اولین شاهد رستاخیز
عیسی به او گفت: «ای زن، چرا گریانی؟»… عیسی به او گفت: «بر من میاویز.» یوحنا ۲۰: ۱۵ و ۱۷
تفاوتهای روایت رستاخیز عیسی در چهار انجیل، نشان میدهد که شاهدان این واقعه اشخاص مختلفی بودهاند و هر یک از نویسندگان انجیل، متناسب با اهداف خود به شهادت این شاهدان استناد کردهاند. در این میان، انجیل یوحنا با نگرش منحصربهفرد خود رستاخیز عیسی را برای ما روایت میکند. اینطور بهنظر میرسد که یوحنا شهادت مریم مجدلیه در اولین ظهور عیسی پس از قیام را ملاک قرار داده باشد؛ چرا که تا پیش از آمدن پطرس و آن شاگرد دیگر (یوحنا)، تنها مریم مجدلیه در محوطهٔ مقبرهٔ عیسی حضور داشت و او بود که این دو شاگرد را از وقوع امری غیر عادی مطلع کرد. یوحنا وضع و حال پریشان مریم را آنچنان پرشور تشریح میکند که برای ما هیچ تردیدی در محبت عمیق مریم به عیسی باقی نمیماند. شاید توجه خاص یوحنا در شدت محبت مریم به عیسی از این جهت باشد که خود یوحنا نیز رابطهٔ بسیار عمیقی با عیسی داشت. به همین خاطر، با دلتنگی و احساسات مریم همدلی نزدیکی داشت.
بدین ترتیب، مشاهده میشود که در گزارش این مهمترین و عظیمترین واقعهٔ تاریخ بشر، یوحنا طبق عادت همیشگی خود به عمق و کیفیت رابطه با عیسی بیش از بیان جزئیات تاریخی توجه نشان میدهد. این موضوع در واکنش مریم، پس از آنکه عیسی او را به نام میخواند، بهخوبی نمایان است. ظاهراً پس از دیدن عیسی احساسات مریم آنچنان بر انگیخته میشود که خود را به آغوش او میاندازد. اما، عیسی مریم را از این کار باز میدارد تا او را از واقعهٔ عظیم دیگری که در پیش است مطلع کند: صعود او به دست راست پدر و تحولی که در اثر این تغییر در نوع رابطهٔ او با شاگردانش ایجاد خواهد شد. عیسی مقصود خود را کمی بعد از آن، زمانی که در جمع شاگردان ظاهر میشود به همهٔ آنها آشکار میکند. شاگردان در مییابند که در عین حال که عیسی به اقتدار کامل الهی خود در آسمان و به دست راست پدر صعود خواهد کرد، بهواسطهٔ حضور روحش نیز ارتباط او با آنها از یک ارتباط بیرونی به یک ارتباط درونی تبدیل خواهد شد (یوحنا ۲۲:۲۰).
همچون مریم، برخاستن عیسی از مردگان را غنیمت بداریم، لیکن از حضور زنده و دائمی او غافل نباشیم که قادر است ما را در مسیر ارادهٔ خدا بهپیش برد.
مطالعهٔ کتاب مقدس
یوحنا ۲۰: ۱۵ و ۱۷
۱۵عیسی به او گفت: «ای زن، چرا گریانی؟ که را میجویی؟» مریم به گمان اینکه باغبان است، گفت: «سرورم، اگر تو او را برداشتهای، به من بگو کجا گذاشتهای تا بروم و او را برگیرم.»
۱۷عیسی به او گفت: «بر من میاویز، زیرا هنوز نزد پدر صعود نکردهام. بلکه نزد برادرانم برو و به آنها بگو که نزد پدر خود و پدر شما و خدای خود و خدای شما صعود میکنم.»
یوحنا ۱۷: ۱ - ۲۶
دعای عیسی برای خود
۱پس از این سخنان، عیسی به آسمان نگریست و گفت: «پدر، ساعت رسیده است. پسرت را جلال ده تا پسرت نیز تو را جلال دهد. ۲زیرا او را بر هر بشری قدرت دادهای تا به همۀ آنان که به او عطا کردهای، حیات جاویدان بخشد. ۳و این است حیات جاویدان، که تو را، تنها خدای حقیقی، و عیسی مسیح را که فرستادهای، بشناسند. ۴من کاری را که به من سپردی، به کمال رساندم، و اینگونه تو را بر روی زمین جلال دادم. ۵پس اکنون ای پدر، تو نیز مرا در حضور خویش جلال ده، به همان جلالی که پیش از آغاز جهان نزد تو داشتم.
دعای عیسی برای شاگردان
۶«من نام تو را بر آنان که از جهانیان به من بخشیدی، آشکار ساختم. از آنِ تو بودند و تو ایشان را به من بخشیدی، و کلامت را نگاه داشتند. ۷اکنون دریافتهاند که هرآنچه به من بخشیدهای، براستی از جانب توست. ۸زیرا کلامی را که به من سپردی، بدیشان سپردم، و ایشان آن را پذیرفتند و بهیقین دانستند که از نزد تو آمدهام، و ایمان آوردند که تو مرا فرستادهای. ۹درخواست من برای آنهاست؛ من نه برای دنیا بلکه برای آنهایی درخواست میکنم که تو به من بخشیدهای، زیرا از آنِ تو هستند. ۱۰هرآنچه از آنِ من است، از آنِ توست و هرآنچه از آنِ توست، از آنِ من است؛ و در ایشان جلال یافتهام. ۱۱بیش از این در جهان نمیمانم، امّا آنها هنوز در جهانند؛ من نزد تو میآیم. ای پدرِ قدّوس، آنان را به قدرت نام خود که به من بخشیدهای حفظ کن، تا یک باشند، چنانکه ما هستیم. ۱۲من آنها را تا زمانی که با ایشان بودم، حفظ کردم، و از آنها به قدرت نام تو که به من بخشیدهای، محافظت نمودم. هیچیک از ایشان هلاک نشد، جز فرزند هلاکت، تا گفتۀ کتب مقدّس به حقیقت پیوندد. ۱۳امّا حال نزد تو میآیم، و این سخنان را زمانی میگویم که هنوز در جهانم، تا شادی مرا در خود به کمال داشته باشند. ۱۴من کلام تو را به ایشان دادم، امّا دنیا از ایشان نفرت داشت، زیرا به دنیا تعلّق ندارند، چنانکه من تعلّق ندارم. ۱۵درخواست من این نیست که آنها را از این دنیا ببری، بلکه میخواهم از آن شَرور حفظشان کنی. ۱۶آنها به این دنیا تعلّق ندارند، چنانکه من نیز تعلّق ندارم. ۱۷آنان را در حقیقت تقدیس کن؛ کلام تو حقیقت است. ۱۸همانگونه که تو مرا به جهان فرستادی، من نیز آنان را به جهان فرستادهام. ۱۹من خویشتن را بهخاطر ایشان تقدیس میکنم، تا ایشان نیز به حقیقت تقدیس شوند.
دعای عیسی برای همۀ پیروانش
۲۰«درخواست من تنها برای آنها نیست، بلکه همچنین برای کسانی است که به واسطۀ پیام آنها به من ایمان خواهند آورد، ۲۱تا همه یک باشند، همانگونه که تو ای پدر در من هستی و من در تو. چنان کن که آنها نیز در ما باشند، تا جهان ایمان آورد که تو مرا فرستادهای. ۲۲و من جلالی را که به من بخشیدی، بدیشان بخشیدم تا یک گردند، چنانکه ما یک هستیم؛ ۲۳من در آنان و تو در من. چنان کن که آنان نیز کاملاً یک گردند تا جهان بداند که تو مرا فرستادهای، و ایشان را همانگونه دوست داشتی که مرا دوست داشتی. ۲۴ای پدر، میخواهم آنها که به من بخشیدهای با من باشند، همانجا که من هستم، تا جلال مرا بنگرند، جلالی که تو به من بخشیدهای؛ زیرا پیش از آغاز جهان مرا دوست میداشتی.
۲۵«ای پدرِ عادل، دنیا تو را نمیشناسد، امّا من تو را میشناسم، و اینها دانستهاند که تو مرا فرستادهای. ۲۶من نام تو را به آنها شناساندم و خواهم شناساند، تا محبتی که تو به من داشتهای، در آنها نیز باشد و من نیز در آنها باشم.»