فراخواندن موسی
اکنون بیا تا تو را نزد فرعون بفرستم تا قوم من بنیاسرائیل را از مصر بیرون آوری.
خروج ۳: ۱۰
استیفان قدیس عمر موسی را به سه مرحله تقسیم میکند: چهل سال در مصر، چهل سال در خلوت و صحرا و چهل سال در بیابان به همراه قومی که آن را از اسارت مصر رهایی بخشید (اعمال ۷: ۲۳، ۳۰، ۳۶). موسی در چهل سال دوم از زندگی خویش میزیست که با تجلی خدا روبهرو شد، یعنی Theophany (تجلیات قابل رؤیت خدا) در الهیات. موسی چنین تجربهٔ پرشکوهی را در مکانی بهنام «حوریب، جبل الله » (۳: ۱) دریافت. نام «جبل الله» عنوانی بود که اهالی مدیان بر آن کوه نهاده بودند؛ چرا که آن را محل سکونت خدا میدانستند. ازاینرو آن را مقدس میشمردند و شاید هم این نام نوعی نبوت بود که بر آن کوه شده بود؛ زیرا که شریعت بعدها بر آن به قوم داده شد. برخی دیگر نیز مزمور ۶۸: ۱۵ را شاهد آورده و میگویند که عنوان خدا بر این کوه تنها محض بلندمرتبه جلوه دادن آن بوده است و مفهوم خدایی ندارد. همچنین، نام حوریب نیز عنوانی جایگزین برای نام سینا میباشد و برخی پنداشتهاند که نام حوریب به محدودهٔ کوه و سینا به قلهٔ آن اشاره داشته است.
باری، موسی بر همین مکان بود که بوتهٔ مشتعل را بدید و آن را امری غریب یافت. شعلهور شدن بوتهها در اوایل تابستان در آن منطقه امری معمول بود؛ چنانکه بادیهنشینان را متعجب نمیساخت، اما موسی از آن جهت آن امر را غریب یافت که بوته شعلهور بو،د اما نمی سوخت (۳: ۲). خداوند اراده فرموده بود که از این طریق با موسی سخن گوید و نام عجیب و مهیب خویش را به او بشناساند. خدا به موسی گفت: «هستم آنکه هستم» (۳: ۱۴). این نام اشاره بدان دارد که او خدایی لایتغیر است و قائم به ذات، همان که هستی از او میجوشد. «اَهیَه» رضا بدین داد که موسی را بفرستد تا قومی که آه میکشیدند و به حضور خدا ناله میکردند را برهاند و چنان کرد که میخواست، و رهانید.
Bible Study
خروج ۳: ۱۰
۱۰اکنون بیا تا تو را نزد فرعون بفرستم تا قوم من بنیاسرائیل را از مصر بیرون آوری.