در دو مقالهٔ گذشته به عناصر اول و دوم از چهار عنصر طی مراحل قانونی یعنی «کیفیت از نظر اجرای عدالت» و «کیفیت از نظر حفاظت حقوق طرفین در دادگاه» پرداختیم. این مقاله به عنصر سوم، یعنی«کارایی عدالت اداری» میپردازد. این سه مقاله زیرمجموعهٔ «حق دادرسی عادلانه» میباشند. چهارمین عنصر طی مراحل قانونی یعنی «اثربخشی»، در مقالهٔ آخر از این سری مقالات و در مجموعهٔ «راه حل مؤثر» مورد بحث قرار خواهد گرفت.
حق دادرسی عادلانه
حق دادرسی عادلانه بر یک موضوع واحد تمرکز نمیکند، بلکه مجموعهای از قوانین و شیوههای پیچیده را دربَر میگیرد. در اینجا حق دادرسی عادلانه، بهعنوان قواعدی تفسیر میشود که از طریق دادگاههای عدالت مطابق با اصول و رویههای قانونی رسمی و تصویب شده، و با تضمینهای لازم برای حفظ حقوق افراد اجرا میشود. قوانین مربوط به اجرای عدالت گسترده هستند و به مواردی همچون دادرسی عادلانه و عمومی، فرض بیگناهی و استقلال، و بیطرفی دادگاه اشاره دارد.
اهمیت این حقوق در حفاظت از حقوق بشر، با این واقعیت تأکید میشود که اجرای حقوق بشر به اجرای صحیح عدالت بستگی دارد. هرگاه تداخلی در حقوق فردی پیش آید، آن شخص تنها در صورتی میتواند از خود در حد قابل قبولی دفاع کند که دسترسی به یک روند حقوقی مؤثر را داشته باشد.
۳) کارایی عدالت اداری
زمان معقول
کنوانسیون اروپایی و کنوانسیون آمریکایی، بهصراحت لازم میدانند که جلسات رسیدگی به موارد در مقطع زمان معقولی انجام شود. کنوانسیون بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی نیز از جلسات فوری سخن میگوید، به این معنی که عدالت باید بهسرعت و در مدت زمان معقولی اجرا شود. ضربالمثلی قدیمی میگوید که تأخیر در اجرای عدالت در بیشتر مواقع بهعنوان انکار عدالت محسوب میشود. این امر بهویژه برای فرد متهم به جرم جنایی حائز اهمیت است تا بیش از حد لزوم نسبت به سرنوشت خود بیاطلاع نماند.
هیچ موضوع دیگر حقوق بشری به اندازهٔ «ضرورت زمان معقول»، پیش روی دادگاه اروپایی قرار نگرفته است. دادگاه اروپایی و سایر مؤسسات نظارتی مهم، معنای مدت زمان معقول را موردبهمورد بررسی کردهاند. عناصری که برای چنین تصمیمگیری در نظر گرفته میشود عبارتند از:
- قانون ملی؛
- آنچه که برای طرفین در مخاطره است؛
- پیچیدگی پرونده؛
- رفتار متهم یا طرفین اختلاف؛
- رفتار مقامات.
در برخی از موارد، محاکمههایی که تا ۱۰ سال طول کشیدهاند معقولانه و در برخی دیگر از موارد محاکمهٔ زیر ۱ سال نامعقولانه بهحساب آمده است. با این وجود، تعداد بسیاری از موارد حقوقی؛ ابزاری ارزشمند برای ارزیابی کارایی دادگاهها بهوجود آوردهاند. این ابزار همچنین اهمیت داشتن عدالت اداری مناسب را نشان میدهند، از جمله قوانینی که اجازهٔ داشتن دادگاههای کارآمد و مؤثر را میدهند.
همانطور که در بالا و در مقالات گذشته گفته شد، برای طی مراحل قانونی به بهترین وجه ممکن، تعداد زیادی از قوانین مهم باید رعایت شوند. پیروی از چنین قوانینی باید بهطور مداوم انجام شود. در عوض، چنین تداومی منجر به تجزیه و تحلیل دقیق نوشتار استانداردهای مختلف شده است. در طی چند دههٔ گذشته، مکانیزمهای نظارتی مختلف تفاسیر مفیدی از مفاهیم مختلف را ارائه کردهاند، مانند:
- حقوق و تعهدات مدنی چیست؟
- دادخواهی در قانون چیست؟
- دادخواهی جنایی چیست؟
- دادگاه چیست؟
چنین تلویحاتی از اهمیت بسیاری برخوردارند. متهم، در مقایسه با افراد دیگر درگیر در یک پرونده، به حفاظت قانونی بیشتری نیاز دارد. اما این کار میتواند نظم قانون ملی را وادار به منع چنین حفاظتی کند. این کار ممکن است از طریق معرفی قوانین و رویههای غیرجنایی انجام شود. در نتیجه دولتها میتوانند بهجای محاکمهٔ عادلانهٔ افراد؛ از متهمین در قبال جرایم کیفری ادعای خسارت کنند. با دادن معنایی مجزا به مفهوم «کیفرخواست»، مکانیزمهای نظارتی این روش را تصحیح کردهاند.