ده فرمان: قانون تمام قوانین
انسان بهطور کلی به آن دسته از قوانین اصلی که خدا توسط موسی به قوم خود اعطا کرد (ده فرمان)، بهعنوان مبنای تمام اصول تمدن نگاه میکند. این قوانین همچون راهنمایی هستند که انتظارات خدا از ما و آنچه را که ما باید از یکدیگر توقع داشته باشیم مشخص میکنند. مرزهای ایجادشده توسط قوانین الهی، سبب میشوند تا همگان از «حقوق مسلم» خود برخوردار باشند.
درحالیکه اغلب ما فکر میکنیم ده فرمان را میدانیم، اما عده کمی میتوانند همهٔ آن را از حفظ بگویند و به ندرت کسانی پیدا میشوند که بتوانند آنها را به ترتیب از حفظ بیان کنند. این فرامین که در کتاب خروج ۱:۲۰- ۱۷ آمدهاند، از این قرار هستند (اعداد داخل [] نشانگر ترتیب فرامین هستند نه شماره آیات):
- [۱] تو را خدایان دیگر غیر از من نباشد؛
- [۲] صورتی تراشیده و هیچ تمثالی از آنچه بالا در آسمان است و از آنچه پایین در زمین است و از آنچه در آب زیر زمین است برای خود مساز. نزد آنها سجده مکن و آنها را عبادت منما؛ زیرا من که یهوه خدای تو میباشم خدای غیور هستم که انتقام گناه پدران را از پسران تا پشت سوم و چهارم از آنانی که مرا دشمن دارند میگیرم و تا هزار پشت بر آنانی که مرا دوست دارند و احکام مرا نگاه دارند رحمت میکنم؛
- [۳] نام یهوه خدای خود را به باطل مبر؛ زیرا خداوند کسی را که اسم او را به باطل بَرَد بیگناه نخواهد شمرد؛
- [۴] روز سَبَت را یاد کن تا آن را تقدیس نمایی. شش زور مشغول باش و همه کارهای خود را بهجا آور، اما روز هفتمین، سبت یهوه خدای توست. در آن هیچ کار مکن. تو و پسرت و دخترت و غلامت و کنیزت و بهیمهات و مهمان تو که در اندرون دروازههای تو باشد، زیرا که در شش روز خداوند آسمان و زمین را بساخت و در روز هفتم آرام فرمود. از این سبب خداوند روز هفتم را مبارک خوانده آن را تقدیس نمود؛
- [۵] پدر و مادر خود را احترام نما تا روزهای تو در زمینی که یهوه خدایت به تو میبخشد دراز شود؛
- [۶] قتل مکن؛
- [۷] زنا مکن؛
- [۸] دزدی مکن؛
- [۹] بر همسایهٔ خود شهادت دروغ مده؛
- [۱۰] به خانهٔ همسایهٔ خود طمع مورز و به زن همسایهات و غلامش و کنیزش و گاوش و الاغش و به هیچ چیزی که از آن همسایهٔ تو باشد طمع مکن.
در قسمتهای بعدی، هر جا که لازم باشد باز هم به این فرامین مراجعه خواهیم کرد. بسیاری از انسانها میتوانند درمورد این فرامین برای خودشان توضیح بدهند، اما ممکن است معنای آنها برای عدهای چندان واضح نباشد. بهعنوان نمونه، اسم خدا را «به باطل مَبَر» چه معنایی دارد؟ این فرمان به استفادهنکردن از اسم خدا در قسمخوردن یا لعنتکردن اشاره میکند. یا کلمهٔ «طمع» چندان مورد استفاده عمومی ندارد، اما در اینجا به این معنا است که شما چیزی را بخواهید که مال شما نیست و یا نسبت به دارایی و برکات یک نفر دیگر حسرت بخورید. آیا متوجه هستید که طمع چگونه میتواند انگیزهٔ دزدی، زنا (هر نوع رابطهٔ جنسی بدون ازدواج)، دروغگفتن (شهادت دروغ) و حتی ارتکاب به قتل باشد؟ اگر چه خدا این فرمان را در انتهای لیست آورده است، اما این موضوع چیزی از اهمیت آن کم نمیکند.
پس تا اینجا مشخص است که هر چیز هدفی دارد. ما خواستار دنیایی هستیم که محبت و همسازی در آن حکومت کند، نه تبعیض و استثنا قائلشدن. بااینحال ضعفهای انسانی ما گاهی اوقات کار را خراب میکنند و در این زمان است که دست عدالت خدا باید به میان بیاید تا همه چیز را اصلاح کند. این درست مثل این است که شما در یک خانوادهٔ پُرجمعیت زندگی میکنید. یک نفر مسئول همه چیز است، کسی که مورد احترام، اعتماد و محبت ماست و او نیز ما را محبت میکند. بدون آن شخص، بی نظمی و هرجومرج حاکم میشود. شاید با خود فکر کنیم که حتماً باید چهرههای روز یکشنبه را داشته باشیم تا به حضور خدا برویم، اما حقیقت این است که خدا ما را همانطور که هستیم با تمام تردیدها و تقصیرهایمان، به حضورش میپذیرد. بدانید که او از قبل همه چیز را درمورد ما میداند. خدا آنطور که میخواست ما را ساخت. وی ما را ساخت تا او را بشناسیم. او قدوس است، او خداست، لیکن آنقدر از ما دور نیست که نتوانیم او را «لمس» کنیم.
- خدا برای من کیست؟ آیا پدر آسمانی و پُرمحبت من است یا اینکه حس میکنم به من توجهی ندارد؟ به چه روشهایی میتوانم به خدا دسترسی داشته باشم؟
- آیا با برخی از صفات خدا مشکل دارم؟ اگر چنین است با کدامیک؟
- آیا احساس میکنم که خدا بهنحوی مرا تأدیب کرده است؟ اگر چنین است چه درسی از آن آموختم؟
- آیا بهیاد دارم که از خدا تقاضای آرامش کرده باشم؟ چه اتفاقی افتاد؟
- آیا باور دارم که خدا امروز هم مثل ایام قدیم است؟