در قسمت قبل در خصوص سارا، همسر ابراهیم خواندیم. در آن قسمت گفتیم سارا که نازا بود برای همسرش ابراهیم، کنیزی را انتخاب کرد تا با او ازدواج کند و فرزندی به دنیا بیاورد. طبق رسم جهان قدیم، بچهٔ آن کنیز، به سارا متعلق می‌شد.
تصور اینکه انسانی در آن روابط جهان قدیم، کنیز می‌بود و حق تصمیم‌گیری در مورد سرنوشت فرزندش را نداشت و به‌راحتی می‌توانستند فرزندش را از وی بگیرند، می‌تواند چقدر دردناک باشد.
وضعیت هاجر چنین بود. او به‌خاطر سخت‌گیری‌های سارا، از پیش وی فرار می‌کند، اما فرشتهٔ خداوند در راه با او ملاقات می‌کند و به او مژده می‌دهد که وی را برکت داده، نسل او را بسیار خواهد گردانید و به او پسری خواهد داد (پیدایش ۱۶: ۷-۱۱).
فرشته از او می‌خواهد که به پیش سارا بازگردد و مطیع او باشد.
حقیقتاً ما نمی‌دانیم که در آینده چه شرایطی روبه‌روی ما قرار گرفته است. هاجر نیز نمی‌دانست، اما فرشته او را با خبر کرد تا دچار اشتباهی بزرگ نشود و در‌حالی‌که باردار است، سارا را ترک نکند و این چنین خود و فرزند در رحمش را به خطر نیندازد.
فکرش را بکنید، ما هم در زندگی‌هامان در شرایطی قرار می‌گیریم که ممکن است مثل هاجر در اوج خستگی و ناامیدی تصمیم بگیریم. اما اگر بیاموزیم که از طریق کتاب مقدس، همواره در حضور خدا باشیم و در دعا و پرهیز از گناه زندگی کنیم، آیا قلب ما در برابر عمق‌های کلام خدا گشوده نخواهد شد؟ آیا ما را در مسیر ارادهٔ خدا و گام برداشتن در آن جهت، راهنمایی نخواهد کرد تا پیش از افتادن در دام خطر، مثل هاجر، به سمت شرایط امن کوچ نماییم؟
البته همه چیز بستگی به ایمان ما دارد. هاجر به سخنان فرشته اعتماد کرد. درست است که شاید فرشته‌ای را ملاقات نکنیم که ما را از اشتباهات‌مان برحذر کند؛ اما کتاب مقدس روبه‌روی ماست و روح‌القدس تا همیشه با ما می‌باشد (یوحنا ۱۴: ۱۶).
داستان هاجر، کنیزی که از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی محروم بود و اینکه خدا او را می‌بیند و او و فرزندش را برکت می‌دهد، به ما می‌آموزد که خدا همیشه در فکر مخلوقات خود می‌باشد و بنابر ارادهٔ خود ایشان را مورد توجه و لطف خویش قرار می‌دهد.
در انتهای ماجرای هاجر، بالاخره او از پیش سارا، همراه با پسرش اسماعیل، رانده می‌شود. اما این‌بار در مسیر فرشتهٔ خدا او مورد خطاب قرار داده و او را تشویق می‌کند که با پسرش برود (۲۱: ۱۷-۱۸). حالا دیگر شرایط طوری است که وی می‌تواند با اسماعیل که بزرگتر شده است به یک سمت برود و زندگی جدیدی را برای خود آغاز کند.
آیا شما تا به‌حال در شرایطی قرار گرفته‌‌اید که احساس کنید الان زمان مناسبی برای یک تصمیم‌گیری بزرگ نیست؟ اینکه باید صبر کنید، بایستید و در دعا و پرستش ارادهٔ خدا را در زندگی‌تان بطلبید؟
در قسمت بعد به شخصیتی دیگر از زنان کتاب مقدس خواهیم پرداخت.
