در مقاله قبل به تکمیلشدن بازسازی حصار اورشلیم پرداختیم. گفتیم که خدا چگونه قومش را در این مسیر مدد کرد و یکدلی و اتحاد قوم و تلاش برای رسیدن به هدف به ثمر نشست. در این مقاله به نتایج حاصل از تکمیل حصار اورشلیم اشاره خواهیم کرد. اینکه چه پیامدهای نیکویی برای قوم به همراه داشت. خواهر و برادر عزیز قدمهایی که تا اینجا برای ترمیم و احیاشدن برداشتهای، قابل تحسین است. باور داشته باش که مُشت به هوا نکوبیدهای و عبث ندویدهای، پس قدمهایت را با امید و اطمینان بردار.
در باب هشتم و نهم کتاب نحمیا میخوانیم که بعد از تکمیل حصار، قوم از عِزرای کاتب خواست که کتاب شریعت موسی را بیاورد و برایشان قرائت کند. اشتیاق آنها به حدی بود که از سپیده دم تا نیمروز به خواندن تورات گوش فرا دادند (۳:۸). نکتهٔ جالب اینجاست که خواندن تورات پیشنهاد نحمیا یا عِزرا نبود، بلکه قوم خواستار قرائت آن توسط عِزرا شدند. با اینکه آنها خدا را میشناختند و شاهد اعمال عظیم و عجیب او در زندگی خود و نیاکانشان بودند، اما بهخاطر بهاسارترفتن و فشارها و مشکلاتی که در پسِ آن برایشان به وجود آمده بود، گویی نسبت به همه چیز حتی حضور خدا ناامید، بیرمق و شاید حتی بیتفاوت شده بودند. اما از زمان شروع تا تکمیل کارِ بازسازی حصار ویران شدهٔ اورشلیم، حمایت و پشتیبانی خدا را میدیدند که چگونه بر قومش نظر لطف انداخته و از طرق مختلف آنها را برای رسیدن به این هدف مدد میرساند و کاری که انجامش از دیدِ آنها غیرممکن بود، به انجام رسید. گرچه آنها بارها نسبت به خدا سرکشی و نااطاعتی کرده بودند، اما بار دیگر فیض و رحمت خدا را در اوج تنگی و فشار، تجربه کردند.
وقتی ما در شرایط سخت و بحرانهایی که تابوتوان را از ما میگیرند، قرار میگیریم، ممکن است خدا را منفعل بدانیم؛ یا چون احساسمان نسبت به خودمان مثبت نیست، فکر میکنیم خدا هم از نزدیکشدن و کمک به ما اکراه دارد، ما را ترک کرده و از اینکه فرزندی همچون ما دارد شرمنده است. پس خودمان را مستحق لطف خدا نمیبینیم و بهخاطر این افکار و احساسات، از خدا و مطالعهٔ کلام فاصله میگیریم. درحالیکه آیات بسیاری در کلام خدا به محبت بیقیدوشرط خدا نسبت به ما اشاره دارند. بهطور مثال، در کتاب عبرانیان ۱۳:۵ میخوانیم که خدا فرموده است: «تو را هرگز وا نخواهم گذاشت، و هرگز ترک نخواهم کرد.»
بعد از قرائت کتاب تورات، قوم جشن و شادی عظیمی بر پا کرد؛ گویی چشمان آنها به حقیقت باز شده بود و به درک تازهای از کلام و قلبِ خدا رسیده بودند. آنان هنگام خواندن تورات به نوشتهای برخوردند که در آن خداوند، بهواسطهٔ موسی، فرمان داده بود که بنی اسرائیل باید در عیدِ ماه هفتم، در آلاچیقها ساکن شوند. فرمانی که از زمان یوشع تا آن روز انجام نشده بود و گویی بهدست فراموشی سپرده شده بود. با شنیدن این فرمان، آنها سریع دست به کار شدند و همهٔ قوم را برای انجام این فرمان بسیج کردند. چه تغییر و تبدیل عظیمی در قوم ایجاد شده بود!
وقتی ما هویت واقعیمان را در خداوند میشناسیم و از طریق امداد و حمایت او در شکستگیها و آسیبها، پی به توجه و نگاهِ پر از عشق و محبت او میبریم، اشتیاق ما برای زیستن با او و اطاعت و پیروی از کلامش بیشتر میشود. داوود پادشاه در مزمور۱۱:۳۰-١٢ چه زیبا میگوید که: «تو شیون مرا به رقص بدل کردی؛ پلاس را از تنم به در آوردی و مرا به شادی پوشانیدی، تا همه وجودم تو را بسراید و خاموش نماند. ای یهوه خدای من، تو را جاودانه شکر خواهم گزارد.» خواست خدا برای ما زندگی در آزادی و شفاست. گرچه زمانهایی در سفر زندگی، شیونکردن و پلاسپوشیدن را تجربه میکنیم، اما او ما را در داشتن شروعی تازه، قوت میبخشد و حمایت میکند.
در بابهای بعدی کتاب نحمیا میخوانیم که بنیاسرائیل روزه گرفتند و پلاس پوشیدند، خودشان را از بیگانگان جدا کردند و به گناهان خود و به تقصیرات پدرانشان در حضور خدا اعتراف کردند (۱:۹و٢). بیان این مطلب، به این معنا نیست که اگر بحران یا آسیبی بر ما وارد شده، بهخاطر گناهی است که ما یا اجداد ما مرتکب شدهایم. گرچه گناه یا تصمیم و عملکرد اشتباه ما عواقبی بههمراه خواهد داشت، اما چنانچه در این روندِ شفا، خداوند مواردی را به ما نشان میدهد که در آن پی به خطاها و گناهان خود میبریم، با پذیرش اشتباهات و توبه، در مسیر آزادی قدم میگذاریم. همانطور که در نامهٔ اول یوحنا به ما این اطمینان داده شده که «اگر به گناهان خود اعتراف کنیم، او که امین و عادل است، گناهان ما را میآمرزد و از هر نادرستی پاکمان میسازد.» (اول یوحنا ۱:۹).
خواهر و برادر عزیز، مطالعه و تعمق در کلام خدا، به ما کمک میکند تا قلب و شخصیت خدا را بشناسیم و این شناخت به ما درک تازهای از هویت و ارزشمان میبخشد. پولس رسول، کلام خدا را بهعنوان شمشیر روح و یکی از اسلحههای جنگ روحانی معرفی میکند (افسسیان ۱۷:۶). با هوشیاری از اینکه گناه ما را از کتابمقدس و کتابمقدس ما را از گناه دور میسازد، جایگاه کلام خدا در زندگی مسیحی شما چیست؟