نگاهی بر اِستیگما از جنبهٔ الهیاتی
همانطور که در مقالهٔ قبلی توضیح دادیم، دقتداشتن در گفتار و کلماتی که استفاده میکنیم، میتواند راهی بسیار عالی برای تغییر فرهنگ باشد. ما مسیحیان اعتقاد داریم که تغییر و تحول، اول از هر جا، باید از قلب و درون خود ما شروع شود. هدف از این دگرگونی تنها ایجاد تغییر در نوع گویش یا گفتار نیست، بلکه رشدکردن در روح است تا بتوانیم دیگران را با همان محبتی که از مسیح دریافت نمودیم، محبت کنیم.
«من به شما حکمی تازه میدهم و آن این است که به یکدیگر محبت کنید؛ همانگونه که من به شما محبت کردم، شما نیز به یکدیگر محبت نمایید. به این طریق است که همه خواهند دانست، شاگردان من هستید–اگر به یکدیگر محبت کنید.»
یوحنا ۱۳: ۳۴-۳۵
بزرگترین امید ما جهت مقابله با اِستیگما، در انجیل و خبر خوش خلاصه میشود. مسیح با محبت به افرادی که در آن زمان مورد قبول جامعه واقع نبودند، بر خلاف عرف و فرهنگ آن زمان برخورد کرد. این موضوع را میتوانیم بهخوبی در انجیل لوقا ببینیم. مسیح مأموریت و خدمت خود را با اشاره به آیاتی که در کتاب اشعیا نبی میخوانیم شروع میکند:
«روح خداوند بر من است، زیرا مرا مسح کرده تا فقیران را بشارت دهم و ستمدیدگان را رهایی بخشم.» (لوقا ۴: ۱۸-۲۱)
مسیح از شروع خدمت خود تا به لحظهٔ آخر توسط افراد مطرود و راندهشده از اجتماع احاطه شده بود. لوقا ارتباط مسیح با گروههایی از جمله، غیریهودیان، زنان، کودکان و گناهکاران را به زیبایی به تصویر میکشد. هر کدام از این افراد، نمایندهٔ گروهی بود که در آن زمان از طرف جامعه طرد شده بود، اما مسیح به هر کدام از این افراد توجه، مهربانی، احترام و شفا را هدیه کرد. لحظهای مکث کنید و این تصویر را در ذهن خود مجسم کنید: «در شلوغیای هزاران نفری که دور مسیح جمع شده بودند، مسیح میایستد تا آن بیوه زن را آرامی بخشد.» (لوقا۷: ۱۱-۱۵)
مسیح همچنین در حضور مذهبیون و فریسیان شهر به زنی که از طرف اجتماع طرد شده است، اجازه میدهد که با قطرات اشکش پای او را بشوید. (لوقا ۷: ۳۶-۵۰)
تقریباً در هر صفحه از انجیل، میخوانیم که عیسی بدون توجه به اینکه جامعه چه القاب و نگاهی به افراد مختلف دارد، به همه به یک اندازه محبت و توجه میکند. تعهد و محبت مسیح در واقع او را به راه جلجتا و گذشتن از جان خود پیش برد. بر روی صلیب بود که مسیح شکستگیهای ما را بر خود گرفت. بر روی صلیب بود که مسیح اِستیگما و هرگونه لکهٔ ننگ را از همهٔ ما برداشت. همانطور که آیات زیر را میخوانید، به درد و رنجی که در اثر طردشدگی است توجه کنید:
«خوار و مردود نزد آدمیان، مرد درد آشنا و رنجدیده.
اشعیا ۵۳ : ۳-۵
چون کسی که روی از او بگردانند، خوار گشت و به حسابش نیاوردیم.
حال آنکه رنجهای ما بود که او بر خود گرفت و دردهای ما بود که او حمل کرد، اما ما او را از جانب خدا مضروب، و از دست او مصدوم و مبتلا پنداشتیم.»
این آیه یادآور آن است که خداوند ما خدایی است که حس طردشدگی توسط اجتماع و مردم را به خوبی تجربه کرده است، اما او از این درد و رنج طردشدگی گذر کرد تا ما را مقدس سازد. به همین علت است که کلیسا از سالیان خیلی دور، به دردها و زخمهای مسیح که بر روی صلیب برای ما تحمل کرد لقب «اِستیگماتا»؛ به معنای لکهٔ ننگ را داده است.
بسیار مهم است که به تجربهٔ مسیح در مورد اِستیگما و طردشدگی دقت کنیم. چرا که همین باعث میشود که دانهٔ تغییر و تحول در قلبها و زندگی ما کاشته شود. اگر افراد میتوانند با دقتکردن در نوع کلمات و گفتار خود قدمی در جهت تغییر فرهنگ حول محور سلامت روان بردارند، چقدر بیشتر کلیسا و ما مسیحیان که عمق محبت او را چشیدهایم؛ میتوانیم در مسیر محبتکردن به افراد آسیبدیده و طردشده نقش کلیدی و مهمی ایفا کنیم؟
«جان ونیر» بنیانگذار سازمانی مسیحی است که در آن افرادی که مشکلات روحی و جسمی دارند با افرادی که از از نظر روحی و یا جسمی هیچ مشکلی ندارد در یک مکان زندگی میکنند. او در مورد دید و قدرت انجیل مسیح میگوید: «این یک وعده است که روزی همهٔ دیوارهای بین مردم و گروههای مختلف بریزد، اما این با قدرت زور اتفاق نخواهد افتاد. دیوارهای بین مردم زمانی میریزد که تغییر و تحول اول از همه در قلبهای ما شروع شود.»
- بهنظر شما مسیح در خدمت و مآموریت خود بر زمین از چه طرقی مورد اِستیگما و طردشدگی قرار گرفت؟
- فکر میکنید اگر مسیح در دنیای امروز ما زندگی میکرد، چه برخورد و ارتباطی با افرادی که با اختلالات روحی و روانی دستوپنجه نرم میکنند میداشت؟
- بهنظر شما در فرهنگ ما چه اعتقادات و افکاری از از ریشهٔ تبعیض میآیند؟ چه رفتارها و عادتهایی در فرهنگ ایرانی بر اساس تبعیض نسبت به این گروه است؟ چگونه میتونیم با مسئلهٔ اِستیگما در فرهنگ ایرانی مبارزه کنیم؟ چه قسمتهایی از فرهنگ و آدابورسوم ما ایرانیان است که میتواند باعث تبعیض بیشتر نسبت به بیماران روحی و این قبیل از افراد در جامعه شود؟