صادقانه و پُر‌شور تلاش کنید تا بفهمید برای انجام چه کاری ساخته شده‌اید، آنگاه خود را با تمام وجود وقف انجام آن نمایید.

«مارتین لوتر کینگ»

خدا تغییر نکرده است. او هنوز هم به دنبال نوجوانان با شهامت و دلیری است که از طرد‌شدن به‌خاطر پیروی از خدا نمی‌ترسند. از ریاکاری و تظاهر‌کردن خسته‌اند و حاضرند در برابر فشار پیروی‌کردن از اکثریت مردم، ایستادگی کنند. نوجوانانی که می‌خواهند عطایای روحانی خود را صادقانه و بی‌غل‌وغش مطابق با آنچه خدا انتظار دارد به‌کار ببرند تا شاهد وقوع معجزات در زندگیشان باشند. آیا شما به خداوند وفادار هستید؟ اگر نیستید چه چیزی مانع شما شده است؟

مایلز مک فرسون

مدرسهٔ من، به‌خاطر برنامه‌های گروه موسیقی خود بسیار معروف است. با وجودی که اغلب دانش‌آموزان مدرسه به‌نوعی با این گروه موسیقی در ارتباط هستند، ولی ما «گروه خیابانی» یا چیزی مثل آن نیستیم. سه تیم در این زمینه وجود دارند: تیم سال اولی‌ها، تیم سمفونیک و تیم سازهای بادی۱که سطحش بالاتر از آن دوتای اول است. راه‌یافتن به تیم سمفونی باد یک موفقیت بسیار بزرگ است، چون اعضای آن، به «بهترینِ بهترینها» معروف هستند. وقتی سال اول بودم، به‌هیچ‌وجه سعی نکردم وارد این تیم شوم، چون می‌دانستم که هیچ شانسی ندارم، اما برای سال دوم این را هدف خودم قرار دادم. برای رسیدن به این هدف در طول سال تحصیلی و حتی تمام تابستان را تمرین کردم. بنابراین وقتی سال دوم شروع شد، من کاملاً آماده بودم!   

با وجود اینکه سرپرست گروه به من گفته بود در وضعیت خوبی هستم، اما رقابت خیلی شدید و سخت بود. من حتی به کریستین که بهترین دوستم بود و در این رقابت هم حضور داشت، نتوانستم کمک کنم. من و او در گروه موسیقی مدرسه کنار یکدیگر نشسته بودیم، بنابراین اگر یکی از ما نمی‌توانست به‌درستی ساز خود را بنوازد کار دیگری هم خراب می‌شد. من سعی ‌کردم به‌طور کامل بر نواختن ساز خودم تمرکز کنم. ابتدا با نواختن دوازده نُت بالا شروع کردم، سپس قطعهٔ تعیین‌شده و اجباری را به‌صورت تک‌نوازی اجرا کردم و سرانجام، کار خودم را با یک قطعه بِداهه‌نوازی به پایان رساندم.   تمام سعی خودم را به‌کار بردم و به‌نظرم همه چیز واقعاً عالی بود، در‌حالی‌که نوازندگی سایر دخترها در امتحان اولیه «وحشتناک» بود. این باعث شده بود که من بیشتر به موفقیت خودم اطمینان پیدا کنم. اکنون تنها کاری که باید می‌کردم این بود که تا هفتهٔ بعد منتظر اعلام نتایج باشم. نتایج در اواخر روز چهارشنبه اعلام می‌شد. واقعاً که زمان چقدر کند می‌گذشت، آخرین کلاس به‌نظرم دو برابر بیشتر طول کشیده بود. بالاخره زنگ خورد و من با نیمی‌از بچه‌های مدرسه به‌سمت سالن موسیقی ‌دویدیم. من فهرست مربوط به سمفونی باد را برداشتم و مشغول بررسی آن شدم…

  1. Varsity, Symphonic, Wind Symphonic

دیدگاه شما در مورد این مطلب:
این دیدگاه به‌طور خصوصی برای ما فرستاده می‌شود. بنابراین، مشخصات شما «کاملاً» محفوظ است.