عزیزان، برآن هستیم که طی چند نوشتار، در خصوص «تقدس» با شما سخن بگوییم. در خصوص تقدس می‌توان این‌گونه گفت که به‌نظر می‌رسد در اغلب موارد ما واژۀ تقدس، مقدس و سایر واژه‌های هم خانوادۀ آن را در معنایی کاملاً غیر اشتقاقی و متفاوت با منشأ اشتقاقی آن‌به‌‌کار می‌بریم. ما غالباً «امر مقدس» را به معنای «کاملاً خوب» به‌‌کار می‌بریم که یک صفت کاملاً اخلاقی است و دلالت بر بالاترین درجه از «خیر اخلاقی» دارد، چنانکه ایمانوئل کانت اراده‌ای مانند ‌ارادۀ الهی را که همیشه و ضرورتاً خیر است، «ارادۀ مقدس» می‌نامد و نام مخصوص می‌خواند.‌

اما کاربرد این واژه به معنای خیرِ اخلاقی که ظاهراً بسیار هم رایج است، بسیار نادقیق است.‌درست است که واژۀ مقدس، از یک نظر، در برگیرندۀ اخلاقیات نیز هست و از این دریچه حاوی ارزش‌های اخلاقی است، اما این واژه علاوه بر این دارای یک معنای اصلی ریشه‌ای است. با وجود اینکه در معنای این کلمه و کاربرد اصلی آن معنای اخلاقی نیز به نوعی موجود است، اما لازم است که معنای اصلی آن را مبنا قرار داده، با تعمق در معنای اصلی آن، از قسمت معنای اخلاقی عبور نماییم. 

در واقع این سخنی درخور است که بگوییم تقدس به معانی مختلفی به‌کار رفته است و معمولاً به جنبه‌های اخلاقی و نیز قدّوسیت آن اشاره دارد. البته معانی پاکی اخلاقی و اخلاقیات در این مورد مفید هستند، اما به‌نظر می‌رسد که آن جنبۀ اصلی که در ذات این کلمه هنوز مستتر است و آشکار نشده است. چنانکه رودلف اتو، صاحب کتاب «مفهوم امر اقدسی»*، بر این مفهوم ظاهریشوریده، آن جنبۀ قدّوسیت را که وابسته به معنای باطنی آن است در کتاب سترگ خود مورد بررسی قرار داده و برای مفهوم باطنی قدّوسیت واژه‌ای لاتین برگزیده است. وی برای این جنبه، واژۀ نومینوس  (Numinous)را به‌کار برده است. با توجه به آنچه گفته شد، می‌توان به اهمیت مفهوم باطنیاین واژه در تبیین واژۀ مقدس پی برد. 

تقدس در معنای عامۀ مردم، وابسته به مفهوم پاکی در عمل و یا آن چیزی است که معمولاً از آن به «تقوی» یاد می‌شود. به‌عنوان مثال وقتی می‌گوییم کسی مقدس است یعنی: انسانی که دروغ نمی‌گوید، زنا نمی‌کند، غیبت نمی‌کند و مانند اینها.

با توجه به این معنی ظاهری تقدس، می‌خواهم پرسشی اساسی را مطرح کنم که در خصوص پاسخ نهایی آن؛ در انتهای این گفتار با یکدیگر تعمق و تأمل خواهیم کرد.

!وقتی می‌گوییم «تقدس در کلیسا»، آیا این معنی با این رفتار ما در مغایرت نیست که آدم‌هایی که به کلیسا رفت و آمد می‌کنند بعضاً آلوده به دروغ، غیبت و حتی زنا هستند؟ از این دریچه، آیا ما نباید کلیسایی مطلقاً مبرا از این‌گونه آلودگی‌ها داشته باشیم تا بتوانیم مدعی آن گردیم که بین تقدس و کلیسا پیوندی عمیق و مفهومی ‌برقرار کرده‌ایم؟ و آیا برای ایجاد تقدس در کلیسا نباید جلوی ورود افراد آلوده را به کلیسا بگیریم؟ 

با ما باشید تا در قسمت بعدی بیشتر در این مورد بگوییم. 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* امری که‌ ناگفتنی و نافهمیدنی است، ورای حس و عقل و لفظ و مفهوم.

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.