نان روزانه

کلام امروز: مرقس ۸: ۳۱ | مطالعهٔ کتاب مقدس: مرقس ۸: ۲۷ – ۳۸مرقس ۹: ۱

پسر انسان

«آنگاه ایشان را تعلیم دادن آغاز کرد که لازم است پسر انسان بسیار زحمت کشد و از مشایخ و رؤسای کهنه و کاتبان رد شود و کشته شده، بعد از سه روز برخیزد.»

مرقس ۸: ۳۱

در طول عهد‌جدید عناوینی چون از نسل حوا، از ذریت ابراهیم، پیامبری مانند موسی، پادشاهی مانند داوود، کاهنی به رتبهٔ ملکیصدق و خادم خداوند، چه آشکارا و چه در لفافه به عیسی مسیح نسبت داده شده است. اما گویا در این بین عیسی عنوان «پسر انسان» را بیشتر برای خویش می‌پسندد و به‌کار می‌برد.

عنوان پسر انسان برای یهودیان در کتاب دانیال ۷: ۱۳-۱۴ مفهوم خود را دارد. در نظر آنان، پسر انسان در این آیه همان قوم مقدسان حضرت اعلی در دانیال ۷: ۲۷ است که دانیال در رؤیا به شکل یک انسان می‌بیند. دیدگاه دیگر بر این باور بود که پسر انسان اشاره به «ماشیح یا همان مسیح» دارد. این در حالی بود که یهودیان هرگز از عنوان ماشیخ الوهیت استنباط نمی‌کردند و جایگاه خدایی برای آن در نظر نداشتند، بلکه پسر انسان برای آنها انسانی متعالی محسوب می‌شد، کسی که برای آمدنش انتظار می‌کشیدند تا آن عزت و سربلندی، فراوانی، آرامش و عدالت از‌دست‌رفتهٔ زمان سلیمان را برایشان باز آورد.

از همین روی بود که پطرس به‌عنوان یک یهودی نمی‌توانست درک کند که مسیح یا پسر انسان که وعده داده شده است چون پادشاهی ظفرمند می‌آید و عدالت و انصاف را برقرار می‌کند، چطور می‌تواند زحمت ببیند، رد شود و کشته گردد! پس به همین دلیل بود که عیسی را منع نمود.

عیسی گویا در پس منع پطرس صدای شیطان را به‌یاد آورد زمانی که در بیابان او را وسوسه نمود و وعده داد که می‌تواند یک پادشاهی بدون درد و رنج بدو ببخشد، اگر او را سجده کند (متی ۴: ۸). بدین جهت بود که عیسی پطرس را از خود راند؛ زیرا که با افکار محدود انسانی قادر نبود نقشه‌های خدا برای نجات بشر از طریق پسر انسان را درک کند.

اما خبر خوش این است که پایان برای عیسی مسیح خداوند، پسر انسان رنج و مرگ نیست، بلکه بازگشتی ظفرمندانه با فرشتگان مقدس در جلال خدای پدر.

مطالعهٔ کتاب مقدس

مرقس ۸: ۳۱

«آنگاه ایشان را تعلیم دادن آغاز کرد که لازم است پسر انسان بسیار زحمت کشد و از مشایخ و رؤسای کهنه و کاتبان رد شود و کشته شده، بعد از سه روز برخیزد.»

مرقس ۸: ۲۷ – ۳۸

اعتراف پطرس دربارۀ عیسی
 
۲۷عیسی با شاگردان خود به روستاهای اطراف قیصریۀ فیلیپی رفت. در راه، از شاگردان خود پرسید: «به گفتۀ مردم من کِه هستم؟» ۲۸پاسخ دادند: «بعضی می‌گویند یحیای تعمیددهنده هستی، عده‌ای می‌گویند ایلیایی و عده‌ای دیگر نیز می‌گویند یکی از پیامبران هستی.» ۲۹از آنان پرسید: «شما چه می‌گویید؟ به نظر شما من که هستم؟» پطرس پاسخ داد: «تو مسیح هستی.» ۳۰امّا عیسی ایشان را منع کرد که دربارۀ او به کسی چیزی نگویند.
پیشگویی عیسی دربارۀ مرگ و رستاخیز خود
 
۳۱آنگاه عیسی به تعلیم دادن آنها آغاز کرد که لازم است پسر انسان زحمتِ بسیار بیند و از سوی مشایخ و سران کاهنان و علمای دین رد شده، کشته شود و پس از سه روز برخیزد. ۳۲چون عیسی این را آشکارا اعلام کرد، پطرس او را به کناری برد و شروع به سرزنش او کرد. ۳۳امّا عیسی روی برگردانیده، به شاگردان خود نگریست و پطرس را سرزنش کرد و گفت: «دور شو از من، ای شیطان! زیرا افکار تو انسانی است، نه الهی.»
۳۴آنگاه جماعت را با شاگردان خود فرا خواند و به آنان گفت: «اگر کسی بخواهد مرا پیروی کند، باید خود را انکار کرده، صلیب خویش برگیرد و از پی من بیاید. ۳۵زیرا هر که بخواهد جان خود را نجات دهد، آن را از دست خواهد داد؛ امّا هر که به‌خاطر من و به‌خاطر انجیل جان خود را از دست بدهد، آن را نجات خواهد داد. ۳۶انسان را چه سود که تمامی دنیا را ببَرد امّا جان خود را ببازد؟ ۳۷انسان برای بازیافتن جان خود چه می‌تواند بدهد؟ ۳۸زیرا هر که در میان این نسلِ زناکار و گناهکار از من و سخنانم عار داشته باشد، پسر انسان نیز آنگاه که در جلال پدر خود همراه با فرشتگان مقدّس آید، از او عار خواهد داشت.»

مرقس ۹: ۱

نیز ایشان را فرمود: «آمین، به شما می‌گویم، برخی اینجا ایستاده‌اند که تا آمدن نیرومندانۀ پادشاهی خدا را نبینند، طعم مرگ را نخواهند چشید.»

مطالب جدید

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.