مملکت شمالی اسرائیل در مقابل آشوریان سقوط کرد و شهرهای حصاردارِ یهودا- مملکت جنوبی- نیز در حال ویران شدن بود. اورشلیم در مقابل یک حمله استقامت کرده بود، اما پادشاه و اهالی آن وحشتزده بودند. اورشلیم میرفت تا دیر یا زود، مغلوب دشمنانش گردد.
ترس، واکنش درستی در برابر موقعیتی خطرناک است، اما وقتی خطرْ آنی برطرف میشود، احساس میکنیم که فلج شدهایم. عادتهایی که زمانی مهم به نظر میرسید، موجب ناتوانی و درماندگی شخص میگردد. ممکن است دورهای از آسودگی برای مدت کوتاهی فرا برسد که بیشتر شباهت دارد به پناه گرفتن زیر شاخههای یک درخت زیر بارانی شدید و فقط نیروی تازهای میبخشد تا نفسی تازه کنیم.
اشعیا به پادشاه توصیه میکرد تا آرام باشد و به مشورتها گوش فرا دهد. پادشاه اگر چنین میکرد، قادر میشد ببیند که صلح برای مدتی پایدار خواهد ماند، یعنی به تعداد سالهای مورد نیاز برای اینکه یک نوزاد تبدیل به یک کودک خردسال شود. ممکن است آحاز از دست مشاورانی که میگفتند: همه چیز رو به راه خواهد گردید، ملول شده بود. اما ایشان از کجا میدانستند چنین خواهد شد؟ ظاهراً او جرأت نمیکرد به گفتۀ آنها اعتماد کند که برای مدتی صلح و آرامش برقرار خواهد گردید. شاید هم چشمانداز جنگ در ذهنش، تحملناپذیر شده بود.
آیا عادتها و ترسهایی هست که به آنها چسبیدهاید، اما دستکم برای زمان حال ضروری نیستند؟ آیا میتوانید از آنها دست بکشید؟ زمانی که اشعیا به دیدار آحاز پادشاه رفت، وی قادر نبود بیاساید و به خدا اعتماد کند. کمی بعد، وقتی آن طفل را «عمانوئیل» نامید، توانست تصدیق کند که خدا با ایشان است.
دعای امروز
خدایا، ای پناهگاه و قوت ما،
آن روز را نزدیک آور که جنگها باز ایستند،
آن روز را که فقر و رنج به پایان رسد،
تا زمین با صلح آسمانی آشنا گردد،
بهواسطۀ عیسای مسیح، خداوندگارِ ما.
مطالعهٔ کتاب مقدس
اشعیا ۷:۱-۱۷
وحی دربارۀ دمشق: هان، دمشق دیگر شهری نخواهد بود، بلکه به تودۀ ویرانی بدل خواهد شد. شهرهای ’عَروعیر‘ متروک گشته، به جهت گلهها خواهد بود، که خواهند خوابید و کسی آنها را نخواهد ترسانید. برج و بارو از اِفرایِم نابود خواهد شد، و سلطنت از دمشق، و باقیماندگان اَرام مانند جلال بنیاسرائیل خواهند بود؛ این است فرمودۀ خداوندِ لشکرها. در آن روزْ جلال یعقوب بیفروغ خواهد شد، و فربهیِ تَنَش آب خواهد گشت. همچون زمانی خواهد بود که دروگر غَله را گرد میآورَد، و خوشهها را به دستان خویش میدِرَوَد؛ مانند زمان خوشهچینی در وادی رِفائیم. همچون روزی که درخت زیتون را میتکانند، دانههایی چند بر آن باقی خواهد ماند؛ دو یا سه دانه زیتون بر بالاترین شاخهها، چهار یا پنج دانه بر شاخههای پربار؛ این است فرمودۀ یهوه، خدای اسرائیل. در آن روز انسان به آفریدگار خود خواهد نگریست، و به جانب قدوس اسرائیل نظر خواهد کرد. او دیگر به مذبحهایی که به دست خود ساخته است نخواهد نگریست، و به اَشیرَهها و مذبحهای بُخور که به انگشتان خود ساخته است، نظر نخواهد افکند. در آن روز شهرهای مستحکم ایشان مانند اماکن متروک در درختستانهای اَموریان خواهد بود که آنها را به سبب بنیاسرائیل وانهادند. آری، آنها یکسره ویرانهای خواهند بود. زیرا که تو خدای نجات خویش را از یاد بردهای و صخرۀ پناهگاه خویش را به یاد نمیآوری. پس هرچند نهالهای دلپذیر غَرس کنی و موهای بیگانگان را بکاری، و هرچند در همان روز که آنها را غرسمیکنی، نمُوِشان دهی، و همان صبح که آنها را میکاری، به شکوفهشان آوری، محصولت در روزِ ناخوشی و دردِ بیدرمان یکسره زایل خواهد شد. وای از خروش قومهای بسیار، که چون دریای خروشان میخروشند! وای از غرش ملتها، که چون آبهای بسیار میغرّند! هرچند ملتها چون آبهای خروشان به خروش آیند، چون بر ایشان عتاب زند، به جاهای دور خواهند گریخت: چون کاه که در برابر باد بر کوهها رانده شود، و چون غبار در برابر گردباد! اینک شامگاهان هراس میآفرینند، اما هنوز سپیده نزده که اثری از ایشان نخواهد بود! آری، این است نصیب تاراجکنندگان ما، و قسمت آنان که غارتمان میکنند.'
مزمورهای ۲۶ و ۲۷
خداوندا، حکم بر برائتم ده، زیرا که من در صداقت خویش گام برداشتهام، و بیتزلزل بر خداوند توکل کردهام. خداوندا، مرا امتحان کن و بیازما، دل و اندیشهام را از بوتۀ آزمایش بگذران؛ زیرا محبت تو را همواره پیش چشم خود دارم، و پیوسته در سایۀ وفاداری تو گام میزنم. با مردان باطل همنشین نمیگردم، و با ریاکاران همراه نمیشوم؛ از جماعت بدکاران بیزارم و با شریران همنشینی نمیکنم. دستهایم را در بیگناهی میشویم، و مذبح تو را، خداوندا، طواف میکنم؛ تا آواز شکرگزاری را بشنوانم، و همۀ شگفتیهای تو را بازگویم. خداوندا، محل خانۀ تو را دوست میدارم، و جایگاه سکونت جلالت را. که در دستانشان ترفندهای شریرانه است، و دست راستشان آکنده از رشوه. و اما من در صداقت خویش گام برمیدارم؛ فدیهام کن و فیضم ببخشا. پایم در جای هموار ایستاده است؛ در جماعت بزرگ خداوند را متبارک میخوانم.'
'خداوند نور من و نجات من است؛ از که بترسم؟ خداوند پناهگاه جان من است؛ از که هراسان شوم؟ چون بدکاران بر من هجوم آورند تا گوشت تنم را بخورند، چون خصمان و دشمنانم بر من بتازند، آنانند که میلغزند و میافتند. اگر لشگری به مقابله با من اردو زند، دلم نخواهد ترسید؛ اگر جنگ بر من بر پا شود در آن نیز اطمینان خواهم داشت. یک چیز از خداوند خواستهام، و در پی آن خواهم بود: که همۀ روزهای زندگیام در خانۀ خداوند ساکن باشم، تا بر زیبایی خداوند چشم بدوزم و در معبدش، پاسخم را بجویم. زیرا در روز بلا مرا در سایبان خود پنهان خواهد کرد، و در پوشش خیمۀ خویش مخفی خواهد ساخت، و بر صخره، در جای بلندم قرار خواهد داد. آنگاه سرم بر دشمنانِ گرداگردم افراشته خواهد شد، و با فریادهای شادی در خیمۀ او قربانی خواهم کرد؛ و برای خداوند خواهم سرایید و خواهم نواخت. خداوندا، چون بخوانم، آوازم را بشنو؛ مرا فیض ببخشا و اجابتم فرما. ای دل من، او به تو گفته است: «روی مرا بجوی!» خداوندا، روی تو را خواهم جُست. روی خویش از من پنهان مکن، و خدمتگزارت را خشمگینانه برمگردان؛ ای که یاور من بودهای. ای خدای نجات من، طردم مکن و ترکم منما. اگرچه پدر و مادرم ترکم کنند، خداوند مرا خواهد پذیرفت. خداوندا، راه خود را به من بیاموز، و به سبب دشمنانم مرا به راه هموار هدایت فرما. به آرزوی خصمانم تسلیمم مکن، زیرا شاهدان دروغین بر من برخاستهاند، که خشونت را برمیدمند. اما من باور دارم که نیکویی خداوند را در زمین زندگان خواهم دید. برای خداوند انتظار بکش، نیرومند باش و دل قوی دار؛ آری، منتظر خداوند باش!'
متی ۵:۳۸ تا آخر
«نیز شنیدهاید که گفته شده، ”چشم به عوض چشم و دندان به عوض دندان.“ امّا من به شما میگویم، در برابر شخص شریر ایستادگی نکنید. اگر کسی به گونۀ راست تو سیلی زند، گونۀ دیگر را نیز به سوی او بگردان. و هر گاه کسی بخواهد تو را به محکمه کشیده، قبایت را از تو بگیرد، عبایت را نیز به او واگذار. اگر کسی مجبورت کند یک میل با او بروی، دو میل همراهش برو. اگر کسی از تو چیزی بخواهد، به او بده و از کسی که از تو قرض خواهد، روی مگردان. «شنیدهاید که گفته شده، ”همسایهات را محبت نما و با دشمنت دشمنی کن.“ امّا من به شما میگویم دشمنان خود را محبت نمایید و برای آنان که به شما آزار میرسانند، دعای خیر کنید، تا پدر خود را که در آسمان است، فرزندان باشید. زیرا او آفتاب خود را بر بدان و نیکان میتاباند و باران خود را بر پارسایان و بدکاران میباراند. اگر تنها آنان را محبت کنید که شما را محبت میکنند، چه پاداشی خواهید داشت؟ آیا حتی خَراجگیران چنین نمیکنند؟ و اگر تنها برادران خود را سلام گویید، چه برتری بر دیگران دارید؟ مگر حتی اقوام بتپرست چنین نمیکنند؟ پس شما کامل باشید چنانکه پدر آسمانی شما کامل است.'