقهای او ورای افکار و طریقهای ماست. او گشایندهٔ درهای جدید در زندگی ماست.
دوست عزیز، امروز با خودت و خدا خلوت کن، آنچه در دل داری به او بازگو کن، به محبت و قدرت او اعتماد کن و باور داشته باش که فکرهای او برای تو نیکوست. در مقالهٔ بعد طریق خدا را در پاسخ به دعای نحمیا بررسی خواهیم کرد. اینکه چگونه خدا راههای او را برای بازسازی حصار فروریختهٔ اورشلیم هموار ساخت.