مسیحیان از تمام فرقهها و فرهنگها، جشنها و اعیاد بهخصوصی را در تقویمهای خود تعیین کرده و گرامی میدارند. برخی از این اعیاد، مثل کریسمس یا عید قیام، جشنهای مهمی هستند و مربوط به مهمترین وقایع زندگی مسیح میباشند. دیگر عیدها، میتوانند مختص یک فرقه، فرهنگ یا کلیسایی خاص باشند. در این سری مقالات، در تلاش خواهیم بود تا برخی از مشهورترین اعیاد (نه مهمترین عیدها از نظر الهیاتی!) و ویژگیهای آنها را بدون هرگونه جانبداری، بررسی کنیم.
بسیاری از این روزهای خاص جنبههایی دارند که از جشنهای پیش از مسیحیت برگرفته شدهاند. این موضوع، بهطور خاص، در مورد تاریخ جشنها صدق میکند، زیرا مسیحیان اولیه اغلب در تلاش بودند تا جشنهای پیش از مسیحیت را با جشنهای مسیحی در همان روزهای بهخصوص، جایگزین کنند.
بیشتر جشنهایی که در کلیساهای مسیحی برگزار میشوند، بهطور مشخص به وقایع کتابمقدس یا باورهای مسیحی ارتباط ندارند. جشنهای مختلفی نظیر برداشت محصول یا خرمنکوبی که در اقصانقاط جهان برگزار میشوند، همینطور «مراسم شب سال نو» یا Watch Night، نمونههای خوبی از این دست هستند. البته گاهی برعکس این نیز اتفاق افتاده است. برای مثال، جشنهای مسیحی مانند کریسمس و شاید حتی هالوین، در جهان غرب بهعنوان جشنهایی عمدتاً غیرمذهبی، توسط بسیاری از کسانی که هیچ ارتباطی با کلیسای مسیح ندارند نیز برگزار میشوند. گاه این جشنها با مناسبت مسیحیِ روزی که در آن برگزار میشوند هیچ شباهتی ندارند.
با توجه به این میزان از تنوع، بد نیست توجه خود را به چند نمونه از این جشنها و روزهای خاص معطوف کنیم. مهمترین جشن در هر کلیسای مسیحی، جشن یکشنبۀ قیام است که در آن، رستاخیز عیسای مسیح از مردگان جشن گرفته میشود. هفتۀ پیش از یکشنبۀ قیام، هفتۀ مقدس نام دارد که مهمترین هفته در تقویم عبادی مسیحیان است. این هفته با ورود پیروزمندانۀ عیسی به اورشلیم آغاز میشود. این ایام با برگزاری نخستین شام خداوند و مرگ عیسی بر صلیب در آن روزها گرامی داشته میشود و در نهایت، با یادآوری واقعۀ قیام به پایان میرسد. وقایع کتابمقدسی این هفته، هستۀ اصلی ایمان مسیحی را شکل میدهند. با اینحال، روزهای خاص دیگری نیزی وجود دارند که از اهمیت زیادی برخوردارند.
کلیسای رسولی ارامنه که بزرگترین فرقۀ مسیحی در ایران و یکی از بزرگترین کلیساهای جهان است، پنج جشن بزرگ و مهم (داغاوار) را جشن میگیرد: کریسمس- تجلی عیسی (زنونت)، قیام (زاتیک)، تبدیل هیأت (وارتاوار)، صعود مریم مقدس و جشن تجلیل صلیب مقدس (خاچْوِراتز). در مقام مقایسه، کلیساهای ارتدکس شرق نیز ۱۲ واقعهٔ مهم را بهعنوان «جشنهای بزرگ» گرامی میدارند: تولد حامل (مادر) خدا، تجلیل صلیب، ورود حامل (مادر) خدا به معبد، تولد مسیح (کریسمس)، تعمید مسیح (تجلی خدا)، تقدیم عیسی در معبد (که طی آن شمع نذر میکنند)، جشن تبشیر، ورود عیسی به اورشلیم (یکشنبۀ نخل)، صعود مسیح، پنتیکاست، تبدیل هیأت عیسی، صعود حامل (مادر) خدا. این جشنها در کنار یکشنبۀ قیام، چارچوب اصلی تقویم عبادتی این کلیسا را شکل میدهند. جشنها بزرگ کلیسای کاتولیک رومی نیز الگوی مشابهی را دنبال میکنند. از نظر کلی، ایمانداران در تمام این فرقههای سنتی، تشویق میشوند تا در آیینهای کلیسایی مربوط به این جشنها شرکت کنند و عشای ربانی را دریافت نمایند. کلیساهای شرق و غرب، بسته به مناطق مختلف، جشنهای دیگری نیز با درجات مختلف اهمیت در طول سال دارند.
جنبش اصلاحات قرن شانزدهم در اروپا، نه تنها الهیات کلیسا، بلکه تقویم آن را نیز اصلاح کرد. این جنبش بهطور خاص نشان داد که جشنهای مربوط به مریم، غیرکتابمقدسی هستند و در نتیجه، کلیساهای پروتستان شمال اروپا آنها را از تقویم خود حذف کردند. جشن تبشیر در فصل اول انجیل لوقا، هنوز هم بهصورت محدود در برخی کلیساهای اسقفی و لوتری جشن گرفته میشود و آن را میتوان یک استثنا دانست. بنابراین، چگونگی مشخصکردن این جشنها توسط مسیحیان در نقاط مختلف جهان، به مرور زمان تبدیل به تصویری بسیار پیچیده شده است. ما این سفر را با یکشنبۀ اَدْوِنت آغاز میکنیم که در تقویم بسیاری از فرقهها بهعنوان اولین روز سال عبادی در نظر گرفته میِشود.
لازم است در همین ابتدا به این نکته توجه داشته باشیم که کلیساهای مسیحی در نقاط مختلف جهان، از تقویمهای مختلفی برای مشخصکردن روزهای جشن و جشنها خود استفاده میکنند. متداولترین تقویم در این زمینه، تقویم گریگوری است که به تقویم میلادی نیز شهرت دارد و از سال ۱۵۸۲ در کلیساهای غربی مورد استفاده بوده و امروزه نیز متداولترین تقویم در دنیای غرب است. بنابراین، از این پس، تمامی تاریخها را بر اساس تقویم میلادی یا گریگوری ذکر خواهیم کرد. با اینحال، برخی از کلیساهای ارتدکس از تقویم قدیمیتر جولیانی برای جشنهای خود استفاده میکنند. کلیساهای باستانی قبطی و ارتدکس اتیوپی نیز تقویمهای مخصوص خود را دارند.