۱۱) جنبش میسیونری۱ مدرن: چشماندازی جهانی در خصوص مسیحیت
واژگان کلیدیِ مرتبط با مسیحیت پارس: میسیونهای پروتستان در ایران، کلیساهای خانگی ایرانی، مسیحیان ایرانیِ خارج از ایران
در طول تاریخ کلیسا جنبشهای میسیونری در میان ملل مختلف وجود داشته است. آنچه که ما «جنبش میسیونری مدرن» میخوانیم، از تعالیم اونجلیکال، پنتیکاستی و کاریزماتیک بهمنظور ایجاد رویکردی بینالفرقهای اقتباس شده که تمرکز آن بر ترجمۀ کتابمقدس، تجربۀ توبه و ایمان شخصی و شاگردسازی است.
«بیانیۀ ویلیام کَری» که در سال ۱۷۹۲ میلادی برای میسیونهای مدرن نوشته شد، کلید آغازینِ کار برای این جنبش است. او در این بیانیه فهرستی از مکان و زبان مردمی که هنوز پیام نجات مسیح را نشنیدهاند، ارائه داد. نیز اعلام کرد که فراخوان مسیح در خصوص اینکه «بروید و ملتها را شاگرد سازید» (متی ۲۸:۱۹)، برای کلیسای مدرن همانقدر حقیقی است که برای رسولان مسیح بود. کَری که خادمی باپتیست بود، مرتباً به کلکتۀ هندوستان سفر میکرد و در آنجا کلیسای کوچکی برای افرادی که از هندوئیسم به مسیحیت گرویده بودند بنا نمود. قابل توجه است که او کتابمقدس را به شش زبان رایج در هند ترجمه و اولین مدرسۀ ابتدایی هند را نیز تأسیس نمود.
هادسون تِیلور، میسیونر مهم دیگری بود که در سال ۱۸۵۳ میلادی به شانگهای چین سفر کرد. او خیلی سریع با آداب و رسوم و لباس پوشیدن به سبک چینی آشنا شد و پس از اقامت کوتاهی در انگلستان و تأسیس سازمان میسیونِ سرزمین چین، در سال ۱۸۶۶ دوباره به آن کشور رفت. تیلور، همچون کَری، فعالیت بینالفرقهای داشت: او با سایر مسیحیان همکاری داشت؛ تا جایی که بتواند پیام انجیل مسیح را به چینیها موعظه کند. در زمان مرگ وی در سال ۱۹۰۵ میلادی، سازمان میسیونِ سرزمین چین بزرگترین سازمان میسیونری در جهان بود.
اما بهطور کلی، میسیونرهای مسیحیِ پروتستان در قرن نوزدهم، بهطور کلی با مشکلات بسیاری روبهرو بودند. آنها در محل خدمتشان با موضوع انطباق فرهنگی مشکل داشتند و بهخاطر ارتباطشان با قدرتهای غربی و اینکه تبعۀ آنها بودند، همیشۀ در مظان اتهام قرار میگرفتند. هنری مارتین، میسیونر انگلیکن، در سال ۱۸۱۱ میلادی به پارس رسید و عهدجدید را به زبان فارسی ترجمه کرد، اما نتوانست کلیسایی بنا کند. دستاورد میسیونرهای دیگر نیز تقریباً ناچیز بود. در خلال قرن نوزدهم میلادی و ابتدای قرن بیستم، میسیونرهای اروپایی و امریکایی به پارس رفتند، اما بزرگترین موفقیتشان همانا گرواندن مسیحیان باستانیِ پارس، یعنی آشوریان و ارامنه، به انواع مختلف فرقههای پروتستان بود و این کمک چندانی به همکاری بینالفرقهای مسیحیان نکرد.
وقتی امپراطوریهای اروپایی در نیمۀ اول قرن بیستم رو به افول گذاشتند، میسیونرهای اِوَنجلیکال۲ و پنتیکاستی رویکردی جدید اتخاذ کردند. تأکید بیشتری بر میسیونرهای بومی گذاشته شد تا بتوانند انجیل را به هموطنانشان موعظه کنند و این، در کنار ترجمه و انتشار کتابمقدس، سبب تمرکز بیشتر بر شاگردسازی شد تا گرواندن مردم به مسیحیت. گروههای محلی بهجای تحصیل الهیات نظاممند، تحت تعلیم غیررسمی قرار گرفتند تا بتوانند سریعتر جماعتهای محلی را شبانی کنند. پس از جنگ جهانی دوم در برخی از کشورها مانند کرۀ جنوبی، این موضوع باعث رشد سریع فرقههای گوناگون مسیحی شد. همین روند در کلیساهای پروتستان پارس نیز آغاز شد، اما در مقیاسی محدود. از دهۀ ۵۰ میلادی، در کشورهای دیگر، فرقههای مسیحی بومی که پیشتر در قرن بیستم شکل گرفته بودند، بهسرعت رشد کردند. بهعنوان مثال، در چین «شبکۀ اونجلیکال گلۀ کوچک از کلیساها» اکنون دهها میلیون شرکتکننده دارد و در غرب نیجریه، شمار پروتستانهای «آلادورا۳» به میلیونها میرسد.
اکنون جهت حرکت میسیون معکوس شده است. جنبش میسیونری مدرن، با ریشۀ اونجلیکال، هرگز اعتبار مسیحیت فرهنگی را نپذیرفته است. برخی میسیونرها از افریقا و آسیا در اروپا و امریکا کلیساهایی بنا کردهاند با این هدف که این کشورهای مسیحیِ فرهنگی دوباره به مسیحیت بگروند. مثلاً، بزرگترین کلیسای اروپا اکنون کلیسای پنتیکاستی در شهر کیف، در کشور اوکراین است که ۲۵هزار عضو دارد و توسط شبانی نیجریهای تأسیس شده است. کلیساهای چین و نیجریه اکنون رویای خدمت میسیونری در کشورهای عمدتاً اسلامی را دارند. جنبش ۱۵:۵۰ نیجریه، میسیونرهای نیجریهای را به کشورهای شمال افریقا میفرستد، حال آنکه جنبش چینیِ «بازگشت بهسوی اورشلیم»، میسیونرهایی را به کشورهایی در امتداد جادۀ ابریشم نظیر پاکستان، ایران و عراق اعزام میکند.
از سال ۱۹۷۹ میلادی که انقلاب اسلامی در ایران اتفاق افتاد، ورود میسیونرها به این کشور دشوار شد، اما میسیونرهای چینی راحتتر میتوانند به آن داخل شوند. دشوار میتوان گفت که این میسیونرها تا چه حد میتوانند بر جنبش رشد کلیساهای خانگی ایران اثر بگذارند. دو منبع مهم دیگر را نیز باید در نظر داشت. نخست، میسیونهای اونجلیکال و کاریزماتیک که در کشورهای غربی مستقرند، همچون سازمان ایلام که منابع مسیحی اینترنتی و رادیویی تولید میکند و در اختیار علاقمندان در ایران قرار میدهد. سازمان ایلام در سال ۲۰۱۴ ترجمهای جدید از کتابمقدس را به چاپ رساند که در سطح وسیعی منتشر شده است. برخی از قسمتهای کتابمقدس نیز به زبانهای گروههای اقلیت و بومی ایران ترجمه شده و از طریق اینترنت در اختیار مردم قرار گرفته است. دوم، مسیحیانی که در کشورهای خارجی ساکنند و با خانواده و دوستان در داخل ایران در ارتباطند و میتوانند منابع مسیحی را به آنها برسانند. بسیاری از مسیحیان ایرانی خارج از کشور عضو کلیساهای اونجلیکال یا کاریزماتیک هستند، بنابراین جای تعجب نیست که کلیساهای خانگی ایران نیز از شیوۀ عبادت غیررسمی استفاده کنند. کلیساهای خانگی جنبشهایی بومی هستند، بدون وابستگی به فرقههای شناختهشده. همچنین، مُعرفِ سریعترین رشد کلیسا در جهان میباشند۴. بنابراین، محتمل است که تبدیل به جنبش مسیحی نوینی شوند که در زمان مقتضی میسیونرهای بینالفرقهای خود را برای خدمت ارسال کنند.
ـــــــــــــ
۱) «میسیون» عرصۀ وسیعی از خدمات بشارتی/تعلیمی/شاگردسازی… را دربر میگیرد. اگرچه در زبان فارسی فقط به جنبۀ بشارت آن اشاره شده، ولی بیش از همۀ اینهاست. مأموریت کلیساست. به همین جهت این واژه را همانطور که در انگلیسی/فرانسه آمده در فارسی استفاده کردهایم. م.
۲) Evangelical اشاره به مسیحیانی است که به الهامی بودن کتابمقدس ایمان دارند و آن را مکاشفۀ الهی میدانند و در امر بشارت انجیل بر مبنای فرمان مسیح کوشا هستند. متأسفانه این واژه در زبان فارسی اغلب به اشتباه “انجیلی” ترجمه شده است که ممکن است با کلیسای انجیلی اشتباه گرفته شود. م.
۳) Aladura
۴) According to the documentary film Sheep Among Wolves II