هدف عیسی مسیح از انجام شفاها و معجزات چه بود؟ آیا شفا در عهد رسولان همیشه و در همه جا ظاهر می‌شد؟ برای دانستن جواب، قسمت قبل را بخوانید.

ایمان و مسئلهٔ ثروت و کامیابی

مروجین نهضت کلام ایمان، علاوه بر تضمین شفا در اثر کاربرد فرمول‌هایی خاص، موفقیت و کامیابی و دستیابی به ثروت را نیز «حق مسلم» آنانی می‌داند که این فرمول‌ها را به‌کار می‌گیرند، یعنی کسانی که ایمان داشته باشند و اعتراف مثبت کنند. کنِت کوپلند در این خصوص می‌نویسد: باید این را درک کنیم که بر هر پدیده‌ای در عالم هستی، قانونی حاکم است. چیزی بر حسب تصادف رخ نمی‌دهد. در عالم روح قوانینی هستند و در عالم طبیعی نیز قوانینی هستند. لازم است توجه داشته باشیم که عالم روحانی و قوانینش نیرومندتر از عالم فیزیکی و قوانینش می‌باشد. قوانین فیزیکی را قوانین روحانی پدید آورده است. جهان و نیروهای فیزیکی که بر آن حاکم است، با قدرت ایمان خلق شده‌اند، یعنی با نیرویی روحانی… آنچه که باعث عمل‌کردن قوانین عالم روح می‌شود، همین نیروی ایمان است… همین قاعده در زمینهٔ کامیابی نیز صدق می‌کند. در کلام خدا، قوانینی وجود دارند که بر امر کامیابی و موفقیت حاکم می‌باشند. آنچه باعث تحقق آن می‌شود، ایمان است… فرمول‌های موفقیت در کلام خدا هرگاه به‌درستی به‌کار گرفته شوند، نتیجه به‌بار می‌آورند.

نهضت کلام ایمان اظهار می‌دارد که ایمانداران فقیر خودشان مسئول وضعیت خود می‌باشند، همانگونه که ایمانداران بیمار خودشان مسئول بیماری‌شان هستند. ایشان اگر خدا را تکریم کنند، از فقر رهایی خواهند یافت. به همین دلیل است که مشاهده می‌کنیم واعظان برجستهٔ غربی با اتومبیل‌های آخرین مدل یا هواپیمای شخصی مسافرت می‌کنند. خانه‌هایشان نیز با کاخ‌های ثروتمندان برابری می‌کند. ایشان دیگر برای «نان کفاف امروز ما» دعا نمی‌کنند، بلکه برای برخورداری از برترین مواهبی که فقط در اختیار ثروتمندان است.

تعالیم مسیحیت نوین یا مسیحیت کلام ایمان که متأسفانه به‌علت وعده‌های گمراه‌کننده‌ای که به مردم می‌دهد، به‌گونه‌ای چشمگیر جهان‌گیر شده، درست در نقطهٔ مقابل تعالیم مسیح و رسولان او است. مسیح پیروان خود را تشویق نمود که برای خوراک و پوشاک نگران نباشند، بلکه فکر خود را متمرکز بر اشاعهٔ ملکوت او نمایند و پدر آسمانی این نیازها را برطرف خواهد کرد (متی ۶: ۲۵-۳۴). مسیح ما را تشویق می‌کند که برای نیازهای اساسی خود دعا کنیم، نه برای ثروتمند‌شدن (متی ۶: ۱۱). او برعکس، در مورد ثروت‌اندوزی هشدار داد و در متی ۶: ۱۹-۲۱فرمود: «بر زمین گنج میندوزید… زیرا هر جا گنج تو است، دل تو نیز آنجا خواهد بود.» در لوقا ۱۲: ۳۳ نیز چه زیبا فرمود که «آنچه دارید بفروشید و به فقرا بدهید؛ برای خود کیسه‌هایی فراهم کنید که پوسیده نشود، و گنجی پایان‌ناپذیر در آسمان بیندوزید، جایی که نه دزد آید و نه بید زیان رساند.» از یاد نبریم که خداوند ما عیسی جای سر نهادن نداشت!

جالب است بدانیم که یکی از خدمات خداوندْ عیسی بر روی زمین، دستگیری عملی از نیازمندان بود. او یکی از رسولان خود را تعیین فرموده بود تا به نیازهای فقرا رسیدگی کند (یوحنا ۱۲: ۴-۷؛ ۱۳: ۲۹). او «انجیل تندرستی و کامیابی» را به بیماران و فقیران موعظه نکرد، بلکه عملاً به درد آنها رسیدگی کرد. او در عمل به فقیران کمک مالی کرد. رسولان نیز همین کار را کردند. مسیحیان اولیه، از همان آغاز در پی رفع نیازهای فقیران و نیازمندان بودند. رسولان برگزیدهٔ مسیح، به‌جای آنکه انجیل تندرستی و ثروت و کامیابی را موعظه کنند، «در عمل» به نیازمندان کمک کردند. ایمانداران مایملک خود را می‌فروختند و بهای آن را بر حسب نیاز هر کس بین همه تقسیم می‌کردند (اعمال ۲: ۴۵؛ نیز ر.ش. اعمال ۴: ۳۲-۳۷). یکی از خدمات مهم پولس، جمع‌آوری اعانات و صدقات برای ایمانداران فقیر بود (اعمال ۱۱: ۲۷-۳۰؛ ۲۴: ۱۷؛ رومیان ۱۵: ۲۵-۲۷). در این میان کافی است که به نقل یک بخش از رسالات پولس بسنده کنیم. او می‌فرماید: «پس چون یعقوب و پطرس و یوحنا که مشهور به ارکان بودند فیضی را که نصیب من شده بود مشاهده کردند، به من و برنابا دست رفاقت دادند و توافق شد که ما نزد غیریهودیان برویم و آنان نزد یهودیان. فقط خواستند که فقرا را به یاد داشته باشیم، که البته این بواقع کاری بود که من خود نیز مشتاق انجامش بودم.» (غلاطیان ۲: ۹-۱۰)

ملاحظه بفرمایید وضعیت پولس رسول در دوم قرنتیان ۱۱: ۵ با وضعیت این «بزرگْ‌رسولانِ»  قرن ما تا چه حد تفاوت دارد! او می‌فرماید: «گویی شما هم‌اکنون به هر آنچه می‌خواستید رسیده‌اید! گویی هم‌اکنون دولتمند شده‌اید! و سلطنت می‌کنید، آن هم بدون ما! و کاش که به‌راستی سلطنت می‌کردید تا ما هم با شما به تاج و تخت می‌رسیدیم! زیرا من بر این اندیشه‌ام که خدا ما رسولان را همچون اسیران محکوم به مرگ، در آخر صف لشکریانِ پیروزمند، به نمایش گذاشته است. ما تماشاگه تمامی جهان، چه آدمیان و چه فرشتگانیم. ما به‌خاطر مسیح جاهلیم، اما شما در مسیح حکیمید! ما ضعیفیم، اما شما قوی هستید! ما خوار و حقیریم، اما شما محترمید! ما تا همین دم گرسنه و تشنه‌ایم، و جامه‌هایمان مندرس است. آزار می‌بینیم و آواره‌ایم. با دسترنج خود معاشمان را تأمین می‌کنیم… تا همین دم، ما به تفاله دنیا و زباله همه چیز بَدَل گشته‌ایم.» (اول قرنتیان ۴: ۸-۱۳)

مسیحیت عهدجدید، قطعاً مسیحیت تندرستی و کامیابی و ثروت نبود.

 

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.