خوب گوش کنید

بخش اول

پولس می‌نویسد: «پی مستحکمی که خدا نهاده است، پابرجاست و با این عبارت مُهر شده است که خداوند کسان خود را می‌شناسد» (۲ تیموتائوس ۱۹:۲). این وعدهٔ عالی هرگز عوض نمی‌شود. خداوند شما را می‌شناسد. این حقیقت؛ مهمترین مطلب دربارهٔ شماست. شما به او تعلق دارید. این حقیقت نقطهٔ عطف مهمی است در واکنش شما در برابر سختی‌های زندگی. سرود ما، با دعوت به بنا کردن زندگی‌مان بر این حقیقت آغاز می‌شود.

«ای مقدسان خداوند، چه پایه‌ای محکم 
بر ایمانی که بر «کلام» عالی دارید، نهاده شده!
دیگر او چه گوید که هنوز به شما نگفته؟
به شما که به عیسی پناه آورده‌اید.»

سه موضوع مهم دربارهٔ مطالب و سؤالات این بند مشاهده می‌شود:

دیگر چه گوید؟

نخست، به این سؤال توجه کنید: «دیگر او چه گوید که هنوز به شما نگفته؟»
بگذارید چند دقیقه این سؤال در گوش‌هایتان طنین‌افکن باشد. نمی‌دانم شما کتاب ‌مقدس را چگونه می‌خوانید. گاهی کتاب مقدس را طوری می‌خوانیم که آرزو داشتیم بیش از آنچه نوشته شده، به ما می‌گفت. شیطان از کجا آمد؟ چرا کتاب‌های تواریخ ایام به رقم‌هایی که در کتاب سموئیل و پادشاهان است یک صفر اضافه می‌کند؟ چطور یونس در دریا دچار خفگی نشد؟ کتاب عبرانیان را چه کسی نوشت؟ تازه این‌ها جزو سؤالاتی نیستند که باعث تفرقه در کلیساها می‌شوند. آیا بهتر نبود خداوند آیه‌ای در کتاب مقدس می‌نوشت که دقیقاً روز بازگشت مسیح را نشان می‌داد؟ آیه‌ای دیگر نیز می‌نوشت تا دعواها بر سر تعمید و عشاء‌ربانی را فیصله می‌داد؟ آیات بیشتری به ما می‌داد تا بدانیم با چه روشی کلیسا را اداره کنیم؟ یا با چه نوع موسیقی پرستش کنیم؟ آیاتی به ما می‌داد تا بتوانیم بفهمیم چه رابطه‌ای میان حاکمیت خدا و اختیار انسان وجود دارد؟ آیاتی که شرح می‌داد چرا روح‌القدس گاهی قدرتش را نشان می‌دهد و گاهی نشان نمی‌دهد؟

ای کاش یک آیه بیشتر در کتاب مقدس بود تا به سؤالات مهمی که داریم پاسخ می‌داد! و حتی چقدر بهتر می‌شد اگر او یک بند و یا یک باب دیگر در مورد موضوعات سخت به ما می‌داد! چه می‌شد اگر خداوند شجره‌‌نامه‌های کتاب مقدس را کوتاه‌تر می‌نوشت، اسامی برخی دهات و روستاها را حذف می‌کرد، توضیحات دربارهٔ وسایل معبد و وظایف کاهنان را کمتر می‌کرد. در آن صورت کتاب مقدس ما در اندازهٔ خودش باقی می‌ماند شاید هم کوچکتر می‌شد، اما به سؤالات بحث‌انگیز کلیساها پاسخ داده می‌شد.

اما خدا به عللی که فقط خودش می‌داند، این کار را نکرده است.

اما سؤال مهم این است: وقتی کتاب مقدس را می‌خوانید یا به آن گوش می‌دهید، دنبال چه هستید؟ در مورد موضوع مهم و حیاتی «دیگر او چه گوید که هنوز به شما نگفته»، به چه کسی اعتماد می‌کنید تا زندگی خود را به او بسپارید؟ چه اتفاقی برای شما خواهد افتاد؟ آیا دوستی که به او اعتماد داشته‌اید به شما خیانت کرده؟ آیا به بیماری علاج ناپذیری دچار شده‌اید؟ نقص بدنی دارید؟ یا دچار گناه دائمی هستید؟

کتاب مقدس دربارهٔ این چیزها سخن می‌گوید. کلام خدا، به تمام سؤالات حیاتی پاسخ می‌دهد. سؤالاتی دربارهٔ معنا یا پوچی مرگ، هدف و بی‌هدفی، نیکی و شر، محبت و نفرت، اعتماد و ترس، و راستی و ناراستی. آیا رحمت می‌تواند گره گناه را بگشاید؟ آیا عدالت می‌تواند بر ظلم پیروز شود؟ خدا چه صفات و خصوصیاتی دارد؟ قلب انسان چگونه است؟ چه مفهومی در مصیبت است؟ خداوند چه چیز دیگری باید به شما بگوید که هنوز نگفته است؟ خوب گوش کنید. واقعاً او هرچه را که لازم بوده، گفته است.

در قسمت بعدی این فصل به موضوع «مقدسین» خواهیم پرداخت.