چرا باید شهادت بدهیم؟ چرا باید آنچه که آموختهایم و برایمان مفید بوده است را به دیگران منتقل کنیم؟ جواب این سؤالات را در قسمت قبل بیابید.
چرا خدا اجازه میدهد چیزهای بد برای افراد خوب اتفاق بیفتند؟
این یکی از دشوارترین پرسشهایی که چه بخواهیم و چه نخواهیم با آن روبهرو میشویم. یک اصل مورد قبول این است که گاهی اوقات خداوند با استفاده از شرایطی ناخوشایند؛ یا محرومیت و ازدستدادن چیزی، ما را به سطح قابل توجهی از رشد روحانی میرساند، اما هنوز هم نمیتوانیم پاسخ دهیم که «چرا؟» در امثال سلیمان میخوانیم: «مخفی داشتن امر، جلال خداست.» (امثال ۲۵:۲). پولس رسول در رسالهٔ اول خود به قرنتیان مینویسد: «فقط روح خداست که از افکار خدا آگاه است.» (اول قرنتیان ۲:۱۱) در اشعیا نیز آمده است: «زیرا خداوند میگوید که افکار من افکار شما نیست و طریقهای شما طریقهای من نی.»(اشعیا ۵۵:۸)
میدانیم که متأسفانه بعضی از شما حتی در خردسالی هم زندگی سختی داشتهاید. برخی نیز شاید معتقد باشید که چنان مشکلاتی در زندگیتان هیچگاه پیش نخواهند آمد و در قبال آنها ایمن هستید، اما یک روز زندگی چهرهٔ واقعی درد و سختی را به شما نشان خواهد داد! آن وقت شما هم میپرسید: «خدایا چرا؟» چیزهایی هستند که ما در این زندگی نمیتوانیم بفهمیم، پس باید اعتماد داشته باشیم که خدا هدفی دارد حتی وقتی قادر به دیدن آن نیستیم.
بگذارید داستان جایانا را برایتان تعریف کنم. او یک معجزهٔ زنده است. زمانی که مادر بیولوژیکی او هفتمین ماه بارداری را میگذرانید، مجبور شد برای سقط جنین به یک کلینیک مراجعه کند. جایانا از آن سقط جنین زنده بیرون آمد. جایانا در همایش «حمایت از جنین زنده و نوزاد متولد شده در سال ۲۰۰۰» در برابر جماعت حاضر گفت: «سقط جنین سالین به روش تزریق محلول نمک در رحم مادر انجام میشود. مقداری از این محلول وارد بدن جنین میشود و سپس از درون و بیرون می سوزد. بعد از ۲۴ ساعت، جنین مرده از رحم مادر خارج میشود. این اتفاق برای من افتاد. من تقریباً مدت ۱۸ ساعت در آن محلول شناور بودم، اما در ۶ آوریل سال ۱۹۷۷ ساعت ۶ بامداد زنده به دنیا آمدم. وزن من تقریباً ۹۰۰ گرم بود. من فقط با قدرت مطلق عیسای مسیح زنده ماندم و از آن وضع نجات یافتم. خانمها، آقایان، من باید نابینا میبودم با بدنی سوخته… من باید مرده باشم، ولی امروز زنده هستم! بهخاطر کمبود اکسیژن در زمان سقط جنین، اکنون دچار فلج مغزی هستم. وقتی به این موضوع پی بردم فهمیدم که تنها کاری که میتوانم برای مابقی عمر میتوانم انجام بدهم، این است که بخوابم. بهخاطر دعاها و تلاش سخت مادر خواندهام زمانی که سهسالونیم داشتم، توانستم با کمک عصای چارپایه ای و تسمه های مخصوص پا راه بروم. اکنون [موقع راه رفتن] تنها کمی لنگی دارم. دیگر نیازی به آن چهارپایه و آن تسمهها ندارم. بهخاطر فلج مغزی خودم شکرگزارم؛ چون باعث میشود برای همه چیز به عیسی وابسته و متکی باشم.»
داستان جایانا بسیار عجیب و تکاندهنده است. با چه ایمان پُر شکوهی زندگی میکند! آیا جای تردیدی هست که خدا برای این دختر جوان برنامه و هدف دارد؟ زندگی مملو از انتخابهای کوچک و بزرگ است. سختی و مشقت همانگونه که ممکن است نتیجهٔ شرایط و اوضاع و احوال ناخواسته باشد، میتواند پیامد انتخاب خودمان نیز باشد. ما میتوانیم با سرسختی به روش خودمان زندگی کنیم و جلوی کار خدا در زندگیمان را سد کنیم، اما اگر کمی فکر کنیم آیا این کار واقعاً مضحک نیست؟ اگر اجازه ندهیم که خدا در زندگی ما عمل کند، آنگاه نصیبی جز شرمساری و ناامیدی نخواهیم داشت. به این میگویند یک یادگیری تجربی.
درد، غم و اندوه میتوانند چشمان ما را از زمین بهسوی آسمان بگردانند
گاهی اوقات رشد روحانی و کسب حکمت و خردمندی، از راه آزمایش و خطا بهدست میآیند و این در مورد همهٔ ما صدق میکند. یک زمان تمام تلاش خود را به کار میبریم تا شاهد دخالت خدا باشیم، اما بهنظر میرسد که هیچ تغییری رخ نمیدهد. آنچه میتواند نقطهٔ ناامیدی یا یک علامت «نــه» از طرف خدا بهحساب بیاید، شاید به این معناست که او میخواهد شما را به مسیر دیگری هدایت کند که سبب تقویت و رشد ایمان شما باشد. پس به احتمال زیاد خدا به شما نمیگوید «نـه»، بلکه میگوید: «از این طریق نـه، من راه بهتری برای تو دارم.» این راهی است که خدا با خوشحالی شما را هرس میکند؛ چون میداند بهتر رشد میکنید، قویتر میشوید و میوههای بیشتر میآورید. همچنین، گاهی اجازه میدهد در زیر بارش باران قرار بگیرید تا ریشههای شما عمیقتر در خاک فرو بروند و بهتر بتوانید در قبال شرایط مختلف جَوی ایستادگی کنید. آیا مطلب قبلی در مورد کودپاشی را بهیاد دارید؟ اگر باران نبارد؛ یا آبیاری انجام نشود، چه اتفاقی میافتند؟
شما «مغروس خداوند» هستید (اشعیا ۶۱:۳) که برای شکوفهآوردن و رشدکردن در زمانی که او مشخص کرده است تعیین شدهاید. او میخواهد که شما خاک غنی داشته باشید و در زمان مناسب به مقدار مناسب تغذیه شوید تا دچار سوءتغذیهٔ روحانی نشوید. باغبان همیشه میداند چه کار میکند، حتی وقتی که با قیچی باغبانی خود مشغول هرسکردن است.