گناه و داوری
«اما پسران قوم تو میگویند که طریق خداوند موزون نیست، بلکه طریق خود ایشان است که موزون نیست.»
حزقیال ۳۳: ۱۷
حزقیال در بابهای ۲۵-۳۲ به روی امتهای بیگانه نبوت میکند و آنان را از داوری خدا هشدار میدهد و اینک در این باب بار دیگر روی خود را بهسوی قوم برمیگرداند و اینچنین بر آنان نبوت میکند: «خداوند میفرماید: “ای خاندان اسرائیل بازگشت نمایید! از طریق های بد خویش بازگشت نمایید زیرا چرا بمیرید؟”» (۳۳: ۱۱)
خداوند قوم را که از او دور گشته و شرارت پیشه کردهاند مورد خطاب قرار داده و به سوی خود فرا میخواند که بازگشت نما، توبه کن و زنده بمان که خواست من برای تو این است. (۱۸: ۲۳، ۳۰- ۳۲) این به مانند زنگ بیداری برای قوم به خواب غفلت رفته است تا بیدار شود و خود را از داوری برهاند.
واژگان عادل و شریر که در این باب تکرار میشوند، واژههایی در خصوص توصیف اعمال و کردار افراد هستند و نه جایگاه و موقعیت آنان در حضور خدا. در واقع، واژهٔ عادل یهودیانی را مورد خطاب قرار میدهد که اعمال نیکو و دلی مطیع خداوند و شریعت او دارند. واژهٔ شریر به یهودیانی اطلاق میشود که نهتنها اعمال نیکو ندارند (۱۵- ۱۹)، بلکه در بهجا آوردن اولین حکم شریعت که میفرماید تو را خدایان دیگر غیر از من نباشد (خروج ۲۰: ۳)، قاصر آمده و آشکارا و پنهان خدایان دیگر در دل دارند (حزقیال ۱۴: ۱-۸). از سوی دیگر، آنان خدا را مسبب و بانی مصیبتها و رنجهایشان میدانند و با ناله و شکایت میگویند طریق خدا موزون نیست و در راههای او انصاف یافت نمیشود! گویا که از این امر به کلی غافلند که درد اسارت و دگر رنجهایشان همه داوری خداست بر آنان و نه بیانصافی: «ای خاندان اسرائیل من بر هر یکی از شما موافق طریقهایش داوری خواهم نمود.» (۳۳: ۲۰)
ازاینرو است که خداوند به آنان پاسخ میدهد این شما هستید که موزون نیستید، انصاف را نمیشناسید و اطاعت و وفاداری را از یاد بردهاید، درحالیکه من یهوه خدای امین به وعده هستم.
مطالعهٔ کتاب مقدس
حزقیال ۳۳: ۱۷
«اما پسران قوم تو میگویند که طریق خداوند موزون نیست، بلکه طریق خود ایشان است که موزون نیست.»