بارقه از فیض
پیدایش ۳: ۸ – ۹ و ۲۱
گناه موجد سلسلهای از گسستگیها در سرنوشت بشر گردید.
آدم در باغ عدن در صمیمیت با خدا زندگی میکرد و بیآنکه ترسی از خدا در دل داشته باشد، همچون یک دوست در حضور خدا در باغ بهسر میبرد. گناه، آن صمیمیت با خدا را مخدوش ساخت، به قسمی که انسانی که در صمیمیت کامل با خدا بهسر میبرد، حال با ترس خود را از خدای تعالی پنهان کرد.
آدم با زن خود که همدم و مونس او بود در صمیمیت و شفافیت کامل بهسر میبرد: «… آدم گفت: “همانا اینست استخوانی از استخوانهایم و گوشتی از گوشتم… . ” از این سبب مرد پدر و مادر خود را ترک کرده، با زن خویش خواهد پیوست و یک تن خواهند بود» (پیدایش ۲: ۲۳ – ۲۴). آدم و همسرش با وجود عریانی در حضور هم احساس شرم نمیکردند. بدین معنی که روابط انسانی تا پیش از ورود گناه پاک و بیشائبه بود، اما ورود گناه، رابطه انسان و انسان، یا به عبارتی روابط اجتماعی انسان را دچار خدشه ساخت. گناه سبب جدایی انسان و انسان گردید، ازاینروی است که آدم در پاسخ به خدا که میپرسد: «که تو را آگاهانید که عریانی؟ آیا از آن درختی که تو را قدغن کردم که از آن نخوری، خوردی؟» (پیدایش ۳: ۱۱)، همسرش حوا را مقصر میخواند و بدین ترتیب، میان خویش و همسری که وی را این است استخوانی از استخوانهایم و گوشتی از گوشتم خوانده بود و میبایست با او «یک تن» باشد، تمایز قائل شد و گناه به شکلی دردناک منجر به گسستگی، پراکندگی، عداوت و شقاق در میان روابط انسانها گردید.
همچنین، آدم که در باغ عدن با طبیعت و حیوانات و نیز کل عالم هستی در رابطهای هماهنگ و صمیمی بهسر میبرد، حال به سبب گناه وی زمین ملعون گشت و او می بایست به عرق جبین خود نان میخورد و طبیعت و تمامی عالم هستی نیز روی بهسوی فساد قرار دارد. (رومیان ۸: ۲۰)
اما در این میان بارقهای از فیض خدای تعالی رخ مینماید. خداوند خود قدم محبت را بر میدارد و عریانی و شرم آدمی را میپوشاند: «و خداوند خدا رختها برای آدم و زنش از پوست بساخت و ایشان را پوشانید.» این خود خدای تعالی است که انسان گنهکار را ستاری میکند و میخواهد توسط کلمهٔ خویش، عیسی میسح، بشر را کاملاً نجات بخشد.
مطالعهٔ کتاب مقدس
پیدایش ۳: ۸ – ۹ و ۲۱
۸و صدای یهوه خدا را شنیدند که در خنکی روز در باغ میخرامید، و آدم و زنش خود را از حضور یهوه خدا در میان درختان باغ پنهان کردند. ۹ولی یهوه خدا آدم را ندا در داده، گفت: «کجا هستی؟»... ۲۱یهوه خدا پیراهنهایی از پوست برای آدم و زنش ساخت و ایشان را پوشانید.