آرامش در مسیح نتیجۀ بخشایش گناهان ماست
یکی از مهمترین عواملی که ما را پریشان خاطر و مضطرب میسازد، احساس تقصیر از خطاهایمان است حتی وقتی به صورت خودآگاه، نسبت به این خطاها هشیاری نداریم. اما ضمیر ناخودآگاه ما از احساس تقصیر معذب است. عذاب وجدان داریم، اما ناخودآگاه میکوشیم این حس تقصیر را سرکوب کنیم و در ضمیر ناخودآگاه خود مدفون سازیم. اما وقتی نزد عیسی میآییم و یقین مییابیم که او همۀ گناهان ما را با خون خود بخشیده است، احساس آزادی و رهایی میکنیم. عذاب وجدانمان از میان میرود. دیگر چیزی در گوشههای پنهان ضمیر ناخودآگاهمان، ما را معذب نمیسازد. رهایی مییابیم و احساس آزادی میکنیم. بار سنگینی از دوشمان برداشته میشود و با فراغ بال زندگی میکنیم. این همان آرامش در مسیح، و یک احساس عملی و واقعی است، چون بر اساس کلام خدا یقین و اطمینان داریم که «اگر به گناهان خود اعتراف کنیم، او که امین و عادل است، گناهان ما را میآمرزد و از هر نادرستی پاکمان میسازد» (نامۀ اول یوحنا ۱:۹).
کاری که امروزه روانشناسان و مشاوران روانشناسی انجام میدهند، بهنوعی همین است. ایشان با استفاده از تکنیکهای روانشناختی، شخص را هدایت میکنند تا کُنه افکار و ذهن خود را «تخلیه» کند، و با این کار، احساس رهایی و آسودگی کند. به عبارت دیگر، احساس «آرامش» کنند. اما کلام مقدس خدا هزاران سال پیش، ما را به همین کار دعوت کرده است، به «اعتراف»! وقتی نزد خدا به گناهان خود اعتراف میکنیم، «آرامش» مییابیم، خاطرمان آسوده میشود، و دیگر چیزی در اعماق ذهن و وجدانمان، ما را معذب نمیسازد. اما کلام خدا کاری بس فراتر از این نیز انجام میدهد، کاری فراتر از «تخلیۀ» روانی. درست است که ما با «اعترافکردن» به گناهانمان، وجدان خود را تخلیه میکنیم، اما فراتر از این، میدانیم که خدای پدر با خون مقدس پسرش، گناهان ما را «میزداید»، یعنی محو میسازد. او این خطاها و گناهان را دیگر به حساب ما نمیگذارد. وجدانمان آسوده میشود.
علاوه بر این، چنانچه در حق کسی دیگر خطایی مرتکب شده باشیم، مطابق کلام خدا، باید برویم و از او نیز طلب بخشش کنیم، و چنانچه خسارتی به او وارد کرده باشیم، باید آن را جبران کنیم. به این ترتیب، وجدانمان، چه در پیشگاه خدا، و چه نزد انسانها کاملاً آسوده خواهد بود. کلام خدا در این مورد میفرماید: «پس ای برادران، از آنجا که به خون عیسی میتوانیم آزادانه به مکان اقدس داخل شویم… بیایید با اخلاص قلبی و اطمینان کاملِ ایمان، به حضور خدا نزدیک شویم، در حالی که دلهایمان از هر احساس تقصیر زدوده… شده است» (عبرانیان ۱۰:۱۹-۲۲).
آرامش در مسیح، نتیجۀ «بخشایش کامل گناهان» است.
آرامش در مسیح نتیجۀ بخشیدن دیگران است
عامل بسیار مهم دیگری که باعث پریشانی خاطر و رنج و عذاب ما میشود، اسارت در زندان کینه،بغض و انتقامجویی است. بهراستی که این بدترین نوع اسارت است، تمام آرامش روح را از ما میگیرد. حتی در خواب نیز معذب هستیم و میخواهیم هرچه سریعتر، از طرف مقابل انتقام بگیریم، تلافی بکنیم، و «حقش را کف دستش بگذاریم»، یا به اصطلاح عامیانهتر، او را «بچزانیم تا دلمان خنک شود». زندانی از این عذابدهندهتر وجود ندارد. دیگر محال است بتوانیم آرامش بیابیم، مگر زمانی که انتقام خود را گرفته باشیم. اما از این بدتر، زمانی است که طرف یا طرفهای مقابلمان چنان نیرومندند که هرگز قادر به انتقامجویی و تلافی نخواهیم بود. همۀ این هیجانات چنان «استرس» یا فشارهای عصبی بر ما وارد میسازند که ظرف مدتی کوتاه، دچار بیماریهای گوناگون میشویم، زخم معده سادهترین و رایجترین آنهاست. طبق نظر پزشکان و روانپزشکان، سرطان و حتی سنگ کلیه نیز میتوانند نتیجۀ همین استرسها باشند، استرس ناشی از خشم، بغض، کینه و انتقامجویی. همۀ این هیجانات و احساسات منفی، در نهایت منتهی به افسردگی میگردند.
اما کسی که به شکلی واقعی و اصیل، به مسیح ایمان میآورد و زندگی خود را تسلیم او میکند، و تصمیمی جدی میگیرد تا از او پیروی کند، به این حقیقت میرسد که باید کسانی را که به او خطا کردهاند، به رایگان ببخشد. همانطور که خدای پدر بهخاطر جانفشانی پسرش بر صلیب، گناهان ما را بخشید، ما نیز باید خطاکاران خود را ببخشیم. به همین جهت است که خداوندگار ما، عیسای مسیح، در دعایی که به ما آموخته، از ما خواسته به خدای پدر بگوییم: «ای پدر ما که در آسمانی… قرضهای ما را ببخش، چنانکه ما نیز قرضداران خود را میبخشیم» (متی ۶:۹-۱۳). کسی که بخشایش گناهان خود را از خدای پدر کسب کرده، اما نمیتواند دیگران را ببخشد، در حقیقت هنوز پی نبرده «قرضهای» خودش به خدا چقدر سنگین و فجیع بوده، آنقدر سنگین که لازم شد خدای پدر، پسر خود را به جهان بفرستد تا تاوان گناهان وی را بپردازد. چنین شخصی باور ندارد، یا هنوز متوجه نشده که گناهانش چقدر سنگین بوده است. شاید تصور میکند که بدیهای دیگران در حق خودش، خیلی سنگینتر از بدیهای خودش در حق خدا و در حق سایر انسانها هستند. او انتظار دارد خدا گناهانش را ببخشد، اما حاضر نیست خودش دیگران را ببخشد.
چنین شخصی هرگز طعم شیرین آرامش در مسیح را نخواهد چشید؛ مگر زمانی که دیگران را از ته دل ببخشد و از زندان کینه و نفرت و حس انتقام آزاد شود. کینه، خواه از اطرافیان خود و خواه از رهبران ممالک!
- آیا مواردی وجود دارند که با وجود درخواست بخشش از خداوند، هنوز هم در آن مورد، احساس تقصیر میکنید؟ فکر میکنید راه حل آزادی از این احساس چیست؟
- آیا در زندگی شما شخص یا اشخاصی وجود دارند که شما هنوز آنها را نبخشیدهاید؟
عوامل دیگری مانند «وارستگی» نیز در به دست آوردن آرامش نقش دارند. به نظر شما وارستگی چیست و چگونه میتوان آن را بهدست آورد؟ در قسمت بعدی، موضوع وارستگی را مورد بررسی قرار خواهیم داد.