آیا شنیدهاید که خدا به کسانی کمک میکند که به خودشان کمک کنند؟ اگر خدا «گنجشکها» را غذا میدهد پس چرا به من غذا نمیدهد؟ آیا من در برابر کاری مسئول هستم؟ جواب این سؤالات را در قسمت قبل بیابید.
آیا برای خدا مهم است چطور از پولهایم استفاده میکنم؟
آرزوی داشتن چیزهای خوب و زیبا به خودی خود بد نیست، مشروط بر اینکه استطاعت تهیه آنها را داشته باشید، اما تأکیدکردن بر پول و موقعیت مالی بهنحوی که باعث شود احتیاجات دیگران را نبینید؛ یا مغلوب حرص و طمع بشوید گناه است. زندگی ساده با یک دارایی اندک خیلی بهتر از چنگزدن به مادیات برای افزایش ثروت است. شما در این مقطع از زندگی با یک بودجه محدود سروکار دارید. برخی از شما با اشتغال در یک کار نیمهوقت مقداری درآمد کسب میکنید، اما اغلب شما اینطور نیستند. شاید فکر کنید مهم نیست که با پولتان چه کار میکنید و چون پول شما است، پس به هر طریقی که دلتان بخواهد میتوانید آن را خرج کنید. امیدواریم متوجه باشید که والدین شما منبع بیپایان پول نیستند و یک روز شما باید خودتان را اداره کنید. اگرچه همهٔ ما آرزو داریم یک درخت پول در حیاط منزل خود داشته باشیم، اما در آن صورت هم اگر بخواهیم موقعیت مالی به شکل مناسبی حفظ شود، باید با دقت و رعایت انضباط فردی –اگرچه دشوار است– بودجه را تنظیم کنیم. شاید خود شما از این مسئله بهخوبی آگاه باشید. وقتی به میل خودتان رفتار کنید، خیلی زودتر از آنچه فکر میکنید دوران سختی از راه میرسد.
آیا میدانستید که کتابمقدس در مورد پول بیشتر از هر موضوع دیگری صحبت کرده است؟ تعجب کردید؟ خدا در مورد نحوهٔ رفتار ما با پول خیلی جدی است. شاید آیهٔ معروف اول تیموتائوس ۶:۱۰ را خوانده باشید که میگوید: «پولدوستی ریشهای است که همه گونه بدی از آن به بار میآید.» آیا حکایت برخورد عیسی با جوان ثروتمند را که ما قبلاً درمورد آن صحبت کردیم بهخاطر دارید؟ برخی فکر میکنند که این حکایت بیانگر داوری خدا بر ضد ثروت و تمول است، در حالی که آنچه عیسی در اینجا میگوید این است که پول یا موقعیت مالی نباید بین ما و خدا فاصله ایجاد کند. وقتی عیسی میفرماید که «گذشتن شتر از سوراخ سوزن آسانتر است از راهیابی شخص ثروتمند به پادشاهی خدا»، در واقع به طیف وسیعی از مردم اشاره میکند که ثروت مادی، آنان را به فساد کشانده است. طمع و شهوت پول و قدرت به واقع میتوانند ما را تباه کند و عیسی میخواهد که ما این موضوع را بدانیم؛ «زیرا هر جا گنج توست دل تو نیز آنجا خواهد بود» (متی ۶:۲۱).
اگر خدا اراده کرده است تا زندگی شما و خانوادهتان را بیشتر از فلان همسایه برکت بدهد، انتظار هم دارد که مسئولیتپذیری خود را ثابت کنید. به قول دکتر جیمز دابسون: «با یک دست لرزان نمیتوان یک فنجان پُر را نگه داشت.» همواره خدا را بهخاطر آنچه که فراهم میکند شکر کنید، اما عملکرد او را حق مسلم خود به حساب نیاورید. او به راحتی میتواند این کار را ادامه ندهد و دیگر تأمین نکند. اگر شما در مورد تأمین مخارج زندگی با مشکلات متعددی روبهرو باشید، شاید احساس کنید که خدا شما را فراموش کرده است، اما این احساس در واقع یک دام است که به سادگی میتوان اسیر آن شد. «او آفتاب خود را بدان و نیکان میتاباند و باران خود را بر پارسایان و بدکاران میباراند» (متی ۵:۴۵). هیچکس نمیتواند همیشه از لحاظ مادی در حد عالی و کامل بماند صرفنظر از اینکه من و شما ظاهر را چگونه ببینیم. شک نکنید، خدا به هیچ وجه شما را فراموش نکرده است، پس به شرایط فعلی نگاه نکنید. کسانی که در خانوادههای خیلی مرفه بهدنیا میآیند، اغلب از فرصتهای باارزشی که سختیها و مشقتها برای یادگیری و رشدکردن فراهم میکنند محروم هستند.
فقر روحانی یا اخلاقی بدترین نوع ورشکستگی و نداری است. طبیعت نفسانی ما دوست دارد به آنچه دیگران دارند طمع ورزد یا حسادت نماید، اما خدا در دهفرمان یک علامت «نـه» بزرگ در برابر این خصلت قرار داده است. پولس رسول ثروت بلااستفاده را ناپسند میدانست. او میگوید: «آموختهام که در هر حال قانع باشم. معنی نیازمندبودن را میدانم و نیز معنی زندگی در وفور و نعمت را… قدرت هر چیز را دارم در او که مرا نیرو میبخشد.» (فیلیپیان ۱۱:۴-۱۳) پولس یاد گرفته بود که وقتی برکت مییابد شکرگزار باشد و زمانی که با کمبود یا نداری روبهروست شکایت نکند. ما هم میتوانیم اینگونه باشیم.