داوران ۲۷:۸
و جدعون از آنها ایفودی ساخت و آن را در شهر خود عفره برپا داشت و تمامی اسرائیل به آنجا در عقب آن زنا کردند و آن برای جدعون و خاندان او دام شد.
جدعون
داستان جدعون پایان خوشی ندارد. جدعون خودش را در موقعیتی روحانی قرار داد که برکت یافتن از سوی خدا را غیر ممکن مینمود. ایفود، جلیقهای ارزشمند بود که کاهنان به هنگام طلبیدن ارادۀ خدا برای قوم آن را بر تن میکردند. آن وقت جدعون چنین جلیقهای را برای خود در نظر گرفت. او برای خود نظام پرستشی ویژهای ترتیب داد، آن هم نه در شیلوه که خدا تعیین کرده بود، بلکه در عفره. به جای لاویان هم جدعون شخصا وظیفۀ انجام پرستش را بر عهده گرفت. جدعون با این کارش از دستور خدا سرپیچی کرد. خدا او را برای رهبری فراخوانده بود، نه برای کهانت. خدا هر کس را برای کاری تعیین و مسح مینماید. سرخود عهدهدار شدن کارها و خدمات گوناگونی که خدا در کلیسایش تعیین نموده، کاری بس خطرناک است. این کار ممکن است به غرور و دیکتاتوری بینجامد. با وجودی که نیت خیری در پس آن بود، برای جدعون دام شد. با هر استعداد و موهبتی که خدا به شما عطا فرموده، کار کنید و به عطایای دیگران غبطه نخورید. خدا این طرز برخورد شما را با برکت کامل پاداش خواهد داد.