نان روزانه

کلام امروز: پیدایش ۱۲: ۱ – ۳ | مطالعهٔ کتاب مقدس: * پیدایش ۱۲: ۱ – ۹* عبرانیان ۱۱: ۱۱ - ۲۳

عهد خدا با ابراهیم

«خداوند به ابراهیم گفته بود: “… همۀ طوایف زمین به‌ واسطۀ تو برکت خواهند یافت.”»

پیدایش ۱۲: ۱ – ۳

وعدۀ خدا به ابراهیم در ابتدای باب دوازده کتاب پیدایش، سرآغاز وعده‌های متعدد به پدران قوم اسرائیل است، وعده‌هایی که در هر رویارویی با خدا جزئیات بیشتری به آنها افزوده می‌شود. با نگاهی دقیق به این وعده‌ها، نه‌تنها می‌توان به نقشۀ خدا برای تشکیل قومی خاص (اسرائیل) پی‌برد، بلکه تدارک الهی برای تشکیل قوم و ملتی عظیم‌ و جهانی از میان تمامی اقوام عالم نیز آشکار می‌شود. به عبارت دیگر از باب دوازده تا انتهای کتاب پیدایش، پایه‌های عهد خدا با بشریت نهاده می‌شود. از این منظر، هر واقعه‌ای در کتاب پیدایش با تحقق چهار موضوع اساسی ارتباط پیدا می‌کند: وعدۀ سرزمین موعود برای سکونت ابراهیم و فرزندانش (وعدۀ تشکیل ملتی بزرگ و برقراری ارتباط با خدا از طریق عهد) و سرانجام برکت تمامی طوایف ساکن بر زمین.

اما، نکتهٔ حائز اهمیت در مواجهۀ پدران قوم اسرائیل با خدا، آشکار شدن هرچه بیشتر نقشۀ خدا پس از هر واکنش برخاسته از ایمان این افراد است. به عبارت دیگر، در این کتاب بر اهمیت نقش انسان در انجام وعده‌های خدا و پیش‌برد نقشۀ نجات او به‌واسطۀ همکاری انسان تأکید شده است. به‌یقین که این به معنی برابری سهم خدا و انسان در انجام وعده‌های خدا نیست؛ چرا که علی‌رغم ضعف‌ها و گناهانی که پدران قوم مرتکب می‌شدند، خدا همچنان نسبت به عهد خود وفادار بود و در پیشبرد آن ضعف‌ها و خطاهای انسان را نیز در نظر گرفته بود.

از سوی دیگر، ایمان و اعتماد پدران قوم اسرائیل به خدا وسیلۀ انتقال برکات خدا به تمامی بشریت شد. ابراهیم، به‌جز تولد اسحاق به‌شخصه انجام هیچ یک از وعده‌های خدا را با چشمان خود مشاهده نکرد، اما ایمان او به خدا و همچنین ایمان سایر آبای قوم اسرائیل سبب شد که آنها سخنان خدا را باور کنند، سخنانی که از همان ابتدا طنینی از رحمت خدا برای تمامی بشریت در خود داشت.

امروز نیز همچنان واکنش ایمان به دعوت خدا نقشی اساسی در ادامۀ تحقق وعده‌های خدا برای اقوام و ملل گوناگون دارد. باشد که ایمان ابراهیم الگوی ایمان ما ایرانیان در درون و بیرون سرزمین ایران باشد تا همگی شاهد تحقق وعده‌های خدا و تشکیل کلیسای او در مقیاسی وسیع در میان خود و سرزمین‌های همسایۀ خود باشیم.

مطالعهٔ کتاب مقدس

پیدایش ۱۲: ۱ – ۳

دعوت اَبرام
۱خداوند به اَبرام گفته بود: «از سرزمین خویش و از نزد خویشان خود و از خانۀ پدرت بیرون بیا و به سرزمینی که به تو نشان خواهم داد، برو. ۲از تو قومی بزرگ پدید خواهم آورد و تو را برکت خواهم داد؛ نام تو را بزرگ خواهم ساخت و تو برکت خواهی بود. ۳برکت خواهم داد به کسانی که تو را برکت دهند، و لعنت خواهم کرد کسی را که تو را لعنت کند؛ و همۀ طوایف زمین به واسطۀ تو برکت خواهند یافت.»

* پیدایش ۱۲: ۱ – ۹

دعوت اَبرام
۱خداوند به اَبرام گفته بود: «از سرزمین خویش و از نزد خویشان خود و از خانۀ پدرت بیرون بیا و به سرزمینی که به تو نشان خواهم داد، برو. ۲از تو قومی بزرگ پدید خواهم آورد و تو را برکت خواهم داد؛ نام تو را بزرگ خواهم ساخت و تو برکت خواهی بود. ۳برکت خواهم داد به کسانی که تو را برکت دهند، و لعنت خواهم کرد کسی را که تو را لعنت کند؛ و همۀ طوایف زمین به واسطۀ تو برکت خواهند یافت.»
۴پس اَبرام، چنانکه خداوند بدو فرموده بود، روانه شد؛ و لوط نیز همراه او رفت. اَبرام هفتاد و پنج ساله بود که از حَران بیرون آمد. ۵او همسر خود سارای، برادرزادۀ خود لوط، و همۀ اموالِ اندوختۀ خویش را با اشخاصی که در حَران به دست آورده بودند، برگرفت و به مقصد سرزمین کنعان به‌راه افتاد، و به کنعان رسید. ۶اَبرام در آن سرزمین تا محل بلوطِ مورِه، در شِکیم، پیش رفت. در آن زمان، کنعانیان در آن سرزمین بودند. ۷آنگاه خداوند بر اَبرام ظاهر شد و فرمود: «به نسل تو این سرزمین را می‌بخشم.» پس در آنجا برای خداوند، که بر او ظاهر شده بود، مذبحی ساخت. ۸سپس از آنجا به ناحیۀ کوهستانی که در شرق بِیت‌ئیل است کوچ کرد و خیمۀ خویش را بر پا داشت، به گونه‌ای که بِیت‌ئیل به جانب غرب و عای به جانب شرق آن بود. او در آنجا مذبحی برای خداوند ساخت و نام خداوند را خواند. ۹سپس اَبرام از محلی به محل دیگر کوچ کرده، به سوی نِگِب پیش رفت.

* عبرانیان ۱۱: ۱۱ - ۲۳

۱۱به ایمان بود که ابراهیم توانایی یافت نسلی داشته باشد، با اینکه سارا نازا و خود او نیز سالخورده بود؛ چرا که وعده‌دهنده را امین شمرد. ۱۲این‌گونه، از یک تن، آن هم از کسی که تقریباً مرده بود، نسلی کثیر همچون ستارگان آسمان، و بی‌شمار مانند شنهای کنارۀ دریا، پدید آمد.
۱۳اینان همه در ایمان درگذشتند، در حالی که وعده‌ها را هنوز نیافته بودند، بلکه فقط آنها را از دور دیده و خوشامد گفته بودند. ایشان تصدیق کردند که بر زمین، بیگانه و غریبند. ۱۴آنان که چنین سخن می‌گویند، آشکارا نشان می‌دهند که در جستجوی وطنی هستند. ۱۵اگر به سرزمینی می‌اندیشیدند که ترکش کرده بودند، فرصت بازگشت می‌داشتند. ۱۶امّا مشتاق سرزمینی نیکوتر بودند، مشتاق وطنی آسمانی. از همین رو، خدا عار ندارد خدای ایشان خوانده شود، زیرا شهری برایشان مهیا کرده است.
۱۷به ایمان بود که ابراهیم هنگامی که آزموده شد، اسحاق را به عنوان قربانی تقدیم کرد؛ و او که وعده‌ها را پذیرفته بود حاضر شد پسر یگانۀ خود را قربانی کند، ۱۸همان را که درباره‌اش گفته شده بود: «نسل تو از اسحاق خوانده خواهد شد.» ۱۹ابراهیم چنین اندیشید که خدا قادر است حتی مردگان را زنده کند، و می‌توان گفت که به نوعی اسحاق را از مرگ بازیافت.
۲۰به ایمان بود که اسحاق، یعقوب و عیسو را در خصوص امور آینده برکت داد.
۲۱به ایمان بود که یعقوب به هنگام مرگ، هر یک از پسران یوسف را برکت داد و در حالی که بر سر عصای خود تکیه زده بود، سَجده کرد.
۲۲به ایمان بود که یوسف چون به پایان عمر خود نزدیک شد، از خروج بنی‌اسرائیل سخن گفت و دربارۀ استخوانهای خود دستورهایی داد.
۲۳به ایمان بود که والدین موسی او را پس از تولّد به مدت سه ماه پنهان کردند، زیرا دیدند کودکی است بی‌نظیر؛ و از حکم پادشاه نهراسیدند.

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.