پولس ماجرای نجات را در هفت فصل اول نامه به رومیان تشریح کرده است. اکنون، در فصل ۸، او پیامدهای این نجات را در زندگی و شکوفایی انسان مطرح میسازد. ما پیش از هر چیز، از هر نوع محکومیتی آزاد شدهایم. این همان موضوع این فصل شکوهمند را تشکیل خواهد داد: یعنی اینکه هیچ چیز در تمامی خلقت نمیتواند ما را از محبت خدا جدا سازد.
اما در انجیل نکات بیشتری نیز هست. مسیح با مرگ خود، ما را از مرگ آزاد ساخته است. اکنون روح مقدس خدا آمده تا در ما ساکن شود، و ما در او. در هفت فصل نخست رومیان، پولس تنها چهار بار به روحالقدس اشاره کرده، اما در فصل هشتم، ۲۱ بار.
پولس یکبهیک، لایههای معنا را در این سکونت متقابل روح و ایماندار بررسی میکند. نخستین لایهٔ معنا، آشتی و آرامش خاطر است؛ سلامت روانی ما بینهایت تقویت میشود: «طرز فکری که در حاکمیتِ روح قرار دارد، حیات و سلامتی است.» آشتی و مصالحه نخست با خدا صورت میگیرد و بعد با بقیهٔ خلقت او.
پولس از آشتی بهسوی رستاخیز حرکت میکند. ما در اصول اعتقادات خود در زمینهٔ کار روحالقدس، معمولاً به رستاخیز توجهی نمیکنیم. اما از نظر پولس، بهواسطهٔ روح خداست که عیسی از مردگان برخیزانیده شده است. همان روح در ما نیز ساکن است. ازاینرو، روح خدا دخالت فراوانی در رستاخیز هرروزه و احیای ما دارد.