در بخش پیشین مقدمهای در زمینه بدخلقیهای دوران کودکی در سنین بین ٢-۵ سال ارائه شد.
در این بخش رویکردهایی در رابطه با چگونگی برخورد با این رفتارها معرفی میشوند. در بخش قبل علت اصلی بهانه گیری و بدخلقی، عدم توانایی کودک در برقراری ارتباط و بیان نیازهایش ذکر شد.
بنابراین، یکی از راههای جلوگیری از این رفتارها کمک به کودک در بیان نیازهایش است. کودک را تشویق کنید تا از کلمات استفاده کند. کودکان میزان کلماتی که درک میکنند٬ بیشتر از کلماتی است که قادر به بیان آن هستند. اگر کودک شما هنوز صحبت نمیکند یا از کلمات محدودی استفاده میکند، به او زبان اشاره بیاموزید تا بتواند نیازهای ضروری خود را به شما منتقل کند. با بزرگتر شدن کودک به او کمک کنید که احساساتش را در قالب کلمات بیان کند.
محکم باشید
برای کودکتان برنامه روزانه تعیین کنید. با برنامهٔ روزانه فرزندتان میداند که در هر زمان از روز چه اتفاقی میافتد. تا آنجایی که میتوانید برنامه روزانهتان را رعایت کنید؛از جمله خواب بعد از ظهر و شب.
برنامهریزی کنید
اگر باید همراه کودکتان به جایی بروید، سعی کنید زمانی بروید که خسته و گرسنه نباشد. همراه خود خوراکی و اسباب بازی داشته باشید.
به کودکتان اجازه دهید انتخاب کند
سعی کنید به همهٔ خواستههای کودک “نه” نگویید! هنگامی که به کودک اجازه انتخاب میدهید، به او کمک میکنید، احساس کند بر محیط اطرافش کنترل دارد. انتخابهایی از این قبیل: “امروز پیرهن آبی میپوشی یا پیرهن قرمز؟ ”
رفتارهای خوب را تشویق کنید
وقتی از کودکتان رفتار خوبی سر میزند، تشویقش کنید. کار خوبی را که انجام داده برایش بگویید و او را مورد ستایش قرار دهید. مثلاً؛ او را در آغوش بگیرید و بگویید “آفرین که اسباب بازیت را به دوستت دادی”.
بهترین راه برای مقابله با بدخلقی، نادیده گرفتن این رفتارهاست. در عین حال، باید خونسردی خود را حفظ کنید. همچنین، بهتر است حواس فرزندتان را به سرگرمی دیگری متوجه کنید. اگر نمیتوانید آرامشتان را حفظ کنید و در خانه هستید٬ برای مدت کوتاهی به اتاق دیگری بروید.
هنگامی که کودکتان آرام شد به او بگویید: ” بداخلاقی ( لگد زدن و گریه کردن) به من کمک نمیکند تا بفهمم که تو چی میخواهی. باید با من صحبت کنی تا من متوجه شوم.”
در سکوت به آرامی کودک را در حین بدخلقی تماشا کنید. مثلاً وقتی روی زمین دراز کشیده و گریه میکند وهنگامیکه حس کردید آماده است، او را بغل کنید و به او آرامش دهید. گاهی جملاتی مثل: “میدونم که عصبانی هستی یا میدونم که ناراحت شدی” به آرام شدن کودک کمک میکند.
اگر فرزندتان همچنان به رفتارهایش ادامه داد و حتی رفتارهایش شدیدتر شد، او را به مکان دیگری ببرید از او بخواهید تا زمانی که شما اجازه نداده اید، آنجا را ترک نکند. به این روش گوشه نشینی و یا انزوا میگویند و زمانی است که کودک را برای مدتی به گوشهای میبرید و اجازه نمیدهید آنجا را ترک کند. معمولا برای محاسبه مدت زمان گوشه گیری از سن کودک استفاده میشود. به این صورت که برای هر سال یک دقیقه به مدت زمان تنبیه اضافه میشود. مثلاً، یک کودک سه ساله ، سه دقیقه در گوشهای مینشیند. بهتر است گوشهای را مخصوص این کار در نظر بگیرید. اگر از این روش استفاده میکنید، مطمئن شوید که کودک متوجه است که چرا تنبیه میشود.
اگر فرزندتان سعی کرد، قبل از زمان مقرر، محلی را که برایش مشخص کردهاید، ترک کند، از او مصرانه بخواهید که برگردد تا زمان مقرر شده پایان یابد. تا زمان پایان تنبیه با او صحبت نکنید. در پایان باز هم برای او توضیح دهید که چرا تنبیه شده است. از این روش بیش از حد استفاده نکنید، زیرا اثر خود را از دست میدهد.
هنگامی که کودک به مرحلهای میرسد که میآموزد که رفتارهایش را کنترل کند، این رفتارها کاهش مییابند. معمولاً تا سه و نیم سالگی این رفتارها از بین میروند. اگر کودک شما در این سن هنوز قادر به بیان احساساتش نیست، به دیگران یا خودش آسیب میرساند و باید به متخصص اطفال مراجعه کنید.
در پایان این قسمت اگر پرسش یا احتیاج به اطلاعات بیشتری دارید، در قسمت نظرات با ما درمیان بگذارید. در بخش بعدی، به مسالهٔ گاز گرفتن و علتهای آن و نحوهٔ برخورد با آن را خواهیم پرداخت.