چه پایهای محکم
بخش سوم
دو سرود قدیمی هست که وقتی زیر بار مشکلات بودهام اغلب مرا دلداری داده است.
۱- سرودی که ما در وصف خداوند میخوانیمو نیز میتوانیم خطاب به خداوند بخوانیم.
عنوان سرود که «عیسی، دوست گناهکاران» (Jesus! What a Friend for Sinners!)است، فقط نیمی از داستان سرود را بیان میکند. عیسی دوست رنج دیدگان نیز هست. نویسندۀ سرود «ویلبر چَپمَن»، صادقانه دربارۀ سختیهای زندگی سخن میگوید. او دربارۀ دوستانی که شما را «قال» میگذارند، و نیز کسانی که اصلاً بویی از دوستی نبردهاند و کارشان آزار و اذیت شماست سخن میگوید. او خیلی خوب معنی دل شکستگی، غم و ضعف را میداند. او از توفانها و شبهای تاریک روح گذشته است. چپمن؛ با ارائۀ این تجربیات و تشبیهات ادبی، از ما دعوت میکند که آنها را به شخص خودمان ربط دهیم. از همه بیشتر، او از طرق مختلف به ما یادآوری میکند که وقتی زندگی برای ما طاقت فرسا میشود، عیسی کنارمان هست. او صدای گریۀ ما را میشنود.
در این سرود میخوانیم که چگونه وقتی در کشمکشها هستیم خداوند ما را درک میکند. من دوست دارم کلمات این سرود را خطاب به خداوند بخوانم. برای مثال، بهجای اینکه بگویم عیسی گناهانم را بخشیده، میگویم: « ای عیسی، تو گناهانم را بخشیدهای!» جالب است که شروع و پایان مزمور ۲۳ دربارۀ اینکه خداوند کیست سخن میگوید، اما وقتی به وادی تاریک میرسد خداوند را مخاطب قرار داده، میگوید: «توبا منی!»
۲- سرودی که خطاب به خودمان میخوانیم.
«کاتارینا فُن اشلِگِل»، دوست بسیار عزیزش را از دست داده بود و احساس درد، غم، ترس و ناامیدی شدید داشت. در سرود «ای جان من، آرام باش»(Be Still, My Soul)،او با خود کلنجار میرفت تا در میان خشم و تلاطم روحی بتواند آرامش بیابد. او از طرق مختلف به خود یادآوری میکرد که دوست صمیمیاش «عیسی»، در درونش است. وقتی عیسی شادی خالصانۀ محبتش را نثار او کند، تمام اشکهایش پاک و محو خواهند شد. آری، عیسی همین کار را برای شما نیز خواهد کرد.
افزون بر سرودنامهها، کتابهای بسیاری نیز در مورد درد و رنج نوشته شدهاند. برخی از این کتابها عبارتند از: «مسئلۀ رنج»، «وقتی آسمان در سکوت است»، «امید برای زمانی که رنج میکشیم» و «روایت یک غم» (این کتابها از طریق انتشارات ایلام در دسترس شما هستند).
همیشه نیاز به داشتن کتابهای مسیحی دربارۀ موضوعات مهمی مانند رهایی از گناه، محبت و نیز درد و رنج وجود دارد. چرا که کتابهای خوب و مفید، همه از یک چشمه آب مینوشند و یکدیگر را تکمیل میکنند. هیچ کدام از آنها موضوع را عیناً از همان دیدگاه مورد بررسی قرار نمیدهند. امید من آن است که این مجموعه -هر چند تمام پاسخها را در بر ندارد- بتواند کمکهایی را به شما ارائه دهد.
- اکنون که به پایان فصل دوم این مجموعه رسیدهایم، فکر میکنید چه چیزهایی برای شما تازگی داشتند؟
در بخش بعدی این مجموعه،به موضوع «گوش کردن» خواهیم پرداخت. اینکه از ورای کلمات؛ خدا را بشنویم و کلام او را درک کنیم.